زمانه جان نثارها
اختصاصی یادگار امروز
مرتضی برکاته/گروه ورزش
اردیبهشت امسال محمد مایلیکهن به درخواست فدراسیون فوتبال محرم نویدکیا را راضی کرد هدایت تیم ملی امید را بر عهده بگیرد. محرم شبانه موافقتش را به محمدرضا ساکت و مهدی محمدنبی اعلام کرد، اما صبح روز بعد ناگهان رضا عنایتی به عنوان سرمربی جدید تیم امید معرفی شد. چرا؟ چون امیر خان قلعهنویی اینطور دوست داشتند و کلا طبعشان طوری است که ترجیح میدهند اسباب ترقی و پیشرفت را برای مجیزگوهای اطراف خودشان فراهم کنند. اصلا چه کاری است میدان دادن به یکی مثل نویدکیا که نان بازویش را میخورد و دوست ندارد خوشایند این و آن حرف بزند؟!
نتیجه آن رابطهبازی، حذف تیم ملی از انتخابی المپیک و بعد هم شکست مفتضحانه برابر هنگکنگ در بازیهای آسیایی هانگژو بود؛ اما چه باک؟ عنایتی به پشتوانه همان امدادهای غیبی هنوز هم مثل بنز تیم میگیرد. آخرین پیروزی او به عنوان مربی در لیگ برتر، به یک سالونیم پیش برمیگردد و بعد از آن به عنوان سرمربی هوادار، نفت مسجد سلیمان و پیکان، هیچ تیمی را نبرده بود و این هفته بالاخره به یک برد با تیم پیکان دست یافت. البته که پشتش به کوه گرم است و اگر به دلیل عدم نتیجه گیری ،پیکان را هم ترک کند، فورا تیم بعدیاش آماده خواهد بود. هر چه باشد او همین اواخر چندین بار دیگر ارادت خاص خودش را به ژنرال ثابت کرده؛ از جمله زمانی که گفت: «کسانی که از قلعهنویی انتقاد میکنند ناکارشناس هستند. خودشان وجود ندارند حتی یک بازیکن مسن را کنار بگذارند.»
حالا که محرم نویدکیا با مس رفسنجان بازگشت باشکوهی به فوتبال ایران داشته قرار نیست جوگیر شویم و این مربی را تا سطح گواردیولا بالا ببریم، اما مطمئنا حضور او در تیم امید میتوانست موثرتر از یکی مثل عنایتی باشد. حداقلش این است که اگر تیمش با آن نتایج حذف میشد و برمیگشت، آنقدر شرم و حیا داشت که نگوید: «دلایلی دارم که نشان میدهد نتایج خوبی گرفتم! تجربه کردم و پشیمان هم نیستم!» اما حیف که دوره، دوره جاننثارهاست…
چاپ در شماره ۱۵۰۰ روزنامه ی یادگار امروز مورخ ۱۴۰۲/۱۲/۲۲
دیدگاه ها