حسن موسیوند/ فعال کارگری
نکاتی درباره سخنان فرزین و موضعگیر او باید مد نظر باشد. نخست اینکه چرا رئیس کل بانک مرکزی به عنوان مهمترین فرد در اداره بازار ارز طی چند هفته گذشته هیچ اظهارنظر و سخن اطمینان بخشی را دراین باره نداشته است. تعلل او در اعلام موضع بانک مرکزی چه دلایلی داشت؟ پاسخ این سوال احتمالا باید در مسیر سیاستهایی باشد که خارج از بدنه دولت شکل میگیرد و اقتصاد را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. ابزارهای بانک مرکزی برای کنترل ترخ بازار غیررسمی محدود است. ارزپاشی و تامین ارز مورد نیاز برای کاهش تقاضا در بازار با توجه به محدودیتهایی که ایران در مواجهه با ورود ارز داشته است باید در زمان مناسبی انجام شود. بدون شک تامین ارز در بازار و شکستن قیمتها زمانی پاسخگو خواهد بود که جو انتظاری و تمایل شدید مردم برای خرید و گمان آنها به افزایشی بودن فروکش کرده باشد، وگرنه ارزپاشی در بازار ملتهب و هیجانی کارایی چندانی ندارد. نکته دیگر اینکه اصولا بانک مرکزی در فواصل مختلفی که جهش نرخ ارز ایجاد شده مترصد موقعیتهای مناسب برای یک عملکرد ترکیبی است تا بتواند همه مسیرها را کنترل کند. از این زاویه نهاد پولی با توجه وضعیت سیاسی، اعداد روانی دلار و انتظار بازار تصمیم میگیرد تا به موضوع ورود کند. در این صورت احتمالا اطمینان بیشتری به عملکرد خود برای کنترل بازار خواهد داشت. پس از این زوایایی که مطرح شد، ورود دیرهنگام بانک مرکزی به مسئله بازار ارز قابل توجیه است. اما درباره به رسمیت نشناختن بازار غیررسمی و تاثیرات آن، تاملاتی مطرح است که باید به آن پرداخت. آقای فرزین با علام اینکه کاری به نرخ کانالها و بازار غیررسمی نداریم گفته است ما ارز را به هر اندازه برای نیازهای کالایی تامین میکنیم. او تنشهای سیاسی را موضوعی دانست که مختص ایران نیست و در همه جای دنیا وجود دارد اما ایشان نگفت که این تاثیر در اقتصاد ایران در دهههای گذشته چه آثار مخربی داشته است. اینکه نرخ ارز غیررسمی بازار را کنار بگذاریم ، به چند کالا ارز ترجیحی بدهیم و اعلام کنیم نرخ ارز در بازار آزاد هیچ تاثیری بر زندگی مردم نخواهد داشت، پاک کردن صورت مسئله است. جوانتظاری همانگونه که در فرایند افزایشی شدن نرخ ارز موثر است، در تبادلات پولی و مالی در کشور دخالت دارد. هیچ اقتصاددانی نمیتواند ادعا کند تغییر ناگهانی و قابل توجه در بازاری که عرضه و تقاضا دارد، هیچ اهمیت اقتصادی در کشور ندارد. قیمت نهادههای دامی، گوشت و مرغ گرفته تا اجارهبها و نرخ خدمات در کشور متاثر از این واقعه ممکن است در آینده نزدیک فشارهای اقتصادی را در مراودات معمول مردم تحمیل کند. از طرفی واکنش رئیس کل بانک مرکزی به افزایش نرخ ارز، طلا و سکه در یک ماه گذشته نکات قابل تاملی داشت. فرزین در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد که افزایش نرخ ارز در کشور زودگذر است و این نرخ هیچ تاثیری بر نرخ کالاها ندارد. این اطمیناندهی در درجه اول مثبت به نظر میرسد. اینکه بالاترین نهاد پولی کشور به صراحت در تلویزیون و پیش روی مردم به طور صریح هرگونه افزایش قیمت در کالاهای اساسی را غیرممکن میداند با بسیار مطبوع و خواستنی است؛ بخصوص در این روزها که جو ملتهب بازارها و انتظار ایجاد شده در افکارعمومی خبر از آشفتگی بازارها در آینده میدهدوآقای فرزین اعلام میکند در این بازار ورود میکند و بانک مرکزی به رغم اینکه این بازار را به رسمیت نمیشناسد، اما از برای کنترل آن اقدام خواهد کرد. در عین حال که میگوید این افزایش قیمت زودگذر است. این سوال مطرح میشود که چطور بازاری که رسمیت ندارد این همه التهاب و تنش را به اقتصاد تحمیل میکند؟ چطور یک بازار غیررسمی در سنوات گذشته توانسته تا کوچکترین نیازهای روزمره مردم را تحت تاثیر خود قرار دهد و تورم و گرانی به سفرهها بیاورد؟ از این رو توجه به هر بازاری که جو انتظاری مردم را برای واکنشهای آتی تحریک میکند، ضروری است. بدون تردید مسیر کنترل جوانتظاری در بازارها نیاز به هماهنگی سیاست و اقتصاد در طولانی مدت دارد.
چاپ در شماره ۱۵۲۱ روزنامه یادگار امروز مورخ ۱۴۰۳/۰۲/۰۳
دیدگاه ها