صیدمیرزا بزرگ تبار/فعال رسانه ای
درجوامع بشری شایدزبان قلم،مهمترازهرسلاحی نقش ایجادکند،رسانه ها اززوایا ودریچه های همه جانبه، مسائل،مشکلات ونارسایی هاوکمی و کاستی جامعه رارصد می کنندوراهنمای خوبی هستندکه
به کمک دولتها می آیندتادر جاهایی که نقصان وکمبوداست راه رابه دولتها نشان دهندتا نقص هارا
ببینندودولتهادرصدد رفع آنهابربیایندامابعضا مشاهده شده مورد غضب وبی مهری قرارمیگیرند؟
سوال اینجاست اگربناباشدکه رسانه هاکه زبان گویای نخبگان و روشنفکرانی هستند که ازسوادعلمی واکادمیک برخوردارند به ندای آنهاتوجه لازم و کافی نگرددمشکلات جامعه چگونه بایدشناسایی وباآسیب شناسی حل گردد!؟
چرانقش رسانه هابایددرجامعه کم رنگ باشد!؟ مگربناست چه کسانی بخشی ازآسیب های اجتماعی و فرهنگی وسیاسی و… راواکاویی کنند!؟ آیاهسته های قدرت نباید پاسخگوی مطالبات مردم باشند!؟ بعضا مشاهده شده دربعضی ازکشورهای توسعه یافته یک نیازخوراکی یامصرفی از مردم خارج از عرف گران شده و بالاترین مقام اجرایی آن کشور به مردم عادی پاسخگوبوده و جواب قانونی ومنطقی به جامعه ارائه داده !؟آیادرکشورماهم متولیان امر به مردم جوابگوهستند؟! در هزاره ی سوم میلادی،«رسانه تفکریست که همچون پرتوافشانی خورشیدبرتاریکیهامی تابدتاشعاع نورش رابرهمگان نمایان کند»هرگونه کم لطفی وسخت گیری ومچاله کردن آن ستم برهنروجامعه تلقی میگردد،چراکه تراوش ذهنی نخبگان و روشنفکران جامعه است ومی خواهد گره های کور جامعه را
باز وافق دیدجامعه را از زمین تاکهکشان بالا ببرد تاهمواره نوتیس وعلامت قرمزی باشد برای فرادستان که به فکرفرودستان باشند وآنها هیچگاه ازمشکلات جامعه بشری غافل نمانند.
رسانه هابانقش آفرینی درخط فکری جامعه می توانندهرحصاری راازمیان بردارندومخاطبان زیادی راجذب بنمایند،رسانه هاباتوجه به حجم وسیع اطلاع رسانی ازجنبه های گوناگون می توانند بر
ساختار قدرتی و مدیریتی جوامع بشری نظارت مستمرداشته باشند،فراگیربودن رسانه ها به لحاظ آگاهی دهی به جامعه باتوجه به تنوع فرهنگهاوسلایق متفاوت وچالشهای فکری و سایر پدیده ها می تواند بسیاراثرگذارومبسوط باشدودراین فرایندباموج هایی که در جامعه ایجادمیکند می تواند
نیازهای مخاطبان را تامین بنماید،بعضا مشاهده شده رسانه ی ملی به لحاظ کیفی نبودن برنامه ی تولیدی این رسانه کمترین مخاطبان راجذب برنامه های خودمیکند،شایدبزرگترین ضعف دراین قضیه این باشد که این رسانه نتوانسته نیازهای فکری و روحی مخاطبان خویش را بروزرسانی کندوهمین موجب عدم رغبت طبقات اجتماعی وعدم اعتمادبدان باشد،علاوه براین شاید تفاوت فرهنگها،تضاد وطباق فرهنگها،دربین رنج های سنی ووطبقاتی ازدیگردلایلی باشد که چندان رغبتی بدیدن برنامه های این رسانه وجودنداشته باشدوهمین موجب مبثوت ومبرح مخاطبان گردیده و مخاطبان جذب رسانه های بیگانه میگردند.
به نظر نگارنده علاوه برموارد مذکور اینترنت و فضای مجازی به لحاظ اتوریته وبروزبودن وپیشرو بودن آن برهر رسانه ای بخصوص رسانه ملی برای نسل گیمرونسل اینترنت ارجحیت پیدا کرده است.
اینکه سیگنال وداده های رسانه ای بخصوص رسانه های نوشتاری تاچه اندازه درآگاهی بخشی به جامعه می توانندموثرباشندوازلحاظ پلن کیفیت مخاطب راضی نگه دارندبستگی به این دارد که تاچه اندازه مخاطب راازلحاظ روحی و فکری تامین بکنندوازایده ی واگرایی دوری جسته و بتوانند
بافت نمادین زندگی طبقات اجتماعی را درست جهت دهی کنندودراین بستربتوانندباالگوسازی هایی که می کنندحافظ ارزشهای جامعه باشند،ارزشهایی که درهرمقطع زمانی مخاطب خاص خودش را داشته باشد.
علاوه براین بتوانندبافرهنگ سازی وانتقال آن به نسل جدید،موازنه ای بین این دو نسل باوجود تفاوت دیدگاهها، ایجادکنندتاشکاف وگسل بین نسلی راتاحدودی بهم نزدیک کنندتاقشرهای اجتماعی به سوی همگرایی سوق داده شوند،رسانه ها بایدمخاطبان خودرا ازسایرتکنولوژی روز دنیا بهره مند گردانندودرواقع با ارزیابی وسبک وسنگین کردن رسانه های خارجی بغیراز پدیده های اخلاقی وفرهنگی که بافرهنگ ماسنخیت وهمانندی ندارد،زبان گویای تمام تکنولوژی های روزدنیاباشند
وقتی این فرآیندهای رسانه ای درست نقش بیافرینند می توانند همه ی پدیده های فرهنگی،
واخلاقی راباکارکردهای رسانه ای یاری بنمایندوسهم رسانه ای خودرادرنظام ارتباطی گسترش بدهند تاخلأهای ارتباطی به صورت منطقی وعملی برطرف گردد،بنابراین رسانه هامی توانند
کارکردهای اطلاع رسانی،فرهنگ سازی،تصدیق ارزشهاوباورهارابه مخاطبان خودگوشزد نمایندتا هنجارهاوناهنجاری هاازمسیرخط قرمزعبورنکندواین راهیست که بافکرواندیشه ی علمی و منطقی
توسط رسانه هانقش آفرینی میگردد.
چاپ در شماره۱۴۴۶روزنامه ی یادگار امروز مورخ۱۴۰۲/۱۰/۱۴
دیدگاه ها