دولت با نخبگان و اصحاب رسانه آشتی کند

صید میرزا بزرگ تبار / فعال رسانه ای

آیا به صلاح نیست دولت ها با اصحاب رسانه و نخبگان که نسخه شفابخش وروزنه امید و افق روشنی برای فرار از تنگناها و تاریکی هاهستند،آشتی کنند تا مشکلات جاری در جامعه را رمزگشایی و به کمک دولت ها بیایند؟! آیا نباید دولت ها نخبگان برجسته و رسانه ها که همچون چراغی در تاریکی ها هستند،ازنورآنها برای فرارازتاریکی ها بهره مند گردند؟!آیا رسانه هایی که به جامعه امید می دهند ونخبگانی که باعلم وآگاهی خویش موج امید و نشاط را به جامعه همچون حاذقی متبحر تزریق می کنند باید با بی مهری کانون های قدرت مواجه گردند؟!دولت ها نباید شرایطی در جامعه بوجودآورند که بین آنها با رسانه ها به خصوص رسانه های نوشتاری و تصویری و نخبگان شکاف وگسل ایجاد گردد اگر کانون های قدرت به هر دلیلی ازاین دو پدیده یعنی نخبگان ورسانه ها فاصله بگیرند،نه ایده های انتقادی زایش پیدا می کند و نه نخبگان خواهند توانست در جامعه نقش راهبردی وهنری خویش را به ظهور برسانند وخروجی این روند یعنی همسونشدن قطب نمای سیاست با این دو پدیده ،اثرگذاری خودش را ازدست خواهد داد بنابراین سیاست «همسویی کانون های قدرت با نخبگان و رسانه ها در جامعه امروزی یک ضرورت اجتناب ناپذیر است» چراکه رسانه ها درهر جامعه زبان گویای آن جامعه تلقی می‌گردند ونخبگان جامعه را ازمشکلات ،چالش ها و تنگناهای معیشتی واقتصادی وشغلی با نقش های مهارتی که ایجاد می کنند رهایی می دهند وعدم حضور فعال این دو گروه درجوامع بشری،معضلات جوامع بشری بیشتر می‌شود.سوال اساسی اینجاست که نقش نخبگان در توسعه سیاسی،تحولات اجتماعی؛ توسعه اقتصادی و صنعتی؛تجربه ها وتحولات تاریخی و روبرو شدن با این چالش های جوامع بشری تاچه اندازه تاثیر گذار است که گذرا اشاره خواهد شد،اما ابتدا از دیدگاه تجربه وتحولات تاریخی دربازه های زمانی اشاره خواهد شد،نقش ومحوریت نخبگان،اندیشه وتفکرآنان درتحقق اهداف اقتصادی رویکردهای علمی؛ تحقیقی و فرهنگی درجوامع بشری،نقشی استراتژیک وحیاتی به شمار می رود بطوری که اگراین نقش مفید وراهبردی خلق گردد یعنی با برنامه های بلندمدت رول پلی گردد جوامع بشری ازمشکلات همه جانبه فارغ خواهد شد وبااین برنامه های راهبردی و جامعه شناختی وبااجرای برنامه های ملی درابعاد سیاسی واجتماعی واقتصادی وزیست محیطی گام های بلندی برداشته خواهد شد نیروی نخبه ومتخصص بالاترین سرمایه های اجتماعی هرکشورهستند که با نبوغ وتخصص خود می توانند کشورها راازبحران ها و تنگناهای سیاسی واقتصادی رهایی دهند وپاسخگوی نیازها ومطالبات روز بشر باشند و این رویکرد درعصرهوش مصنوعی می تواند مشکلات وچالش های بشررا ازسرراه بردارد اگر اشاره ای بخواهیم ازاین منظربه دانش نخبگان بیندازیم  می توان به پرتاب ماهواره ها به  فضا، ساخت ربات های انسان نما؛دستاوردهای بنیادین در صنعت ازجهات گوناگون؛ مثل ساخت تجهیزات پیشرفته نظامی،دربخش دارو؛ ساخت انواع واکسن ها و داروهای مشابه؛ انجام پیچیده ترین جراحی های پزشکی توسط نخبگان هر کشوراشاره کرد که با این دانش متراکم می توان به خودکفایی  همه جانبه دست پیدا کرد بنابراین نخبگان هرکشوروقتی موردحمایت کانون های قدرت قراربگیرند چرخه علمی برای تولید علم راه می افتد ودراین تکاپوی علمی چهره جامعه ازعقب ماندگی بسوی امنیت پایدار رول پلی خواهد شد که این  رویکردها درحیطه کارنخبگان است و نه سایر طبقات اجتماعی جامعه بشری.نخبگان هر جامعه جزردیف  «گروهای مرجع وتاثیرگذاراجتماعی»محسوب می شوند که با تصمیم سازی هایی که دربسترجامعه رقم می خورد باعث حل مشکلات همه جانبه یک جامعه می گردد و لازم است این جایگاه اجتماعی وحیطه تخصصی این« رهبران فکری»توسط کانون های قدرت مورد توجه جدی قراربگیرد تانقش آفرینی آنها درجامعه باحضور میدانی بولد گردد وچنانچه نفوذ این رهبران فکری درجوامع بشری کم رنگ گردد آسیب های اجتماعی درجوامع بشری تاول خواهد زد وجامعه بسوی سراشیبی وانحطاط پیش خواهد رفت. بنابراین نخبه گرایی ازقرن نوزدهم که به عنوان یک مکتب فکری درعلم سیاست و جامعه شناسی مطرح شد تابه امروزکه به یکی از شاخصه های تاثیرگذار بر فرایند تصمیم سازی وسیاست های راهبردی جوامع بشری تبدیل شده است بطوریکه پسترفت های همه جانبه جوامع بشری حاکی از نقش موثراین طبقات اجتماعی تلقی می گردد،امارسانه ها: اگررسانه ها نقش کلیدی خود را در جامعه رول پلی نکنند،رسانه های بیگانه و فرامرزی خوراک مناسبی می شوند برای جامعه ما ومردم به این رسانه ها روی می آورند و وقتی افکار عمومی به سوی این رسانه ها هدایت شدند ممکن است هرنوع خوراک مسمومی به خورد جامعه ما تزریق گردد که خروجی آن این می شود که رسانه های بیگانه جایگزین رسانه های داخلی می شوند بنابر این لازم است خوراک فکری هر جامعه توسط رسانه های آن جامعه تامین گردد نه بیگانگان که هیج همانندی با فرهنگ ماندارند که اگر چنین اتفاقی در جامعه ی ما اتفاق بیفتد پارادوکس های فرهنگی بیگانگان خط فکری جامعه مارا در جهتی هدایت می‌کنند که خودشان می خواهند ونه ما،نمونه ی بارزاین پدیده مذموم همین هنجارشکنی هایی است که بعضا درجامعه ما رشد کرده و کنترلش سخت شده بنابراین کانون های قدرت باید به نقش بی بدیل رسانه ها واقف باشد و بگذارد بهترین نقش را در جامعه ایفا کنند.

چاپ در شماره ۱۵۳۴ روزنامه یادگار امروز مورخ ۱۴۰۳/۰۲/۱۹

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

منشور اخلاقی

تبلیغات

پیشخوان

روزنامه امروز خراسان جنوبی

خوش آمدید

ورود

ثبت نام

بازیابی رمز عبور