(حسن نجف وند/ مدیر مسئول)
میشل فوکو، در خصوص مفهوم و چیستی قدرت، درک سلسله مراتبی ساده را رد میکند و معتقد است قدرت یک مفهوم ساده ابلاغی از بالا به پایین و دستوری نیست، بلکه در شبکهای از روابط در هم پیچیده، ساری و جاری است. همان چیزی که ساختار جامعه را تعیین و آن را مشروع میکند. قدرت در این مفهوم ریشه در لایههای مختلف تعاملات اجتماعی و زبانی (مفاهیم) دارد. به عبارت دیگر اعمال قدرت به شکل یک بردار خطی رو به پایین اجرا نمیشود بلکه به اصطلاح در یک ظرف گفتمانی شکل میپذیرد و معنی مییابد.
در اندیشه فوکو «مساله قدرت» در همه جا جاری است، در نسبتها و اهمیت یافتن مناسبتها، در روابط و تعاملات زبانی و کلامی میان افراد، طبقات و گروههای اجتماعی که به روشها و منشهای گوناگون ابراز میشود و آنچه باعث باز تولید نظم موجود میشود، گره خورده با آن نظمی است که مجموعه مفاهیم را در خرد جمعی جامعه تولید میکند و مشروعیت میبخشد. تعریف میشل فوکو از قدرت به لحاظ نظری کمک وافری به جامعهشناسی جدید نموده است.
ماکس وبر به سه شکل از قدرت یعنی قدرت سنتی( مشروعیت از قدرت گذشته)، قدرت عقلانی (حاکمیت قانونی)، قدرت کاریزماتیک (جذابیت جادویی) اشاره دارد که با این توصیف قدرت با زور برتر و اجبار کاملا متفاوت است و از منظر علمای علم سیاست قدرت به معنی هنر استفاده از امکانات، استعدادها و تواناییها برای پیشبرد اهداف میباشد که تمام حاکمان سیاسی در جهان به دنیال این کلمه سه حرفی هستند.
امروز اشکال جدیدی از قدرت وجود دارد؛ قدرت سخت که همان توان نظامی و موشکی و زرادخانههای هستهای است، قدرت نرم که همان پیشینه فرهنگ و رسانه و هنر است، قدرت هوشمند که دستیابی به فنآوری و اطلاعات و قدرت اقتصادی است.
جوزف نای به نقش قدرت نرم تاکید دارد که از نظر نای توانایی تغییر رفتار در برابر توانایی انجام کار یعنی بتواند در رفتار دیگر بازیگران توانایی ایجاد تغییرات دلخواه را بدون استفاده از زور و اجبار ایجاد کند. (تغییر رفتار دلخواهانه که دارای جذابیت است و دارای سه منبع ۱-فرهنگ ۲- ارزشهای سیاسی ۳- سیاست خارجی میباشد که هر کشوری این سه سطح منابع از این ابعاد در اختیار داشته باشند میتوانند ضمن مقابله با تهدیدها به بازتولید قدرت بپردازند و این قدرت نرم به عواملی مانند فرهنگ،دانش، ایدئولوژی و انسجام ملی است.
مهمترین کارکرد قدرت نرم در حوزه فرهنگی است، یعنی وقتی فرهنگ کشوری ارزشهای جهانی را شامل میشود بنیادهای سیاست آن کشور بر اساس علایق و ارزشهای مشترک جهان است و نتیجه مطلوب تحصیل و افزایش مییابد یعنی توانائی کشور در حوزه فیلم، موسیقی، انتشارات علمی – آموزشی، مطبوعات و حقیقتهای آزادمنشی. فرهنگ شامل تنوع است در فرهنگ عامه یعنی ارزشهایی که هویتساز باشند، یا به قول پارل فرهنگ سیاسی توزیع خاصی از باورها، ارزشها و احساسات، اطلاعات و مهارتهای سیاسی است و این ارزشها میتوانند معیار سنجش قدرت و ظرفیت یک نظام در مواجهه با بحرانهای داخلی و خارجی باشند.
با توجه به شرایط و مولفههای قدرت در دنیای جدید قدرت نرم مانند قدرت سخت دارای اهمیت و مورد توجه سیاستمداران و دولتهایی همچون جمهوری اسلامی ایران میباشد که عواملی مانند ایدئولوژیک دیپلماتیک، مناسبات فرهنگی، زبان، تبلیغ آرمانها و ارزشها و ارائه تصویر مثبت از خود و زدودن ذهنیتهای منفی تاریخی، وحدت و استفاده مبادلات دانشگاهی و سرمایهای مورد نظر سیاستمداران قرار گیرد.
(چاپ در شماره ی ۱۱۵۵ روزنامهی یادگار امروز
مورخ ۳ دی ۱۴۰۱)
دیدگاه ها