فرصتی که از دست رفت...
(عباس دارایی/ یادگار امروز)
تیم ملی فوتبال ایران با شکست برابر آمریکا از راهیابی به مرحله حذفی جام جهانی بازماند. این تیم که با شکست برابر انگلیس و پیروزی بر ولز با یک تساوی برای اولینبار در تاریخ جامجهانی میتوانست به دور بعد صعود کند، برابر آمریکا تن به شکست یک بر صفر داد.
کیروش در بازی با آمریکا بر خلاف بازی با ولز گرچه ترکیب همان بازی را به میدان فرستاده بود اما استراتژیاش یک استراتژی دفاعی بود، این استراتژی محافظهکارانه عملا ایران را در موقعیتی قرار داد که در نیمه نخست بازی برابر آمریکاییها حرفی برای گفتن نداشت و در این نیمه دروازهاش گشوده شد.
آمریکا البته پیش از رسیدن به گل در چندین موقعیت تا فتح دروازه ایران نیز پیش رفت و بر توپ و میدان برتری محسوسی داشت، نیمه دوم را ایران با چند تغییر از جمله ورود عناصری چون قدوس، ترابی، کریمی، جلالی و انصاریفرد سعی کرد هجومی دنبال کند اما آمریکاییها با یک استراتژی درستتر و بستن بازی در کنارهها و روی آوردن به بازی سرعتی پس از توپگیری از ایرانیها، تیم ملی ایران را هم از رسیدن به گل بازداشتند و هم به خوبی توانستند روی ضدحملات خطرناک ظاهر شوند.
در همه ادواری که ایران در جامجهانی حضور داشته است شاید هیچگاه به اندازه ششمین حضور این کشور در جامجهانی در آستانه صعود به مرحله حذفی و تاریخسازی نبوده است اما این فرصت تاریخی که تنها میتوانست با یک تساوی رقم بخورد با تفکرات محافظهکارانه کیروش و بازداشتن بازیکنان تیم ملی از فوتبال هجومی که با جوهر و روش و سبک و سیاق ایرانیها سازگارتر است، این تاریخسازی رقم نخورد و ایران در روزی که چندان اسیر آمریکا و فوتبالش هم نبود مغلوب تفکرات نیمکت خود شد نه نیمکت آمریکا!
بررسی دقیق و فنی بازی ایران برابر آمریکا نشان میدهد که ایران در فاز حمله فاقد استراتژی بود، کانالهای کناری را آمریکا در فاز دفاعیاش بسته بود و روی حملات پشت کنارههای ایران برنامهریزی و آنالیز درستی داشته و هم بارها دفاع ایران را از این کانالها دور زد و هم با همین استراتژی مانع از طراحی حملات ایران در کانالهای کناری شد.
بازیکنان ایران استراتژیاش این بود که پس از بازپسگیری توپ در زمین خودی، با ارسال پاسهای قطری. با مسافت بالا توسط سعید عزتاللهی، احسان حاجیصفی و علی کریمی، مهاجمین را در موقعیت گل قرار میداد، اما هافبکهای ایران در انتقال توپ و فرآیند پاسکاری بیدقت عمل میکردند، هر دو مدافع کناری آمریکا اما در فاز حمله پوشش بازیکنان هجومی این تیم بودند و در برگشتها عمدتا آمریکاییها تنها ۲ مدافع میانی و تایلر آدامز را برای مهار ضدحملههای ایران داشتند و تیم ملی میتوانست فرصت خوبی برای ضربه زدن به حریفش بهویژه قبل از رسیدن آمریکا به گل، داشته باشد که این فرصت از دست رفت.
اشتباه کیروش اما زمانی رقم خورد که دست به تغییر آرایش در درون زمین زد و همین اشتباه باعث شد تا دروازه ایران گشوده شود.
ایران سی دقیقه بعد از آغاز بازی با تصمیم اشتباه کیروش آرایش خود را از ۲-۴-۴ به ۱-۵-۴ تغییر داد. مهدی طارمی به پست وینگر چپ رفت و احسان حاجیصفی از پست هافبک چپ به پست بال چپ آمد تا ایران مرکز زمین را از آمریکا پس بگیرد، این تغییر آرایش اما باعث شد تا میلاد محمدی دیگر حمایتی از وینگر سمت خود، طارمی، نداشته باشد و دروازه ما هم در نهایت روی همین اشتباه و استراتژی غلط گشوده شود.
عدم بازیسازی مدافعان میانی ایران در کنار ضعف و کم تحرکی هافبک ها باعث شده بود تا ایران در ساخت بازی به بن بست بخورد ، همین مساله باعث شد تا ایرانی ها برای رسیدن به دروازه آمریکا روی پاس های قطری و منطقه ای تمرکز کنند ، آمریکایی ها هر دو مدافع کناری خود را عقب کشیدند و با پوشش درست مناطق مختلف زمین ایران را از خلق موقعیت خطرناک بازدارند.
ورود ابوالفضل جلالی گرچه با تغییراتی در بازی ایران منجر شد اما این حضور دیرهنگام بود، او شاید میتوانست در همان ابتدا به بازی گرفته شود اما محافظهکاری کیروش عملا ایران را از این منطقه نیز محروم کرد، کیروش حتی ترجیح داد هر سه هافبک تدافعی خودش، کریمی، عزتاللهی و نوراللهی را در مرکز زمین نگه دارد و ریسک نکند و همین محافظه کاری ایران را در ساخت بازی و طراحی حملات و یورش به دروازه آمریکا بازداشت و اینگونه شد که خط حمله ایران روزی کم فروغ را رقم زد و هافبکها از جریان بازی خارج شدند و دفاع ایران نیز بارها آسیبپذیر نشان داد.
کیروش حالا شاید با این نتایج به پایان رسیده است همچنان که ایران پسا جامجهانی برای پوستاندازی و تغییرات وسیع و جوانگرایی دست به تغییر استراتژی بزند که با کیروش هفتاد ساله و محافظهکار کاری سخت خواهد بود. او به شدت محافظهکار است، روی استراتژیهای غلط خود اصرار دارد و به بازیکنانی باور دارد که میانگین سنیشان بالا رفته و این تغییر نیز شاید با یک مربی ایرانی نیز شدنی نباشد، ایران پسا جامجهانی به یک مربی صاحب و دارای تفکرات تهاجمیتر نیازمند است که متناسب با جوهره فوتبالیستهای ایرانی، ایران را در دوران بازسازی ساخته و پرداخته حضور در جام ملتهای آسیا در قطر کند.
(چاپ در شماره ی ۱۱۴۱ روزنامهی یادگار امروز
مورخ ۱۶ آذر ۱۴۰۱)
دیدگاه ها