مدیریت ارشادی دولت به جای تصدی گری در اقتصاد ضرورت دارد بیمار ، مثل اقتصاد ایران مریم آیتی/ گروه اقتصادی اوضاع و احوال اقتصادی ایران به خصوص در دو دهه اخیر، همه را نگران آینده کشور کرده است. از طرفی، تودههای مردم، روز به روز فقیرتر میشوند و از سوی دیگر، خیلی از افراد راه مهاجرت را انتخاب کردند.سوال اصلی اینجاست که رشد اقتصادی چه اهمیتی دارد که برای پاسخ به آن باید گفت یکی از مهمترین شاخصهای اقتصاد سالم است. یکی از بزرگترین تأثیرات در رشد طولانیمدت یک کشور این است که تأثیر مثبتی بر درآمد ملی و سطح اشتغال دارد که باعث افزایش سطح زندگی میشود. در سیاستهای کلی ایران، رشد اقتصاد هشت درصد در نظر گرفته شده است، اما آمارها نشان میدهد با اینکه در دهه ۹۰، دو سال متوالی رشد اقتصادی دو درصدی داشتهایم، اما طی این مدت این رشد تقریبا صفر بوده است.رشد اقتصادی باعث افزایش درآمد و فراوانی کالاهای در اختیار مصرفکننده میشود و از این طریق رفاه را بیشتر میکند. در نتیجه در دهه ۹۰ بخش رفاهی تعریف چندانی نداشت.توسعه صنعتی میتواند نقش تعیینکنندهای را در رشد و توسعه اقتصادی داشته باشد، چرا که تجربه کشورهای توسعهیافته و تازه صنعتیشده بهخوبی نشان میدهد که توسعه اقتصادی مستلزم توسعه صنعتی است. ضرورت تدابیر اقتصاد داخلی در حوزههای بانکی و قیمت گذاری در وضعیت فعلی و در داخل برای بهبود اقتصاد کشور میتوان یکسری اقدامات انجام داد که در قبال آن چیزهایی را نیز باید از دست داد که از جمله آن میتوان به افزایش ندادن دستمزدها اشاره کرد، زیرا این امر باعث میشود که تورم نیز افزایش نیابد، زیرا بانک مرکزی برای تامین آن دچار کسری میشود و قیمتها بالا میرود و همین امر باعث افزایش تورم میشود.درباره نرخ ارز در واقع تا حدودی به درآمدهای ارزی دسترسی نداریم و درآمدهای ارزی جاری کشور نیز سیار کم شده به طوری که تنها و حداقل دارو، غذا و برخی فرآوردهای مصرف دام را میتوانیم وارد کنیم و امکان واردات دیگر کالاها را نداریم.ایجاد بازار و فضای رقابتی در شرایط اقتصادی فعلی برای مشارکت هر چه بیشتر بخش خصوصی ضروری است. با برنامه ریزی و هماهنگیهای مختلف باید ریسک سرمایهگذاری را برای بخش خصوصی و تولیدکنندگان پایین آورد تا آنها بتوانند در فضای کنونی بهتر فعالیت کنند.قطع ارتباط با اقتصاد جهانی، عامل مهمی در ایجاد تورم و بی ثباتی در بازار داراییها به ویژه بازار ارز شده است. دولت باید به جای تصدیگری در اقتصاد به دنبال مدیریت ارشادی باشد و این مدیریت ارشادی به شیوه حمایت از بخشهای خصوصی و حمایت از روابط اقتصادی و تجاری و تعدیل تنشها صورت گیرد.باید به دنبال تعدیل تنشها باشیم، زیرا دارای مزیتهای نسبی در بسیاری از کالاها و خدمات و همچنین منابع انسانی هستیم که پتانسیل تجاری و صادراتی دارد و ما این فرصت را به واسطه قطع شریان مالی و ارتباط با اقتصاد جهانی از دست میدهیم.در این شرایط میشود به جنبههای مختلف دیگر فکر کرد و حتی سبدی از ایجاد روابط تجاری در منطقه با شرکای اصلی به وجود آورد که زمینههای سرمایهگذاری را افزایش دهد.یکی از مشکلات اساسی و فعلی ما نبود انگیزه برای سرمایهگذاری در بخشهای تولیدی است که در شرایط فعلی این انگیزه به سمت تشکیل دارایی سودآور با سود زودگذر یا خیلی آنی رفته است که موجب افزایش قیمت ارز، سکه و طلا شده است.اقتصاد ما باید تعامل با دنیا را تمرین کند و وقتی صادرات غیرنفتی رونق یافت میتواند به عنوان یک منبع ارزی و درآمد خیلی خوب به اقتصاد کشور کمک کند.باید بانک مرکزی سیاست هدفگذاری و کنترل تورم را دنبال کند نه این که چوب لای چرخ آن ایجاد شود و از شرایط انقباض پولی که با تنوع در بازارهای بین بانکی ایجاد میکند و همچنین اجرای عملیات بازار باز که سیاست جدید بانک مرکزی است حمایت شود.دولت و حکومت با جنبه ارشادی میتواند به ایجاد صیانت برای سیاستهای اقتصادی که بتواند مشکلات را کنترل کند بپردازد که یکی از آنها استقلال بانک مرکزی است که اگر حفظ شود .
بیمار ، مثل اقتصاد ایران
مریم آیتی/ گروه اقتصادی اوضاع و احوال اقتصادی ایران به خصوص در دو دهه اخیر، همه را نگران آینده کشور کرده است. از طرفی، تودههای مردم، روز به روز فقیرتر میشوند و از سوی دیگر، خیلی از افراد راه مهاجرت را انتخاب کردند. سوال اصلی اینجاست که رشد اقتصادی چه اهمیتی دارد که برای پاسخ […]