دکترحسن نجفوند/ مدیرمسئول
مفهوم رقابت واقعی و توجه به مشارکت سیاسی در فضای اجتماعی امروز تبدیل به یک موضوع مهم برای آینده شده است. سیاسیون بر این عقیدهاند که مشارکت به مثابه تغییرات و تحولات مورد نظر، امری ضروری است. گرچه این فرمول سیاسی به استناد آنچه که در همه کشورهای دنیا موجب بهبود شرایط شده، میتواند به دموکراتیزه کردن گردش مسئولیتها ، تحول در اداره کشور و ایجاد زمینههای پیشرفت ختم شود، اما سازو کارهای رسیدن به این ایدهآل، معیارهای مشخصی دارد. رقابتی کردن انتخابات در زمین سیاست، اقتصاد و جامعه متفکر نیازمند رعایت پیششرطهایی است که در صورت تحقق، رفتار انتخاباتی و انگیزه مشارکت را بهبود میدهد. بدون تردید تذکر مسئولان به مهیا شدن زمینههای رقابت واقعی و حضور تفکرات و سلایق گوناگون از جمله مهمترین اهرم برای رسیدن به مطلوب است اما در این میان چه راهکارهایی وجود دارد که ترغیب را به رغبت همگانی تبدیل میکند؟ چه عواملی در ایجاد حرکت اجتماعی و رهیافتهای سیاسی در مدت زمان باقیمانده موثر است؟ نگاهی گذرا به باز شدن فضای گفت و گو مناظرههای سیاسی که در جریان است، نشان میدهد عزم و اراده حوزه تبلیغات و ایجاد هیجان انتخاباتی تا حدودی نمایان شده، اما در بخشی که باید تفکرات و سلایق گوناگون نمایندگی اقشار مختلف اجتماعی را بر عهده بگیرند دچار کمبودهای قابل توجهی است. این کمبودها که برخی آن را به ردصلاحیتهای نسبت میدهند و برخی دیگر از ناحیه تردیدهای حضور انتخاباتی در مراحل اولیه میدانند، موجب شده بخشی از نیازهای سیاسی در این برهه تامین نشود. تاکید مسئولان نظام بر ایجاد رقابت و مشارکت در مدت باقیمانده این ضرورت را تداعی میکند که در مراحل بعدی تعدد افکار مورد نظر قرار بگیرد. در این مسیر پیوستهای سیاسی مورد نظر مردم برای تصمیم نهایی باید مد نظر باشد. بدون تردید آگاهیهای سیاسی و اجتماعی مردم ایران به رغم عقبماندگیهای اقتصادی در یکی- دو دهه گذشته به مراتب بیشتر شده است. مردم ایران با رصد اوضاع و سنجش مرتب تصمیمها و ارزیابی واقعیتهای اقتصادی و سیاسی موجود به جمع بندی در باره مشارکت میرسند. این جمعبندی ماحصل رفتار و اتخاذ سیاستهایی است که در بروز و ظهور افراد شایسته در مسیر انتخاب تاثیرگذار است. اگر تبلیغات و مناظرهها برای حضور گسترده مردم با عملکرد کلی مراجع تصمیمگیر همخوانی نداشته باشد، حتما برآیند مورد نظر حاصل نخواهد شد، چنانکه هشدارها و توصیهها نیز بر این محور استوار است که بدون انتخابات و بدون حضور تفکرات و سلایق مورد نظر مردم، انسداد سیاسی حاکم خواهد شد و این انسداد در درازمدت ظرفیت استفاده از نیروی عظیم مردمی در بزنگاهها کاهش خواهد داد. فضای مسدود سیاسی شاید به ذائقه برخی سیاسیون و فعالان جناحی خوشایند باشد اما این تفکر در نهایت هم مردم را و هم گروههای سیاسی را متضرر خواهد کرد. آسیبشناسی اجتماعی و سیاسی در کلیت اینگونه تداعی میکند که خلاصه شدن تصمیمگیری در یک جناح سیاسی نه تنها بهبود به همراه نمیآورد بلکه موجب خواهد شد نظامهای سیاسی در این مسیر با چالشهای متعددی در زمینههای اقتصاد سیاسی نیز رو به رو شوند. از این منظر در شرایط تحریمی ایران و در حالیکه کشور در مخاطرات مهمی نسبت به اتفاقات منطقهای و جهانی قرار گرفته است، انتخابات آینده و مشارکت عمومی مردم برای رسیدن به یک مجلس فراگیر و متنوع میتواند قدرتنمایی دوباره ایران در عرصه دیپلماسی نیز محسوب شود. بدون تردید بعد از حوادث سالهای گذشته و خط سیاسی بیرون از ایران برای کاهش پیوستگی دولت – ملت این ضرورت را ایجاد میکند از هر ابزار و روزنهای برای تغییر و تحول در آینده کشور بهره ببریم. این تحول در هر مسیری که به وقوع بپیوندد قابل قبول است، اگر توسط قاطبه مردم از مسیر رای و صندوقها به وقوع بپیوندد.
چاپ در شماره ۱۴۴۸روزنامه ی یادگار امروز مورخ۱۴۰۲/۱۰/۱۷
دیدگاه ها