گذری بر خدمات زنده یاد گنجعلی علیپور

راننده ای که انسانیت را معنا بخشید

حسن نجف وند -مدرس دانشگاه

آنچه به یاد دارم بچه خردسالی بودم که تازه برای کلاس اول ابتدایی آماده می شدم ، بعد از طی کردن مسافت طولانی ۲ تا ۳ ساعت پیاده روی ازمسیر سخت کوه گرد ،   به جایی  بنام پشت جوی طایی رسیدیم و بایستی منتظر ماند ، منتظر تنها وسیله عمومی مسافری در منطقه  و عامل ارتباط با شهرستان خرم آباد.درزیرسایه درختان بلوط و بعضا”درمنازل کنارجاده مردم با کوله بار ها خود منتظربودند ،چشم ها جاده شوسه ای پر از چاله چوله را نظاره میکردو گوش ها منتظر صدا و حس بویایی به دنبال بوی گازوییل سوخته .

آری همه مسافران که به ضرورت کارو مایحتاج که بعضی از اوقات از مرز ۷۰ نفر هم می گذشت منتظر عقاب سبز بودند . مینی بوس سبز رنگیباراننده ای کم نظیر که به دلیل استفاده بیش از ظرفیت تمام ستونها و سقفش جوشکاری شده بودواز در و پنجره اش گرد و خاک ، آب و باران بر روی سر و صورت مسافرها می نشست که گویی به اجبار همگی بایستی آرایش کنند

آرایشی که معترض نداشت و بایستی به محض رسیدن به خرم آباد به دنبال آب بود تا پاکش کرد.

تعداد زیاد مسافر و فراوانی جمعیت روستایی و عشایری  منطقه باعث شده بود که  در ایام بهار و تابستان و حتی در نیمه اول پایئزبر روی سقف مینی بوس بیش از ۲۰ نفر سوار شوند و جاده ۳ الی ۴ساعت خاکی پیچ در پیچ و غیر استاندارد را طی کنند  بیشتر این مسافران دانش آموزانی بودند که امروز مهندس، دکتر، معلم ، استاد دانشگاه و کارمند هستند و تعداد زیادی هم بازنشسته شده اندنخبگانی که در هر جا بودند خوب درخشیدند وبخش عظیمی ازموفقیت آنان مدیون عقاب سبز هستند ،آری مالک مینی بوس که مسافران سقف سوارش برای گرم کردن بر روی سقفش آتش روشن می کردند  کسی نبود جز “گنجعلی علیپور”.

چند بار با جمعی از همین نسل صحبت و مذاکره شد که برای پاس داشت زحمات این مرد نیک کردار و نیک رفتار مراسم تقدیری برگزار شود اما نشد.

مرد خوش اخلاق ، خوش برخورد ، مردم دار وکسی که همیشه لبخند بر روی لب هایش بود. کسی که هر روز ساعت ۸ صبح در ۲۴ متری حکیم خرم آباد مسافر سوار و ساعت ۹ صبح حرکت میکرد و تا ساعت ۱۳ به مقصد نهایی مسافرها را می رساند و مسیر ۴ ساعته را در در برگشت ایستگاه به ایستگاه مسافر میزد هیچ وقت نمی خواست و دوست نداشت که یک نفر جا بماند چرا که معتقد بود کسی که می خواهد به شهر برود حتما کار ضروری دارد و بایستی سر وقت برسد.

گنجعلی علاوه بر رساندن مردم ، برای کسانی که وقت نداشتند یا هزینه رفت و آمد برای آنها سنگین بود بدون هیچ چشم داشتی مامور خرید مردم منطقه بدون دستمزد و کارمزد بود و مایحتاج مردم را می خرید و به آنان تحویل میداد  گویی سربازی بود که به وظیفه اش عمل میکرد.

گنجعلی بیش از۳۰ سال نهار ساده و نمازش را در زیر درخت تنومند بلوطی در منطقه در بند طایی انجام میداد درختی که به صداقت و امانتداری و پاکدستی گنجعلی شهادت خواهد داد  با اینکه تمام اهالی منطقه ازپیر و جوان ، بزرگ و کوچک او را می شناختند و ایشان همه با هم دوست و رفیق بود اما هیچ وقت حاضر نبود به اندازه نوشیدن یک استکان چای برای کسی مزاحمت ایجاد کند.

گنجعلی که یک منبع معتمد ومورد اطمینان برای منطقه و دستگاه های دولتی بود و بیشتر تحقیقات  استخدام ها به ایشان ختم می شد حتی یکبار هم حرف ناحق و به دور از واقعیت نمیزد.

آری کربلایی گنجعلی بیش از ۳۰ سال و اندی با مینی بوس سبز رنگش خدمت بدون حادثه تلخ به مردم گوشه شهنشاه، چنار بگالی، ملیم دول، گَرِه بید، سِرچَک دادآباد، ریخان، زیرتنگ‌، چمشک، برآفتاب غِزال، قلانصیر، خلیل اکبر، دارصافه ،اناررود،پیرمار،پاخرگوشان و بعد از چندین سال در مسیر روستاهای دهستان طایی، دِره سید و سیرم در تاریخ ۲ دی ماه ۱۴۰۲ درگذشت و در آرامستان زادگاهش در روستای قلعه نصیر به خاک سپرده شد. روحش شاد و یادش گرامی

چاپ در شماره ۱۴۳۹روزنامه ی یادگار امروز مورخ۱۴۰۲/۱۰/۰۷

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

منشور اخلاقی

تبلیغات

پیشخوان

روزنامه امروز خراسان جنوبی

خوش آمدید

ورود

ثبت نام

بازیابی رمز عبور