گرانی ها زندگی دانشجویان را هر روز سخت ترمی کند
در دهههای گذشته، دانشجو شدن بار معنایی ویژهای به همراه داشت و شخصیت اجتماعی فرد را بالا میبرد؛ دلیل آن هم پیامدهای اقتصادی و شغلی تاییدشده و حتمی بود که برای افراد دانشجو اتفاق میافتاد.با گذشت زمان و شکلگیری تحولات جدی در راستای جامعه دانشگاهی از نظر نوع و تعداد، این جایگاه اجتماعی به کلی دستخوش تغییر شد. اگر به این روند، تشدید تورم در سالهای پیدرپی و وخیمتر شدن شرایط بازار کار برای پذیرش نیروهای جدید را اضافه کنیم، به نتیجه فعلی در وضعیت معیشت دانشجویان خواهیم رسید.نهتنها کاریابی برای فارغالتحصیلان دانشگاهی دشوار شده، حتی دانشجویان نیز به سختی میتوانند کار پارهوقتی برای تامین بخش کوچکی از هزینههای زندگی خود پیدا کنند. همزمان با افزایش فشارهای تورمی بر هزینههای زندگی برای تمامی خانوار، زندگی دانشجویان نیز تحت تاثیر گرانیها قرار گرفته و به دلیل شاغل نبودن بخش زیادی از این قشر، شرایط روزبهروز نامساعدتر میشود.هزینه تامین محلی برای اسکان از یک سو و مخارج معمول زندگی از سویی دیگر، کیفیت معیشت دانشجویان را مورد حمله قرار داده است. تورم به دانشگاهها رسیده است .
کاهش امید به زندگی در میان جوانان
برزو حقشناس، کارشناس اقتصادی بحث معیشت دانشجویی را مرتبط با رویکردهای اجتماعی دانست و گفت: دانشجویانی که شاغل نبوده و محلی برای درآمدزایی ندارند، به ناچار از خانوادهها کمک میگیرند و این مسئلهای رایج است. شرایط در زمانی سختتر و بحرانیتر میشود که پس از فارغالتحصیلی نیز کار و داشتن درآمد ثابت حداقلی، برای افراد در هالهای از ابهام بوده و باز هم مشخص نیست چه زمانی به درآمد مستقل خواهند رسید.وی تصریح کرد: کمبود شغل و پایین بودن دستمزدها در ایران نسبت به روند معمول جهانی و نامساعد بودن شرایط اقتصادی به صورت عمومی، امید به زندگی جوانان را کاهش داده و در نهایت بار هزینه آنها، همچنان بر دوش خانوار خواهد ماند. بدیهیست که این مسئله، نهتنها فشارهای مالی خانوادهها را افزایش دهد، بلکه ابعاد اجتماعی و پیامدهای مخربی را در ادامه به همراه داشته باشد.اگر سری به کتابفروشیهای میدان انقلاب بزنیم، خواهیم دید هیچ کتاب درسی برای مقاطع دانشگاهی، کمتر از ۱۰۰ هزار تومان نیست؛ این رقم برای کتابهای قطور و مهم تخصصی، در برخی مواقع به اعداد میلیونی میرسد.هزینه هر بار استفاده از وسایل حملونقل عمومی (به جز تاکسیهای خطی) به طور متوسط ۴ هزار تومان است و به طور خوشبینانه، هر دانشجو باید مبلغی حدود ۲۰۰ هزار تومان بابت رفتوآمد با وسایلی همچون مترو و اتوبوس بپردازد.در پایتخت، تهیه یک وعده غذای گرم با کمتر از ۱۰۰ هزار تومان مقدور نیست و اگر اقبال با دانشجویان یار باشد، میتوانند از غذای سلف دانشگاه با قیمتی حدود یک پنجم بازار آزاد غذا تهیه کنند که در ماه این مبلغ به حدود ۶۰۰ هزار تومان میرسد.سایر هزینههایی از جمله نگهداری تلفن همراه و بستههای اینترنتی که برای دانشجویان حیاتیست، در ماه حدود ۱۰۰ الی ۱۵۰ هزار تومان خرج دارد. اگر به این موارد هزینههای معمول و جاری را حساب کنیم، به مبلغ تقریبی حداقل ۳ میلیون تومان خرج معیشت دانشجو در ماه خواهیم رسید.پرداخت این ارقام برای دانشجویی که هنوز منبع درآمدی نداشته و از بازار کار پیش روی خود مطمئن نیست، تنها با کمک گرفتن از خانواده، میسر نیست. اگر به این اعداد هزینه محل تحصیل و برای دانشجویان مستقل، مخارج زندگی را اضافه کنیم، متوجه بار مالی فعلی یک زندگی معمولی دانشجویی خواهیم شد.
چاپ در شماره۱۴۲۴ روزنامه ی یادگار امروز مورخ ۱۴۰۲/۰۹/۱۸
دیدگاه ها