نیازجامعه، امنیت اجتماعی وثبات اقتصادی

صیدمیرزا بزرگ تبار/فعال اجتماعی

آیامهمترین نقطه ی نیازجامعه ی امروزی ماثبات مالی وامنیت اجتماعی نیست؟ آیاجامعه ی مارانبایدنخبگان ومتخصصان درهررشته ی فنی اداره کنند؟ یاآدمهای معمولی وغیرمرتبط؟ آیاتمدنهای بشری در درون یک ملت تولیدمیشودیاباگرفتن فناوری آن ازدیگرملل این تمدن شکل میگیرد؟ درموردثبات مالی وامنیت اجتماعی مردم یک کشوربایدگفت که علاوه بر شاخص های مالی که لازم و ملزوم پیشرفت همه جانبه ی یک کشوراست،  شاخص های رفتاری هم بسیارموثرهستند که توسط جامعه بایدبه صورت فیکس ( ثابت) باهم نسبت وقرابت داشته باشند که این موضوع راباذکرچندمثال اشاره خواهدشد.تصورکنیددریک کشورزلزله یاسیلی اتفاق افتاده و بخشهایی ازشهرهاوروستاها ی آن کشور آسیب دیده اند،خانه های آنهاویران شده اند،نیازهای روزمره آنهاازدسترس خارج شده است وباکمبود آب و غذا وسایرمایحتاج مواجه هستندعکس العمل مردم درخدمت رسانی دولتها چگونه بایدباشد؟ آیابایدرفتارهامدنی باشدیاباهیاهو وجنجال به لحاظ عادی نبودن شرایط زندگی مردم،شرایط فرق میکنداگرشرایط رامردم درک کنندورعایت حال دیگران رابکننداین نشانه ای ازمعنای تمدن مترقی است درغیراین صورت عکس این قضیه صادق است.

از زوایای دیگرهم می شودبه موضوع نگاه کردتاآنچه براین پدیده می گذردمعیارحقیقی آن بدست آیددراین فراینداگرمردم

بتواننددرتوزیع، اقلام مورد نیازخودراتامین کنندتابه همه بطوریکسان آذوقه وسایرمایحتاج برسداین نشان ازمدیریتی است که برای تدارک آن درست برنامه ریزی شده است.اگرمردم کمک حال افراد سالخورده وناتوان باشندومغازه داران قیمتهاراکاهش دهند این رفتارهاناشی ازهمگرایی وهمبستگی اجتماعی است یااگردرخبررسانی رسانه ها طوری اطلاع رسانی کرد که موجب التهاب مردم نشد،رسانه هاخوب نقش ایفاکرده اند، بنابراین چنین فرهنگ ورفتارمدنی موجب رشدوتوسعه یک جامعه می گرددواین رویکردهااززیربنای ناب یک تمدن مترقی است،بنابراین تمدن رانمی توان خریدیابصورت شعاری ودستوری آنراساخت، تمدن فرایندیست که باخردورزیوتعهداخلاقی ورفتاری وگفتاری یک جامعه بازتولیدمی گرددوهدف  نهایی آن ساختن انسانهای یک جامعه مترقی است که نیک گفتارونیک اندیش ونیک رفتارباشند،علاوه برموارد مذکور جامعه ای متمدن است که افرادآن جامعه علاوه بر رعایت نیازمندی های اقتصادی نیازمندی های فکری آنهارادرست مدیریت کنندبه عنوان مثال ،انسان متمدن کسی است که آزمندی ،خشم وشهوت رادوربریزد،این پدیدههاهمچون علفهای هرزه ای هستند که انسان بایدآنهاراازخودبزداید،درست شبیه یک گلدان که هرزگاهی باید خاک آنراعوض کردتاگل‌های سرخ سربرآورند.

نکته مهم دیگر که درموردنیازمندی هابایدگفت این است که در همه بخشهالازم است ازهرم تاقاعده به تناسب فن وتخصص جایگاه افراد را رده بندی کردیعنی« نسل هوموسپینهاجایگزین نومن کلاتورا» شوندتازیرساختهای سیاسی،اجتماعی،فرهنگی واقتصادی جامعه نرمالیزه و حوزه بندی گرددوپلن(سطح) مدیریت کشوربدون ایده های پروپاگاندایی وتغابن نرم واقعی بخودبگیردومشکلات جاری درکشور حل وفصل گرددچراکه بدون تغییرات ساختاری وافق گشایی امکان برون رفت ازمشکلات،بخصوص مشکلات اقتصادی وجودندارد،به هرحال اگرمافرصتها راازدست ندادیم کریدورهای زمینی و دریایی کشورمارا ازرونق نمی انداختند اگرفرصتهارامغتنم می شمردیم الان چابهاربهترازدبی بود،بندرعباس وبوشهرواصفهان وشیرازوگیلان ومازندران وتبریزوتهران بهترازدوحه وابوظبی وپاریس ولندن وسوئیس وهلندوفرانکفورت وبرلین بودندوکلام آخراینکه اگرمابادنیابه تعامل می‌رسیدیم وسرمایه های انسانی ومادی کشوررابیهوده ازدست ندادیم، تورم وگرانی های افسارگسیخته دامنگیرجامعه ی مانمی شدوالان هم برای گذارازوضعیت موجودهمانطوریکه اشاره شد،بایدتفکرات جانبی جایگزین دیدگاه های ابتدایی،کلیشه ای وعصرحجری گرددتاباتغییر رویکردهاوهدف گذاری کلان،مشکلات جامعه حل گرددوبه نقطه اوج که نه به نقطه ی قابل قبولی برسیم.

چاپ در شماره ۱۴۲۱روزنامه ی یادگار امروز مورخ۱۴۰۲/۰۹/۱۴