سازمان تعلیم و تربیت کودک در چه وضعیتی قرار دارد؟

فراموشی مهد کودک‌ها در لایحه بودجه

سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک یک سازمان دولتی زیرمجموعه وزارت آموزش و پرورش است که ساماندهی امور مربوط به مهدهای کودک، کودکستان‌ها، مراکز پیش‌دبستانی و سایر مراکز نگهداری و آموزش کودکان زیر ۶ سال را بر عهده دارد. در ۲۵ آذر ۱۳۹۹ شورای‌عالی انقلاب فرهنگی به‌منظور ساماندهی امور مرتبط با تعلیم و تربیت دوره کودکی، تصویب کرد که تمامی امور مربوط به مهدهای کودک و سایر مراکز نگهداری کودکان اعم از صدور مجوز، برنامه‌ریزی، هدایت و نظارت، تقویت استانداردها و ارزیابی به وزارت آموزش و پرورش محول شود و نهادی وابسته به وزارت آموزش و پرورش برای عهده‌دار شدن یکپارچه امور مرتبط با تعلیم و تربیت کودک تشکیل شود.

بر این اساس در ۷ بهمن ۱۳۹۹، اساسنامهٔ «سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک» به تصویب شورای‌ عالی انقلاب فرهنگی رسید و ۲۶ اسفند ۱۳۹۹ برای اجرا ابلاغ شد. در ۱۳ مرداد ۱۴۰۰، این سازمان طی مراسمی با حضور وزیر آموزش و پرورش رسماً آغاز به‌کار کرد. پیش از تأسیس سازمان، مهدهای کودک زیر نظر سازمان بهزیستی و مراکز پیش‌دبستانی زیر نظر آموزش و پرورش فعالیت می‌کردند که در سال ۱۴۰۰، با تشکیل کمیتهٔ انتقال در ستاد کشوری و کارگروه‌های انتقال استانی، امور مهدهای کودک از بهزیستی به آموزش و پرورش منتقل شد.در رابطه با سازمان تعلیم و تربیت کودک با مجتبی همتی‌فر، رئیس سازمان تعلیم و تربیت کودک به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید.

 

سازمان تعلیم و تربیت کودک، در حال حاضر در چه وضعیتی قرار دارد؟

هفتم بهمن سال ۹۹، اساسنامه سازمان تعلیم و تربیت کودک مصوب شد و به نوعی متولد شد. از آن تاریخ بیش از دو سال گذشته است که یکسال مقدمات گذشت و بیش از یکسال فعالیت جدی شروع شده است. یکی از کارهایی که در اولویت سازمان هست و توان زیادی صرف آن می‌شود، موضوع تطبیق مجوزهاست. در ماده ۵ اساسنامه تأکید و تصریح شده است که باید سازمان مراکز موجود را بر اساس قوانین جدید، تطبیق وضعیت دهد و آن‌ها شرایط و وضعیتشان را با این ضوابط هماهنگ کنند. در حال حاضر این اقدام در مرحله اجراست. با توجه به این‌که تأکید داشتیم این اقدام به صورت الکترونیک انجام شود، مقدماتی مثل تدوین ضوابط و ایجاد یک سازوکار در استان‌ها را لازم داشت که ساختار هنوز آماده و ابلاغ نشده است ولی از معاون ابتدایی استان‌ها کمک گرفتیم که این بخش را انجام دهند. بعضی از فرایندها و سازوکارها نیز با بقیه واحدهای درون و برون دستگاهی باید هماهنگی و اجرا می‌شد که مجموعه این‌ها کنار هم یک فرایند را پیش می‌برد که تا تطبیق به نتیجه برسد. تدبیری در اساسنامه شده است که ۶ ماه از ابلاغ ضوابط، باید این کار انجام شود که ما شروع کردیم یعنی از نیمه مهرماه که ابلاغ شد تا ۶ ماه بعد از آن فرصت داریم که مراکز بیایند و شرایط خودشان را تطبیق دهند و بعد از ۶ ماه، در صورت عدم تطبیق، فعالیت‌هایشان غیرقانونی اعلام شده است. این اساسی‌ترین بخشی است که در حال انجام است. در عین حال دنبال این هستیم از مجموعه وظایف دیگری که در اساسنامه تعیین شده است بتوانیم زیرساخت‌ها را ایجاد کنیم.

 

وضعیت بودجه سازمان چگونه است؟

متأسفانه در لایحه بودجه ۱۴۰۲، سازمان آنچنان که باید دیده نشد و فقط به عنوان یک سازمان دیده شده است. در حالی که یکی از دغدغه‌هایی که داریم و واقعا نگرانش هستیم این است که تسهیلات و اعتبارات لازم برای حمایت از کودکستان‌ها را بتوانیم تأمین کنیم. بودجه‌ای که پیش‌بینی شده است ۱۹۳ میلیارد تومان است که ۱۵ میلیارد تومان درآمد اختصاصی پیش‌بینی کردند که به نظرم قابل تحقق هم نیست. عملا کمتر از ۱۸۰ میلیارد تومان بودجه سازمان هست. که بخشی از آن ستادی است که چندان زیاد نیست. محاسبه‌ای که کردم به هر کودک، حدود ۳۵ هزار تومان هزینه سرانه می‌رسد. یکی از دوستان می‌گفت اگر به هر کودک یک کلوچه و آب میوه بدهیم اعتبار بیشتر از این نخواهد رسید. ما از کیفیت‌بخشی صحبت کردیم و در اساسنامه تأکید شده است که باید پیش‌دبستانی تا سال ۱۴۰۷ پوشش صددرصدی در دوره سه ساله شود. اساسنامه تصریح می‌کند پیش‌دبستانی دوره سه ساله خواهد شد یعنی چهارساله‌ها، پنج ساله‌‌ها، شش ساله‌ها باید وارد این دوره شوند ولی با این وضع اعتبارات اصلا قابل تحقق نیست. ضمن اینکه ما اعتباراتی را قبل از تأسیس سازمان داشتیم. به عنوان مثال بودجه‌ای را بهزیستی داشت که یک رقم قابل توجهی برای تغذیه کودکستان‌ها بود و به عنوان غذای گرم برای مهدروستاها اختصاص می‌یافت. بخشی برای دوره‌های پیش دبستانی برای مناطق محروم و دو زبانه بود و اکنون وقتی بودجه سازمان را با بودجه آن موقع مقایسه می‌کنیم حتی پسرفت داشتیم و کاهش پیدا کرده است. اگر حتی به قیمت روز حساب کنیم، وضع خیلی بدتر است و این در حالیست که سیاست نظام، تسهیل فرزندآوری و کمک به فرزندپروری است و باورمان این است همانطور که در ماده ۲۲ قانون جوانی جمعیت آمده است دستگاه‌ها موظف هستند شرایطی فراهم کنند تا خانواده‌های دارای فرزندان زیر ۷ سال از این خدمات کودکستانی بهره‌مند شوند. در این راستا باید کودکستان‌ها به لحاظ کمی و کیفی ارتقا پیدا کند، مربیان آموزش ببینند و فضا و تجهیزات به روز شود که نیاز به اعتبارات دولتی دارد. نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم، این است که یکی از اهداف پیش دبستانی آماده کردن بچه‌ها برای حضور در مدارس است و در مناطق محروم و دو زبانه، بچه‌ها آمادگی لازم را ندارد چون دوره پیش دبستانی در دسترس نیست یا کوتاه مدت و اضطراری وجود دارد. بر اساس آمارها، میزان مردودی بچه‌ها در مناطق محروم و دوزبانه تقریبا دو برابر است یعنی تکرار پایه در کلاس اولی که ارزشیابی توصیفی است، به این دلیل که بچه ها بدون آمادگی وارد شدند، وجود دارد و نشان می‌دهد باید پیش دبستانی را خیلی جدی بگیریم. اگر به دنبال این هستیم که بچه‌ها با آمادگی بیشتری وارد کلاس اول دبستان شوند، مردودی نداشته باشیم و این مردودی به حداقل برسد، باید به این موضوع توجه کنیم؛ وقتی بچه‌ای سال اول را مردود می‌شود احتمال اینکه در سال‌های بعد این مردودی ادامه داشته باشد، زیاد هست و نهایتا ترک تحصیل و شاخص‌هایی که نسبت به آن نگران هستیم، روی می‌دهد؛ پس باید این گلوگاه مورد توجه قرار گیرد. مجموعه این موارد را که نگاه می‌کنیم از منظر آموزشی، اجتماعی، فرزندآوری و فرهنگی، این دوره، بسیار مهم است که در حال حاضر که در فصل بودجه قرار داریم باید به آن توجه کنیم. متأسفانه شواهد نشان می‌دهد که مسؤولان و نهادهای تصمیم‌گیر متوجه اهمیت راهبردی این دوره نیستند و به عنوان کارشناس عرض می‌کنم تبعات این نادیده گرفتن، دامن آموزش و پرورش، خانواده‌ها و جامعه را خواهد گرفت.

در حال حاضر چه تعداد کودک تحت پوشش سازمان تعلیم و تربیت کودک است؟

اگر کودکان زیر ۷ سال را در نظر بگیریم در حال حاضر ۷ میلیون و ۸۰۰ هزار کودک مخاطبان سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک هستند؛ اگر این جمعیت را به دو دسته شامل دوره اول کودکی و دوره دوم کودکی تقسیم کنیم؛ دوره اول یعنی بدو تولد تا ۳ سال، حدود ۴ میلیون کودک و دوره دوم که ۴ ساله، ۵ ساله و ۶ ساله هستند، ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر هستند.

 

چقدر از این کودکان به دوره پیش‌دبستانی می‌روند؟

آماری که در حال حاضر داریم حدود ۸۰۰ هزار نفر در دوره دوم به کودکستان می‌روند. یعنی چیزی کمتر از ۲۰ درصد است. اگر فقط یک دوره یک‌ساله یعنی بچه‌های ۶ ساله را در نظر بگیریم، چیزی حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد خواهد داشت چون هنوز برخی مراکز در حال ثبت‌نام هستند. واقعا عجیب و جای تأسف است به رغم این‌که اساسنامه و سیاست‌های آموزشی از جمله سند تحول آموزش و پرورش و راهکار ۵ـ۱ برای پوشش تحصیلی این دوره در مناطق محروم و لازم‌التوجه، روستایی، عشایری، دوزبانه، حاشیه شهرها و آنهایی که ضریب محرومیت دارند، تأکید دارد اما توجه لازم نکردیم و تبعات آن دامن آموزش و پرورش و جامعه را خواهد گرفت.

 

(چاپ در شماره‌ ی ۱۲۰۴ روزنامه‌ی یادگار امروز

مورخ ۳ اسفند ۱۴۰۱)

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

منشور اخلاقی

تبلیغات

پیشخوان

روزنامه امروز خراسان جنوبی

خوش آمدید

ورود

ثبت نام

بازیابی رمز عبور