دارایی‌های بالقوه خود را نتوانسته‌ایم بالفعل کنیم

یحیی آل‌اسحاق/ وزیر اسبق بازرگانی

تئوری اقتصاد دولتی از ابتدای انقلاب مطرح شد. با شروع جنگ همه تصمیم‌گیران مصمم شدند که اقتصاد در دست دولت باشد و بتواند شرایط جنگ را مدیریت کند. جنگ که تمام شد مقاومت در برابر اصل ۴۴ قانون اساسی شدید بود. همین مقاومت‌های شدید باعث شد تا خصوصی‌‌سازی درست انجام نشود. مالکیت برخی از کارخانه‌ها و تولیدی‌ها واگذار اما مدیریت آن‌ها واگذار نشد و بسیاری از صنایع به دلیل واگذاری به نااهل از بین رفتند. با گذشت بیش از ۴ دهه از انقلاب اسلامی هنوز بیش از ۷۰ درصد از اقتصاد ایران در دست بخش‌های دولتی و شبه دولتی قرار دارند. حال این اقتصاد دولتی زیان‌ها و ناترازی‌های شدیدی ساخته است که نمی‌توان بدون جلوگیری از خون‌ریزی به زنده ‌ماندن این بیمار امیدوار ماند. در طول سالیان، همواره کسانی بودند که برای دولتی نماندن اقتصاد ایران تلاش کردند اما هرگز موفق نشدند کاری از پیش ببرند.«در دهه ۶۰ ما گروهی بودیم که با دولت حاکم آن زمان بر سر همین موضوعات دعوا داشتیم اما نظام ترتیب همه ما را داد. دعوای ما از سال ۶۰ شروع شد و ما می‌خواستیم که حداقل در حوزه بازرگانی دنبال کار را بگیریم و مردم به اقتصاد ورود کنند اما هر کاری کردیم نشد. در آن زمان به این نتیجه رسیدم که من وسط یک دایره میله‌ای در وزارت بازرگانی ایستادم و می‌خواهم این دایره را از بازرگانی دولتی به بازرگانی مردمی بچرخانم اما هرچه تلاش می‌کنم این دایره تکان نمی‌خورد. وقتی دایره میله‌ای را بررسی کردم دیدم که این دایره به یکسری میلگرد جوش خورده و این میلگردها تا عمق ۵ متری در بتن فرو رفتند و گیر کردند. تنها راه من این بود که یک قیچی بزرگ می‌آوردم و این میلگردها را می‌بریدم اما هر قیچی که من داشتم زورش به این میلگردها نمی‌رسید.»اولین و مهم‌ترین شاخص برای توسعه اقتصادی نیروی انسانی بارور شده است.اولین شاخص که به ذهن من می‌رسد و مهم‌ترین شاخص هم در مثبت و منفی بودن اقتصاد نیز همان است، نیروی انسانی بارور شده است نه نیروی انسانی خام. نیروی انسانی که بارور شده یعنی تحصیلات، تجربه و آموزش‌های تخصصی دارد. این نیروی انسانی برای توسعه اقتصادی لازم است. از این زاویه وضعمان چطور است؟ در میان بهترین‌های جهان هستیم. هم جمعیت جوان داریم؛ هم تحصیل کرده‌ هستند. ما الان حدود ۱۰ میلیون نفر در داخل و خارج تحصیل‌کرده دانشگاهی داریم. خب پس یک شاخص اقتصاد، داشتن نیروی انسانی است که داریم.نکته دوم وضعیت منابع طبیعی است. در زمینه ذخایر نفت و گاز ما الان در دنیا، رتبه اول یا دوم هستیم. از نظر معادن ما جدول مندلیف را در کل کشور داریم. از نظر موقعیت جغرافیایی نیز ما هاب منطقه و خاورمیانه هستیم. یعنی جایی که در همه نظریه‌‌ها و تجزیه تحلیل‌های جهانی می‌گویند دست هر کس باشد آن حرف اول دنیا را می‌زند.ما نسبت به کشورهایی که از ما جلوتر هستند و توسعه یافته‌اند، از نظر منابع چندین برابر بالاتر هستیم ولیکن وضعیت اقتصادی ما همین است که می‌بینید. یعنی ما دارایی‌های بالقوه خود را نتوانسته‌ایم بالفعل کنیم. یعنی نتوانسته‌ایم رفاه مردم، گرفتاری‌های اقتصادی مردم و درجه زندگی و سطح تکنولوژی و … را برای مردم بهبود و ارتقا دهیم. البته این مسئله نسبی است و اینطور نیست که ما وضعمان از همه دنیا بدتر است ولیکن آنطور که باید باشد، نیست. بهینه از این امکاناتمان استفاده نکرده‌ایم. البته انصاف هم نیست ما فقط به نقاط منفی نگاه کنیم. نقاط مثبتی هم وجود دارد. اولین نکته مثبت این است که علیرغم همه محدودیت‌ها که به دلایل مختلف از جنگ اقتصادی گرفته تا عوامل بیرونی و درونی که داریم، همین که توانسته‌ایم در این شرایط تاب‌آوری داشته باشیم و در همین سطح بمانیم نشان‌دهنده اقتدار و توانایی است و این از نقاط مثبت است.

چاپ در شماره ۱۵۸۰ روزنامه یادگار امروز مورخ ۱۴۰۳/۰۴/۱۶

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

روزنامه امروز خراسان جنوبی

خوش آمدید

ورود

ثبت نام

بازیابی رمز عبور