پزشکیان در بخش اقتصادی برنامه مشخصی ارائه نکرده، جلیلی هم سرگرم جزئیات است. اگر در آمریکا تیم ترامپ بر سر کار بیاید تمایل به مذاکره در تیم پزشکیان کار نمیکند. از سوی دیگر ایدههای مربوط به خوداتکایی و بنیادی در تیم جلیلی در کوتاه مدت تغییری را رقم نمیزند.
در حالی که دولت سیزدهم با شهادت آیتالله سید ابراهیم رئیسی روزهای پایانی خود را میگذراند، روز هشتم تیر انتخابات انجام شد و به مرحله دوم نیز رسید که روز ۱۵ تیر مجددا برگزار خواهد شد و سعید جلیلی و مسعود پزشکیان با یکدیگر به رقابت خواهند پرداخت.
حسین درودیان – کارشناس ا اقتصادی -دو نامزد انتخابات رئیس جمهوری دولت چهاردم (سعید جلیلی و مسعود پزشکیان) که در دور دوم با یکدیگر رقابت خواهند داشت، را تحلیل کرده است.
به لحاظ اقتصادی معنا و مفهوم مشخص و روشنی از صحبتهای این دو کاندیدا دریافت نکردیم. در بخش اقتصاد با مسائلی مثل قضیه قیمتگذاری انرژی، ارز ترجیحی، تنگنای اعتباری یا ساخت مسکن مواجهیم. در بحث انرژی چند سال است قیمت یا تثبیت شده یا افزایش کمی داشته؛ در شرایطی که ما با تورم بالایی مواجه بودیم.
موضوع ارز ترجیحی نیز یک مساله دیگر است که در دولت آینده باید برای آن تصمیمگیری شود. در بحث اعتباری با یک تنگنا مواجهیم. نرخ رشد نقدینگی کاهش یافته اما این کاهش با توجه به نوع سیاستهای پولی و اعتباری که اجرا میشود به قیمت ایجاد تنگنای مالی محقق شده، لذا کاهش نقدینگی نیز وضعیت شکنندهای دارد.
درخصوص ساخت مسکن که دولت شهید رییسی طرح نهضت ملی مسکن را آغاز کرد و قبل از آن دولت روحانی طرح اقدام ملی را در دستور کار قرار داده بود با مشکلات تامین مالی مواجهیم. اینها مسائل اصلی اقتصاد است که روی میز سیاستگذار دولت چهاردهم قرار میگیرد.
هر دو آقایان جواب روشنی درباره مسائل کلان اقتصاد ارایه نکردند. آنچه وجه تمایز بین آقایان پزشکیان و جلیلی ایجاد میکند مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. از این منظر میتوان دیدگاههای دو نامزد را در موضوعاتی مثل بحث تحریمها مورد بررسی قرار داد.
اما شرایط واقعی با فضای فکری که هردو این نامزد تعیین میکنند خیلی متفاوت است. در وضعیتی هستیم که نسبت به سالهای قبل نفت بیشتری میفروشیم. یکی از دلایل آن است که منازعه روسیه با آمریکا و اروپا تا حدی برای ما راه نفس باز کرده است. آمریکاییها با توجه به اینکه دولت مستقر در آمریکا مساله روسیه را جدی میپندارد تمرکزشان را از روی چین برداشتهاند و این باعث شده ما بتوانیم مناسبات بهتری در فروش نفت و واردات کالا از چین داشته باشیم.
این انتظار که رییسجمهور در موضوعات فنی و تخصصی اقتصاد ورود و اظهارنظر کند انتظار بیجا است. اما به هر حال این توقع وجود دارد که افرادی در قواره ریاست جمهوری از یک ذائقه مشخصی در اقتصاد برخوردار باشند. مثلا آزادسازی قیمت یا کاهش مداخله دولت در اقتصاد، دوگانههای کلی است. چیزی که الان میبینیم این است که در مورد آقای پزشکیان هیچ ورودی به این قضایا وجود ندارد. درخصوص آقای جلیلی هم این مشکل را میبینیم که ایشان به جای مسائل کلان، به موضوعات جزئی فنی و تخصصی میپردازد.
این وضعیت ممکن است با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا تغییر کند و فشار بر ایران، هم به جهت فشار بر چین و هم به جهت اهمیتی که کمپین ترامپ به موضوع ایران میدهد بیشتر شود. در آن صورت تمایل به مذاکره در تیم آقای پزشکیان کار نمیکند. از سوی دیگر ایدههای مربوط به خوداتکایی و بنیادی در تیم آقای جلیلی در کوتاه مدت تغییری را رقم نمیزند.
در دولت شهید رییسی رشد نقدینگی روند کاهشی داشته است، این دستاورد تا چه حد میتواند به دولت آینده در کنترل تورم کمک کند؟
به هر حال دولت آقای رییسی رشد نقدینگی را به طور چشمگیری کاهش داده اما همانطور که گفتم این کاهش هزینه و قیمت داشته است. یک تنگنای اعتباری جدی برای بخش خصوصی ایجاد شد، سهم دولت و شبه دولت را از شبکه بانکی افزایش یافت، دسترسی بخش خصوصی مستقل به اعتبارات تا حد زیادی بسته شد و نرخهای تامین مالی در اقتصاد تحت فشار جدی قرار گرفت.
پیشران اصلی نرخ تورم در کشور ما مساله ارز و چشمانداز مناسبات ما با سایر کشورها است که چشم انداز روشنی نیست.
با توجه به تاکید برنامه توسعه هفتم بر رشد ۸ درصد، تحقق این هدف توسط دولت آینده را تا چه حد دسترسپذیر میدانید؟
به اعتقاد من، رشد هشت درصد با شرایط موجود اقتصاد ما شعار است ولی تداوم رشد اقتصادی ما به نوع مناسبات بینالمللی بستگی دارد. سوال این است آیا ما قادریم فروش نفت ادامه دهیم؟ یا از آن مهمتر آیا قادریم فروش نفت را به تامین مالی خارجی پیوند بدهیم؟ نوع سیاستهای پولی و اعتباری ما چگونه خواهد بود؟ آیا میخواهیم تنگنای فعلی را ادامه دهیم؟ شواهد نشان میدهد که نباید حتی به رشد ۴ تا ۵ درصد هم خوشبین باشیم.
چاپ در شماره ۱۵۷۷ روزنامه یادگار امروز مورخ ۱۴۰۳/۰۴/۱۲
دیدگاه ها