دولت چهاردهم باید برای تغییرات اقلیمی برنامهریزی کند
فاطمه جهانبخش / گروه جامعه
«حال محیط زیست ایران خوب نیست». این جملهای است که میتوان از زبان همه فعالان محیط زیست و حتی علاقهمندان به محیطزیست شنید. قضیه وقتی تلختر میشود که میدانیم اهمیت چندانی هم به این مساله داده نمیشود. بهرحال آنچه مسلم است اینکه هر چهار مولفه شاخصی که نشان دهنده وضعیت محیط زیست ایران است چشم انداز نگران کننده دارد: خاک، آب، هوا و تنوع زیستی.حسین اینانلو اقلیمشناس با اشاره به این موضوع که وضعیت اقلیم رو به بحرانیتر شدن میرود و در این زمینه، اصلاح فرهنگ عمومی با وجود اهمیت فراوانی که دارد، گرهگشای اصلی نخواهد بود؛ اظهار کرد: با وجود اینکه به نظر میرسد جامعه جهانی به مسئله حفاظت از محیطزیست توجه نشان میدهد؛ شرایط این موضوع در جهان و بهطور ویژه در خاورمیانه و نیز در کشور ما رو به وخامت است.وی با اشاره به این موضوع که در سال گذشته هفت میلیون نفر در سراسر جهان به علت آلودگی هوا جان خود را از دست دادهاند، گفت: در ۲۵ سال گذشته شاهد ۳۰ درصد خشکیدگی زمین بودهایم و خشکسالی در کره ما تشدید شده بنابراین با هیچ دیدگاهی نمیتوان بحرانی بودن شرایط را پنهان کرد. سرخطِ مطلب اینکه؛ از دیدگاه متخصصان مهمترین مسئله پیشروی بشر در جهان امروز موضوع محیطزیست است، با اینحال در نگاه بسیاری از مدیران، مسئله محیطزیست یک موضوع فانتزی است. اما موضوع محیط زیست یک امر زیربنایی است که اگر حل یا تعدیل نشود ما در آینده مشکلاتی که امروز میشناسیم، نظیر فقر و جنگ در برابر مسائل پیشرو بسیار کوچک خواهند بود.اینانلو خاطرنشان کرد: محیطزیست فقط اقلیم نیست ولی اقلیم بخش مهم و پایهای آن است؛ محیطزیستِ طبیعتساخت چهار زیرمحیط دارد که: اقلیم، خاک، آب و زیستمندان گیاهی – جانوری را شامل میشود. ما نمیتوانیم این چهار زیرمحیط را از هم جدا کنیم چرا که؛ آنها به صورت یک کل و سیستم باهم در ارتباطند، مسلماً هوا و آبی که آلوده میشود خاک را هم آلوده کرده و خاک آلوده آبخوانها را میآلاید و آبخوانِ آلوده گیاهان را آلوده میکند و این چرخه میتواند چرخه غذایی انسان را ناسالم کند.وی تصریح کرد: علت اهمیت بسیار اقلیم در مباحث محیطزیستی این است که غذا و آب را میتوانیم انتخاب کنیم و اگر آلوده باشد جایگزینی برایشان بیابیم ولی برای هوا این امکان وجود ندارد از طرفی هوا ارتباط مستقیمی با آب و بارندگی دارد و این ارتباط تا زراعت هم تسری مییابد، بنابراین از این منظر آلودگی هوا و تغییر اقلیم حائز اهمیت بیشتری است.وی بیان کرد: خیلی میشنویم که گفته میشود بیایید در زمینه محیطزیست فرهنگسازی کنیم، اما این یک رفتار شعاری است، مگر موضوع تغییر اقلیم با ایجاد فرهنگ دوستدار طبیعت و اقلیم حل میشود؟ پس نقش صنعت، اقتصاد، مدیریت شهری و حکمرانها در این زمینه چیست؟ فرض کنیم بخشی از مشکل محیطزیست با فرهنگسازی به آن معنا که در جامعه ما مصطلح است قابل حل باشد. فرهنگ چطور ایجاد میشود؟ شعار این مشکل را حل میکند؟ با بیلبوردها در مناسبتهای خاص این مشکل حل میشود؟ پاسخ به طور قطع منفی است، در قدم اول باید نقش فرهنگ عمومی را در تخریب محیطزیست و در ایجاد تغییرات اقلیمی منصفانه و به اندازهای که هست قائل شویم.اینانلو ادامه داد: کل بحران محیطزیست به اقتصاد صنعتی و اقتصاد سرمایهداری بازمیگردد، اقتصاد سرمایهداری مختص آمریکا یا کشورهایی مثل آمریکا نیست، اقتصاد سرمایهداری امروز در کل کشورهای دنیا حتی کشورهایی که نظام حکمرانیشان ظاهراً با نظام حکمرانی غرب و سرمایهداری زاویه دارد جاری است، اقتصاد سرمایهداری از نظر محیطزیست اقتصادی است که اصالت را به تولید بیشتر، فروش و سود افزونتر میدهد، هر اقتصادی که اصالت را به مصرف بیشتر توسط مردم و سود بیشتر برای صاحب سرمایه دهد، اقتصاد سرمایهداری است.وی گفت: اقتصاد صنعتی و سرمایهداری سود محور محیطزیست را به سمت نابودی پیش میبرد، البته در این بین مسائل دیگری هم مطرح است؛ مثلاً جنگها و درگیریها و منازعات منطقهای روی محیطزیست اثر بس تخریبی دارد. در این نقطه میتوانیم در خصوص فرهنگ هم صحبت کنیم، فرهنگ را به افراد جامعه نسبت میدهند و نه به رفتار مدیران و سیاستسازان که اگر بخواهیم با همین برداشت به فرهنگ نگاه و بخواهیم در آن تغییر ایجاد کنیم باید راهکارهای پیش روی خود را بررسی کنیم.وی افزود: آیا با نصب بیلبوردها و برگزاری همایشها میخواهیم این تغییر فرهنگ را انجام دهیم؟ با تبلیغات رادیو و تلویزیون این تغییر را رقم میزنیم؟ این سوالها جدی است چراکه فرهنگسازی یک شعار است که تحقق آن از خیلی از مسیرهای یاد شده نمیگذرد. در یک جامعه زمانی میتوانید فرهنگ محیطزیستی را نهادینه کنید که اخلاق محیطزیست را نهادینه کنید و فرهنگسازی ذیل این اخلاق معنا مییابد. برداشت جامعه و حتی دولت از کلمه اخلاق بیشتر یک برداشت فانتزی است و به اصطلاح نگاهی داریم که در محافل علمی از آن با عنوان اخلاق کانتی یاد میشود.وی اظهار کرد: برای تحقق اخلاق محیطزیست ما باید بنیانهای فکری جامعه را تغییر دهیم. در فرهنگسازی در زمینه محیطزیست نیاز داریم که ۲ بنیان فکری در جامعهای مثل ایران تغییر کند تا ما بتوانیم امیدوار باشیم، یکی اینکه بپذیریم طبیعت فینفسه دارای ارزش و اهمیت است؛ مردم ما و مردم بسیاری از کشورهای جهان طبیعت را خلق شده برای انسان میدانند در حالی که در حقیقت این طور نیست و حتی اگر انسان هم نباشد طبیعت زیبا، دارای احترام و ارزش ماهوی است و دوم اینکه انسان هیچ رجحانی نسبت به بقیه اجزای طبیعت ندارد، از نگاه علم اکولوژی انسان بخشی از طبیعت است و در تعامل متقابل با دیگر موجودیتهای طبیعت است و اگر بخواهد برای خود حق و حقوق خاصی قائل شود همان فاجعهای رقم میخورد که هم اکنون اتفاق افتاده است.
لزوم توجه به تغییرات اقلیمی در دولت چهاردهم
داریوش گلعلیزاده رئیس مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست گفت: برای اولین بار در کشور موضوع تغییر اقلیم در برنامه هفتم توسعه کشور گنجانده شد. بر این اساس تهیه برنامه مدیریت تغییر اقلیم کشور با هدف تقویت سازگاری، کاهش آسیبپذیری و توسعه اقتصاد، در دستور کار قرار گرفت.وی اضافه کرد: سازمان حفاظت محیط زیست باید با همکاری نهادهای ذیربط این برنامه را تهیه کند و این اتفاق مهمی است که باید در دستور کار دولت جدید قرار بگیرد تا خسارتهایی که کشور با وقوع حوادث ناشی از تغییر اقلیم متحمل میشود را کاهش دهد. در این برنامه باید سیلاب، آتشسوزیها، طوفانهای گرد و غبار و فرونشست و موضوعات اساسی دیگر مورد توجه قرار گیرد. وی افزود: در حوزه آلودگی هوا و تغییر اقلیم شاهد خسارتهای بسیاری هستیم و هرچقدر که در این حوزه هزینه کنیم، برای ما سودمندتر خواهد بود. مهمترین چالش کشور در حوزه محیط زیست، تغییر اقلیم است و باید مورد توجه دولتها قرار گیرد. اگر به موضوع تغییر اقلیم نپردازیم، شاهد افزایش مهاجرتهای اقلیمی خواهیم بود.وی درخصوص تبعات بیتوجهی به تغییرات اقلیمی عنوان کرد: فرسایش خاک، آتشسوزی، طوفانهای گرد و غبار و مواردی از این دست ناشی از تغییرات اقلیمی هستند که در کشور اختلال ایجاد میکنند و منباع آبی هم با گرمایش جهانی از دست میرود، بنابراین باید کشور را با تغییرات اقلیمی سازگار کنیم.وی تاکید کرد: خسارتهایی که در حوادث متحمل میشویم ناشی از این است که برنامههای خودمان را با تغییرات اقلیمی سازگار نکردهایم اما میتوان با برنامهریزی درست، خسارتها را به حداقل رساند. یکی از مهمترین منابع برای تولید غذا، خاک است اما ما به دلیل سازگار نبودن با تغییرات اقلیمی این منبع را از دست میدهیم که اگر ادامه پیدا کند، با تهدید غذایی مواجه خواهیم شد. دولت چهاردهم باید برای تغییرات اقلیمی برنامهریزی کند.
چاپ در شماره ۱۵۶۲ روزنامه یادگار امروز مورخ ۱۴۰۳/۰۳/۲۳
دیدگاه ها