دکتر حسن نجفوند/ مدیرمسئول
این روزها خبرهای حاشیهای به وفور وجود دارد. گوشه و کنار سایتها و خبرگزاریها پر است از موضعگیریها و چالشهای دمدستی که عاقبت نه به پاسخ مناسبی میرسند و نه جهت توسعه و حرکت را نشان میدهند. همه خبرها از ادعاهای اولیه در فضای مجازی آغاز میشوند و بعد به سونامی خبر و اظهارنظرهای جدید میرسند، موضوعاتی که شاید بیش از هر تحلیلی درباره خود اتفاق نشان از بیتوجهی مفرط مسئولان اجرایی به قوانین دارد. بعد از موضوع کاظم صدیقی که از انتهای سال گذشته مانده و همچنان مسدله باغ ازگل را به صدر اخبار رسانده است، حالا زاکانی شهردار تهران خبرآفرینی میکند، خبرآفرینیهای مکرر. هنوز چند وقتی از مسئله ساخت مسجد در پارک قیطریه نگذشته که روزهای گذشته حصارکشی در پارک لاله به سوژه داغ تبدیل شده است. اخبار ضد و نقیض در این باره هم به تکرار منتشر میشود. در اغلب موارد از موضوع باغ ازگل گرفته تا ساخت مسجد در پارک قیطریه و زمزمههای ساخت و ساز در پارک لاله، همه موارد اختلافی، بر اساس قانون قابل بررسی است. حتی درباره موضوع ساخت و ساز در پارک لاله هم موارد قانونی مشخصی وجود دارد که تکلیف شهرداری تهران را مشخص کرده است. اما اصرار مسئولان بر کشدار شدن یک موضوع جای سوال دارد. آیا این رویه برای پراکندگی اذهان انجام میگیرد؟ ساخت حاشیهها برای در امان ماندن از متن مشکلات تبدیل به صورت مسئله میشود؟ هفتهها قبل از این یکی از افراد رسانهای در فضای مجازی اسناد و مدارکی منتشر کرد که نشان میداد قرارداد ۲.۵ میلیارد یورویی شهرداری تهران برای واردات اتوبوس به تهران با یک شرکت ساختمانی منعقد شده، موضوعی که تبدیل به یک چالش بزرگ شد. اظهارات منتقدان و زاکانی هنوز هم ادامه دارد، بدون اینکه کسی اشتباهی را گردن بگیرد یا مسئولی حاضر به روشن کردن اذهان باشد. این نوشته قصد ندارد در جایگاه منتقد یا مدافع زاکانی یا منتقدان باشد، چرا که پر واضح است پایتخت ایران برای نفس کشیدن هزاران برابر پارک لاله یا قیطریه نیاز به فضای سبز و درخت دارد. اما اگر کمی سیاسیتر نگاه کنیم و اصرار مسئولان شهرداری تهران را بر ابهامانگیزی و عدم پاسخگویی بهنگام و روشن کردن ابعاد عملکرد را در کفه ترازو بگذاریم دریافت کلی و بدون غرض این خواهد بود که ارادهای وجود دارد تا حاشیهها را بر متن کارکرد مدیریت شهری غالب کند. این رویه که شاید سیاستورزانه باشد محصولی جز مشکلات ادراکی برای مردم و قضاوت آنها در پی نخواهد داشت. این ابهام فقط در رفتار شهرداری وجود ندارد که باید به زیرساختهای شهری و بهینهسازی اوضاع پایتخت توجه کند، بلکه در اقتصاد و سیاست هم چنین پیچیدگیهایی به مراتب دیدهایم. آمار و ارقام بهبود وضعیت گرانی و تورم در حالیکه سفرههای مردم خالی میشود نمونه دیگری است. برجسته کردن مسائل فرعی در حوزههای فرهنگی و اجتماعی در شرایطی که مردم برای زندگی ساده با هزاران مشکل دست و پنجه نرم میکنند قابل تامل و قابل توجه است. بنابراین باید اینگونه نتیجه گرفت حبابی از مشکلات و برساختی از واقعیتهای مورد نیاز مردم، زیر سایه حاشیهسازیهای عامدانه قرار گرفته که هر روز مردم را با اصطکاک «آنچه ما میخواهیم و آنچه که آنها میگویند و میبینند» رو به رو میکند. این اصطکاک و برخورد تا کجا ادامه خواهد داشت، سوالی است که هیچکس پاسخی برای آن ندارد. در سالی که به عنوان جهش تولید و همکاری و مشارکت مردم در این زمینه نامگذاری شده، پرداختن به حاشیهها و صرف انرژی و وقت مردم به حساسیتهای عادی در قبال فضای سبز و محیط زیست چه معنایی جز حاشیهسازی دارد؟ آیا این حاشیهها می خواهد بر واقعیت سایه بیندازد؟
چاپ در شماره ۱۵۴۴ روزنامه یادگار امروز مورخ ۱۴۰۳/۰۲/۳۱
دیدگاه ها