مسئله اقتصادی یکی از مهمترین مشکلات والدین است
نگرانیها در خصوص کاهش نرخ باروری در کشور از مدتها پیش از سوی مسئولان مختلف مطرح و تلاش میشد راهکارهایی در این زمینه ارائه شود. قاسم قریشی، جانشین رئیس سازمان بسیج مستضعفین در این باره گفت: «طبق یک برآورد، اگر وضع فعلی ادامه پیدا کند، نرخ رشد جمعیت ایران در سال ۱۴۰۹ به صفر میرسد و در سال ۱۴۲۹ منفی میشود و در سال ۱۴۷۹ جمعیت ایران به ۴۲ میلیون نفر کاهش پیدا خواهد کرد».این نگرانیها در خصوص نرخ باروری و افزایش جمعیت کشور در شرایطی مطرح میشود که حدود ۲ سال از از تصویب و ابلاغ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت میگذرد.
مرحله آخر فرزند آوری بیولوژیک است
تقی آزاد ارمکی جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران درباره علل اصلی کاهش نرخ باروری در کشور گفت: «فرزندآوری یک پدیده سیاسی نیست که با سیاست قابل حل باشد. برای مثال این که بگوییم سیاستهای غرب در کاهش فرزندآوری نقش دارد از اساس اشتباه است. فرزندآوری در نهایت یا در آخرین مرحله پدیدهای بیولوژیک است. فرزندآوری در وهله اول، پدیدهای اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی است. در دنیای مدرن، وقتی یک زوج ازدواج میکنند، با هدف فرزندآوری ازدواج نمیکنند. آنها ازدواج میکنند که از با هم بودن و زندگی خانوادگی لذت ببرند. انها میخواهند از معنای جدیدی از زیست اجتماعی بهرهمند شوند. حتی از بعد دنیای مدرن ایرانی اسلامی نیز همینطور است. در مرحله بعدی ازدواج با هدف سر و سامان دادن ارتباطات آدمی با ساحتهای دیگر اجتماعی انجام میشود. یعنی اگر تا دیروز دختر یا پسر تنها نمیتوانست بسیاری از مسائل را حل کند، اکنون با ازدواج برخی از مسائل را در حوزه اقتصاد، خانواده، آموزش، فرهنگ و روابط حل میکند؛ بنابراین با نوعی «هویت یابی» جدید نیز مواجهیم که البته حاوی لذت نیز میشود. با توجه به همه این ها، یکی از تولیدات خواسته یا ناخواسته ازدواج میتواند «زاد و ولد» باشد.بنابراین باید درک کنیم که ازدواج یک پدیده طولانی و چندوجهی است که در نهایت میتواند به فرزندآوری ختم بشود یا نشود. اگر زوجی که ازدواج میکنند، تشخیص دهند با هم بودنشان سخت میشود نیز طلاق میگیرند، به همین دلیل است که در زندگیهای جدید ایرانی، نرخ طلاق بالا رفته است. علت نیز مشخص است، چون آمال و آرزویی که برای زندگی و تشکیل خانواده و لذت و رفاه و حمایت و ازدواج وجود دارد، محقق نمیشود و زوج نیز به این نتیجه میرسند که باید جدا شوند. علت این که از هر ۳ الی ۴ ازدواج، یک طلاق داریم همین است. علت طلاق ها، فاسد شدن دختران و پسران یا جامعه نیست. وقتی خانواده از مرز یا خطر طلاق عبور میکند، دورهای طولانی طول میکشد تا به مرحله بعدی یا همان فرزندآوری فکر کند. این نکته نیز مهم است که این خانواده مایلند چند فرزند داشته باشند، آیا مایلند یک فرزند داشته باشند یا دو یا چند فرزند میخواهند. همه اینها به تصوراتی بر میگردد که از خانه و خانواده و تشکیل زندگی مشترک، در کل جامعه ایرانی و جهانی ارائه میشود. در جهان مدرن خانوادهها معمولا با یک فرزند تعریف میشوند و در چنین شرایطی در خانواده ایرانی نیز شاهد همین تمایل هستیم و نمیتوانیم با زور و فشار، خانوادهها را مجبور کنیم ۲ یا چند فرزند داشته باشند.من در سال ۱۳۷۹ پژوهشی انجام دادم و در سالهای ۱۳۸۳ و ۱۳۹۰ نیز تکرارش کردم. پرسش اساسی من در این پژوهش این بود که «مایلید با توجه به شرایط موجود چه تعداد فرزند داشته باشید؟»، بسیاری از افراد گفتند ما اصلا فرزند نمیخواهیم، ۶۰ درصد گفتند ما یک فرزند میخواهیم، تعداد کمی گفتند ۲ فرزند میخواهیم و به ندرت نسبت به چند فرزند تمایل نشان دادند. جامعه آماری این پژوهش از کل ایران انتخاب شده بود و شامل ۴ هزار نمونه داخل ایران و ۸۰۰ نمونه خارج از کشور را شامل میشد. این تصمیم از کجا آمده است؟ این موضوع به اقتضائات اجتماعی و فرهنگی برمی گردد، که در جامعه ما وجود دارد.خانواده برای تولید مثل طراحی نشده است، آدمها ازدواج نمیکنند که فرزندآوری کنند، این در حالیست که در سالهای گذشته، آدمها ازدواج میکردند تا بچه دار شوند. آن روزها افراد بچه دار میشدند تا نان آور داشته باشند، اما این روزها فرزند نیروی کار در نظر گرفته نمیشود، بلکه باید برای فرزند هزینه کرد. نکته دیگر در خانواده معاصر این است که خانواده به دنبال لذت بردن از زندگی است. خانواده مدرن میخواهند از لذتهای جامعه امروزی بهرهمند شوند و تبدیل به افرادی نشوند که فقط خدمت کنند و در نهایت نیز تنها بمانند. مسئله سوم این است که هزینه بالای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، عاطفی و سیاسی تربیت فرزند، باعث میشود که فرزندآوری روند متفاوتی با سالهای گذشته طی کند.مسئله مهم و اساسی، مسئله اقتصادی است. ما در زمانهای زندگی میکنیم و از فرزندآوری صحبت میکنیم که در تنگنای اقتصادی قرار داریم. خانواده و دختر و پسری که در طبقه متوسط قرار دارند و اتفاقا دغدغه فرزنداوری دارند، باید در یک آپارتمان ۳۰ الی ۴۰ متری با اجاره خانه ماهی ۲۰ میلیونی زندگی کنند و شغل مناسب هم پیدا کنند. در چنین شرایطی، مجاب کردن افراد به اینکه طلاق نگیرند، حتما ازدواج خود را ادامه دهند، فرزندآوری کنند و سپس فرزند خود را به جایی برسانند، دشوار است. ما با خانوادههای هستهای تنها رو به رو هستیم. ما در موقعیتی عجیب و غریب زیست میکنیم که نه تنها به لحاظ اقتصادی در تنگناهای جدی قرار داریم، بلکه به لحاظ اجتماعی ضعیف شده ایم و با انقطاع روابط رو به رو هستیم و به لحاظ فرهنگی نیز با بی معنایی و بحران معنا، بحران لذت و امثالهم رو به رو هستیم.اینکه بگوییم خانوادههای فقیر بیشتر فرزندآوری میکنند، پس مشکل فرزنداوری اقتصادی نیست، یک فرضیه غلط است. خانوادهای که فقیر است کدام خانواده است؟ ما درباره خانوادهای صحبت میکنیم که گستردگی خود را حفظ کرده یا درباره خانوادهای صحبت میکنیم که هستهای شده است؟ باید دقیق و علمی صحبت کنیم. بله خانوادههای گسترده که شامل حمایتهای خانوادگی میشود، ممکن است هنوز با جهان جدید وصل نشده و از آرزوهای جهان جدید بی خبر باشند و در نتیجه تمایل به فرزندآوری داشته باشند، اما نکته ماجرا این است که همین اعضای خانوادههای گسترده نیز با اتصال به جهان امروز از طریق شغل، تحصیلات و امثالهم، دست از فرزند اوری بر میدارند. اما اقشاری که خانواده گسترده دارند، بخش بسیار کمی از جامعه را تشکیل میدهند، من به عنوان یک جامعه شناس میگویم که خانوادههای فقیر نیز این روزها رغبت خود به فرزندآوری را از دست داده اند. اتفاقا مشکل خانوادههای فقیر بیشتر است. خانوادههای طبقه متوسط تنها خانوادههای جامعه هستند که بیشتر به فرزندآوری و تربیت فرزند تمایل دارند و به عبارتی، طبقه متوسط بیشترین دغدغه را برای تربیت فرزندان دارند. تکلیف خانوادههای ثروتمند نیز از ابتدا مشخص بوده و در اغلب اوقات تعداد کمی فرزند داشته اند.برخی از مسئولان صحبت از افزایش نرخ فرزندآوری میکنند، این در حالیست که جمعیت شناسان ایران میگویند بررسیهای ما چیز دیگری را نشان میدهد و افزایش جمعیت که نداشتیم، هیچ، روند معکوس هم پیدا کرده ایم. مشکل در امنیت انسانها است. در جامعه ما افراد «محترم» شمرده نمیشوند. فرزنداوری زیبا جلوه نمیکند و مادری نیز جایگاه ویژه خود را از دست داده، حتی کودکان نیز از حقوق مناسب برخوردار نیستند. ما با مشکل «معنا» در جامعه رو به رو هستیم. در چنین شرایطی، آقایان مسئله را سیاسی میکنند و بعد هم که میبینند این روش جواب نمیدهند، به دنبال بروکراسی میروند و میخواهند برای فرزندآوری نهاد و موسسه جدید بسازند. مگر برای فرزندآوری در سالهای اخیر کم نهاد و موسسه تاسیس کرده ایم؟.»
چاپ در شماره ۱۵۴۲ روزنامه یادگار امروز مورخ ۱۴۰۳/۰۲/۲۹
دیدگاه ها