ناترازی افزایش حقوق ها با هزینه ها و تعرفه ها

صید میرزا بزرگ تبار/ فعال رسانه ای

چرا همواره باید حقوق ها باهزینه های زندگی نا ترازباشند؟ آیا درهمه کشورها این ناترازی ها یکسانند؟ وضعیت حقوقهادرایران درقیاس بادیگر کشورها چگونه است؟ درصد تورم وگرانی درایران نسبت به کشورهای دنیا درچه قیاسی است؟ علت بی ارزش بودن ریال دربرابر ارزهای خارجی درچیست؟ آیا ظرفیت های اقتصادی ایران با ارزش پول ملی هم ترازی دارد؟عوامل متعددی در ناترازی حقوق ها با هزینه های زندگی نقش حیاتی دارند که به پاره ای ازآنها اشاره خواهد شد،شاید بدترین وزشت ترین پاسخ به این پدیده ناترازی حقوق ها درقیاس با هزینه ها عدم توزیع ناعادلانه ثروت دربین طبقات اجتماعی باشد چرا که فرادستان، فرودستان را درک نمی کنند،آن هم به لحاظ اینکه تورم،گرانی وتحریم های کمرشکن و بی ارزش شدن ریال در برابردلار و سایرارزهای خارجی و بنکداری هم مهمترین علل ناترازی حقوق ها با هزینه های عادی و روزمره طبقات اجتماعی باشد.بالانس نبودن حقوق ها دربرابرهزینه ها به لحاظ بی ارزش بودن ریال از دیگ رمواردی است که بین حقوق ها وهزینه ه افاصله عرضی ازکف تا سقف  ایجاد نموده است،حجم نقدینگی در چرخه معیوب بازار،پولشویی ازبنکداری تا مصرف کننده که بازبه نوعی خلق پول کاذب دربازار ایجاد می کند ازدیگرعلل بی ارزش شدن ریال است که تبعات آن اخلال در چرخه پول ایجاد می کند منظور ازبنکداری که به مالیات ها برارزش افزوده برمی گردد،اشاره ای کوتاه خواهد شد بنکداری همان عمده فروش است که کالا رابه خرده فروش عرضه می کند. این فرایند وقتی ازطرف عمده فروشان آغازمی شود تامصرف کننده نه درصد مالیات بر ارزش افزوده،درهرمرحله به فروش این کالا مالیات تعلق می گیرد که این فرایند درواقع طی سه مرحله که مالیات درنظر گرفته می شود باعث گران شدن محصولات و خروجی آن بی ارزش شدن پول ملی را درپی دارد، بنابراین تا دو تا کاراتفاق نیفتد این تورم وگرانی ها دربازار ایران به طورمستمر اتفاق خواهد افتاد،راه برون رفت ازاین قضیه اول این است که ما با دنیا به تعامل سیاسی برسیم تااز طریق ارتباط با دنیا بتوانیم تحریم‌های بین المللی وجهانی را برداریم و دیگراینکه بازار داخلی را از شکل فعلی به شکل جدید تغییر اساسی درآن به عمل آوریم، دیگراینکه تا توزیع ثروت‌ها همانطوری که در ابتدا اشاره شد روند معقولی به خود نگیرد یعنی در جاهایی که هزینه های غیرضروری روندش غیرعادی وغیرمنطقی وناعادلانه است باید دراین رویکرد این هزینه ه اروند صحیح به خودش بگیرد تا تحرک اجتماعی و تحرک افقی وتحرک عمودی در جامعه امکان پذیرگردد، درباب سیاست خارجی ساکن که نگاه پروتکلی به مسائل دارد،چون انباشت مطالبات را بیشتر خواهد کرد باعث عدم جهت گیری های اجرایی می شود و با واقعیت‌های موجود قرابت معنایی ندارد وتا این نگاه پروتکلی به شیوه جدید دگردیسی ایجاد نکند بخش بزرگی ازمشکلات جامعه ازاین حیث حل نخواهد شد بنابراین باید نگاه ها و رویکردها را با تعامل با جهان تغییرداد تا با تغییرات راهبردی، دراین پروسه بتوان خروجی مفید به دست آورد. درمورد حقوق ها وتعرفه ها باید گفت که عدم سنخیت افزایش حقوق ها وتعرفه ها با تورم موجود دربازار یک پارادوکس دربازار ایجاد کرده مثلا وقتی افزایش حقوق ها بیست درصد اعلام شده چرا تعرفه ها سی و پنج درصد یا حتی بیشترازاین ازطرف دولت درنظر گرفته می شود؟! یا گران شدن نیازهای اساسی مردم از موادغذایی یا کالاهای برقی وغیره چرا تا عرش باید قیمت ها بدون نظارت دولت سربه فلک بکشند وبازار به صورت افسارگسیخته رها گردد؟!این گرانی های ماهانه چه توجیهی دارد؟!درصد تورم وگرانی دربازارایران نسبت به کشورهای جهان یک معادله غیرمنطقی و ناعادلانه است بررسی های آماری نشان می‌دهد که نرخ تورم وگرانی محصولات ایران تقریبا در همه کشورها درتراز یک به چهل و یا بیشترازاین است و این یک فاجعه است که باید فکری به حال آن کرد.

چاپ در شماره ۱۵۲۹روزنامه ی یادگار امروز مورخ۱۴۰۳/۰۲/۱۲