چند نکته درباره مهاجرت نخبگان

 

 

دکتر حسن نجف‌وند/ مدیرمسئول

این روزها سخنان زیادی درباره مهاجرت نخبگان مطرح می‌شود، صحبت‌هایی که اگربخواهیم ریشه‌های  تحلیل را  به دلایل مهم چنین پدیده‌ای پیوند بزنیم ناگزیر ابعاد متنوع و متعددی از مشکلات در یک لحظه از جلو چشم عبور می‌کند؛ مشکلاتی چون معیشت و اقتصاد در کشوری نخبه‌پرور که بنیان‌های علمی قوی دارد اما تاکنون نتوانسته از این ظرفیت عظیم، آنگونه که بایسته و شایسته است بهره ببرد یا مشکلات فرهنگی و اجتماعی دست و پاگیری چون نبود نگاه شایسته‌سالاری که همت خود را بر گماردن مسئولیت‌ها به این قشر مهم بگذارد، یا مسائلی چون نبود فضای مناسب برای تحقیق و پژوهش که برخی به آن اذعان دارند. این نمونه‌های پر تعداد اما کم بازخورد در میان دانشجویان و تصمیم‌گیران کشور از چنان عمقی برخوردار شده است که ظاهرا با هیچ سنجه موجودی در کشور قابل ارزیابی علمی و منطقی نیست، که اگر چنین بود باید در سخنان مسئولان کشور طی روزهای گذشته و همزمان با روز دانشجو شنیده و خوانده می‌شد. گفته‌های مسئولان کشور درباره چرایی و چگونگی مهاجرت مهارت‌ها و تخصص‌ها از کشور به اینجا ختم شد که آنها برای کسب درآمدهای بیشتر و در پی خودروی لوکس یا خانه مجلل به کشورهای دیگر رفته‌اند و دغدغه‌ای جز پول و مادیات برای آنها مهم نبوده یا اگر بوده ترجیح نخبگان بررفتن و ماندن در آسایش و آرامش کشورهای توسعه یافته بنا شده است. اما نگاهی گذرا و بدون حتی پیمایش ، همایش و افکارسنجی هم این نکته بدیهی را در خود دارد که مهاجرات یکی از سخت‌ترین انتخاب‌های یک فرد، یک خانواده و یا یک گروه از اقشارمختلف اجتماعی است. سختی‌های مهاجرت برای کسانی که حتی برای زندگی بهتر و راحت‌تر و رسیدن به پول و مادیات دست به این اقدام می‌زنند به مراتب بیشتر از کسانی است که با بنیه مالی و سرمایه و ثروت برای رفتن از این کشور چمدان‌هایشان را بسته‌اند و رفته‌اند؛ چرا؟ پاسخ روشن است. مهاجرت با پول هنگفت و سرمایه‌های بادآورده هزاران انتخاب و صدها درباغ سبز را به روی شما می‌گشاید اما وقتی برای کسب درآمد و پول به مهاجرت اقدام می‌کنید هزاران مشکل و مانع پیش روی شماست. اینکه برای رفتن باید از کدام دانشگاه پذیرش بگیرید، در کدام شهر ساکن شوید و هزینه‌های زندگی در این کشور تا چه اندازه با جیب کوچک و دست تنگ شما هماهنگی دارد، در سطور آسان نوشته می‌شود اما در واقعیت ملموس این روزها هر نخبه‌ای به ماهو نخبه را با هزاران تنگنا و مشکل رو به رو می‌کند. از این رو باید گفت تنزل بحث مهاجرت نخبگان که در روز دانشجو توسط برخی مطرح شد بیان اقناعی و پاسخی قابل تامل به نقدها و نگرش‌ها در این زمینه نبود که اگر می‌بود حتما می‌توانست راه گفت و گو و چالش با نخبگان بر سر ماندن و خدمت به میهن را باز کند. باید توجه داشت به جان خریدن این همه مشکل و مخاطره و دور ماندن از وطن و ترک نزدیک‌ترین افراد خانواده برای یافتن آینده واقعا نیاز به طعنه و انتقاد غیر واقع ندارد، چرا که این اقدام در درجه اول فرد مهاجر را به سوی فردایی می‌برد که پر از مخاطرات زندگی در کشوری غریب است. از سوی دیگر باید این نکته را مورد نظر داشت که دلایل اصلی مهاجرت نخبگان بدون تردید به پول یا زندگی مجلل خلاصه نمی‌شود و رفاه، مفهوم گسترده تر و وسیع‌تر از آنچه امروز درباره آن سخن می‌گوییم دارد. رفاه یک سر در توسعه دارد و سری در مهیا بودن امکانات و تجهیزات مورد نیاز برای رشد و بالندگی. اگر رفاه را برای نخبگان با ترجمه دقیق و منطقی‌تری بازگو کنیم به مجموعه عواملی می‌رسیم که از یک زندگی حداقلی تا داشتن انگیزه برای تحقیق و پژوهش گسترده ، دامنه دارد. بدون تردید وجود تفکرات محدود به یک اندیشه در حکمرانی که جا برای ظهور نخبگان را تنگ می‌کند، نبود حتی حقوق مکفی برای دانشجویانی که تا مرحله دکترا خود را وقف دانش و کسب آگاهی کرده‌اند، نبود پیوست‌های فرهنگی لازم برای آنان که در این مسیر حرف‌های زیادی برای گفتن دارند و بسیاری از مسائل از این دست می‌تواند در مهاجرت یا بهتر بگویم فرار مغزها در کشور دخیل باشد. بیایید یکبار دیگر فقط پایان‌نامه‌های دانشجویی یکی – دو دهه اخیر درباره فرار مغزها را مرور کنیم. آمارهای رصدخانه مهاجرت را تحلیل کنیم. بیایید جور دیگری به این درد مشترک در کشور نگاه کنیم.

چاپ در شماره ۱۴۳۰روزنامه ی یادگار امروز مورخ۱۴۰۲/۰۹/۲۵

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

منشور اخلاقی

تبلیغات

پیشخوان

روزنامه امروز خراسان جنوبی

خوش آمدید

ورود

ثبت نام

بازیابی رمز عبور