حمید نجف / کارشناس حوزه کار
اگر شرکتهای اقماری و زیرمجموعه صندوقهای بازنشستگی سودده نیستند و مدیریت کارآمد بر صندوقها حاکم نیست، نباید تاوانش را شاغلین و بیمهپردازان صندوقها بدهند، به جای افزایش سن بازنشستگی و نگران کردن کارگران و بیمهپردازان، صندوقهای بازنشستگی به دست مدیران اهل و جهادی سپرده شوند تا با اتخاذ تصمیمات شایسته، نظارت عالیه و بهداشت مالی صندوقها را بهرهور کنند. صندوقهای بازنشستگی در کشور با مشکل نقدینگی مواجهند و منابعی که بخواهند پرداخت کنند را ندارند. صندوق تامین اجتماعی یک صندوق عمومی است ولی از آنجا که مدیریتهای صندوق دولتی بوده اینطور تصور میشود که صندوق تامین اجتماعی صندوقی دولتی است در صورتی که متعلق به کارگران و کارفرمایان و بیمه گذاران و بیمهپردازان تامین اجتماعی است. از ۱۵ سال گذشته دولتها این پیشنهاد را مطرح کردند که یکسری از صندوقها فعالیتهای اقتصادی داشته باشند تا بتوانند بخشی از حق بیمههایی که پرداخت میشود را آنجا به سود برسانند ولی چون نظارت دقیقی روی این قضیه اعمال نشد و شرکتهای اقماری در دولتهای مختلف به حیات خلوت تبدیل شدند و برخی سوء مدیریتها به وجود آمد، باعث شد تا این صندوقها کارآیی لازم را نداشته باشند. در واقع شرکتهای اقماری صندوقها به جای اینکه سودی را به صندوقهای بازنشستگی تزریق کنند، خودشان به عاملی بازدارنده تبدیل شدند که باید هزینههای آنها را هم خود صندوقها پرداخت میکردند. در حال حاضر منابع صندوق بازنشستگی کشوری تنها ۴ درصد پرداخت حقوق بازنشستگان را پوشش میدهد و ۹۶ درصد مابقی را دولت میپردازد. در مورد صندوق تامین اجتماعی که هلدینگ شستا را زیر مجموعه خود دارد، وضعیت به مراتب از صندوق بازنشستگی کشوری بهتر است اما طی چند سال گذشته درباره شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی (شستا) بیشترین تغییر و تحولات، جابهجایی و بیثباتی مدیریتی در شرکتهای اقماری و وابسته به آن را شاهد بودیم که به شدت به صندوق ضربه زده است، در حالی که بی مدیریتی بزرگترین آفت مدیریت در صندوقهاست.بیشتر شرکتهای اقماری صندوقهای بازنشستگی به جای آنکه باری از دوش صندوقها بردارند، خود به بار مضاعفی روی دوش صندوقها تبدیل شدهاند و نتیجه این شده که با تورم و انباشت شدید نیرو در زیرمجموعههای خود مواجه هستند. وقتی نمیتوانیم و نتوانستهایم چرخه معیوب تورم شدید نیروی انسانی در شرکتهای اقماری و زیرمجموعه صندوقها را که در دولتهای مختلف به وجود آمده اصلاح کنیم نباید تاوان آن را کارگران و شاغلین و بیمه شدگان صندوقها بدهند. ما تنها میگوییم که صندوقها دچار ورشکستگی شدهاند ولی دلیل آن را کامل توضیح نمی دهیم. به اعتقاد من عامل اصلی مشکلات صندوقها، وجود شرکتهای اقماری زیانده، سوء مدیریت و برداشتهای مختلف از صندوقهاست. هر جا کسری شدید بودجه پدید آمده به ناچار از صندوقها برداشت شده است ولی نکته کلیدی اینجاست که بعد از گذشت سالها به جای آنکه اصل و سود باهم بازگردانده شود همان اصل پولی که سالها قبل برداشت شده به صندوق واریز میشود و همین مساله یکی از علل اصلی ورشکستگی صندوقها به شمار میرود. برای این منظور راهحلهای مختلفی وجود دارد و بهترین روش این است که نظارت و بهداشت مالی روی صندوقها صورت گیرد .
چاپ در شماره۱۴۲۵ روزنامه ی یادگار امروز مورخ ۱۴۰۲/۰۹/۱۹
دیدگاه ها