حسن نجف وند – مدیر مسئول
وزیر اقتصاد در همایش نکوداشت پدافند غیرعامل به نکتهای اشاره کرد که در سالهای گذشته به کرات در اقتصاد کشور ملموس بوده و از این زاویه نیز آسیبهای فراوانی به بخشهای مختلف وارد شده است. خاندوزی به تلاش دشمن برای القای گرانی و کمبود کالا در کشور اشاره و عنوان کرد که از منظر روانی در اقتصاد آسیب پذیریم. این نکته اما فقط به اشارهای ختم شد و مانند همیشه پرونده این مسئله بدون ارائه راهکارهای علمی و عملی باز ماند. در بخش دیگری از سخنان خاندوزی به رسانههای بیگانه اشاره شد که تلاش میکنند بگویند نرخ ارز در سال ۱۴۰۳ به عدد مشخصی میرسد تا ذهنیت فعالان تجاری و اقتصادی را تحت تاثیر قرار دهند. او اعلام کرد که در این بخش مقداری آسیب پذیری و شکنندگی وجود دارد که نباید بگذاریم مرجعیت به تریبونهای بیگانه برسد.در این صحبتها دو نکته بسیار مهم وجود دارد که پرداختن دوباره به آنها حتی اگر تکراری باشد خالی از توصیه نیست.
درباره جو روانی موجود در بازار و تاثیر بسیار آنی این پدیده در بازارهای مختلف تجربه نشان داده است که به رغم تلاش مسئولان در زمینه کنترل و مهار قیمتها بازار در نهایت مسیر خود را طی کرده و دستورها نتوانسته آنگونه که باید از مسائل منجر به تورم و افزایش قیمتها جلوگیری کند. شاید عدهای از مسئولان باشند که بگویند در صورت بی تفاوتی دولت در شرایط انتظاری ممکن بود قیمت ارز و طلا چنان افزایش یابد که اقتصاد را در منگنه و تنگنای بیشتری قرار دهد. حتی اگر این فرضیه را هم بپذیریم باز هم افزایشهای ناگهانی و شوکهای وارد شده به اقتصاد قابل توجیه نیست چرا که تورمهای آتی در قبال تکانههای بازار موجب شده بسیاری از سفرهها کوچکتر و تنگناهای درآمدی آزاردهندهتر شود. از این زاویه باید در پاسخ به نگرانی مسئولان گفت که ما هم نگرانیم؛ چه بسا بیش از شما. چرا که این روند در آینده نزدیک میتواند به مشکلات وخیم و غیرقابل کنترلی ختم شود. باید از وزیر محترم اقتصاد سوال کرد طرح مسئلهای که مثل آفتاب جلو چشمهاست و تجربه شده، بدون ارائه راهکارهای علمی و عملی چه برآیندی خواهد داشت؟ مگر اینکه تصور کنیم مسئولان اقتصاد را از دایره جامعه شناختی مینگرند و معتقدند که بیان دردها نیمی از مشکلات را حل میکند. اما در اقتصاد با این فرمول راه به جای مشخصی نخواهیم برد و هر لحظه ممکن است بر اثر یک اتفاق سیاسی دیگری در مسیر طوفان تورم فزایندهتری قرار بگیریم. البته این نکته را نیز باید مورد توجه قرار دهیم که در حال حاضر هم به رغم فروکش کردن آن جو انتظاری مورد اشاره مسئولان با تورم بسیار بالایی دست به گریبان هستیم که استمرار آن میتواند به مشکلات معمول بیفزاید.
در زمینه نکته دوم و مسئله مرجعیت رسانهای و آسیب پذیری اقتصاد کشور ناشی از فعالیت مستمر تریبونهای بیگانه باید اینگونه نوشت که جانا سخن از زبان ما میگویی. مسئله کهنه و بارها تکرار شده از زبان فعالان رسانهای در سالهای گذشته، امروزه دیگر یک مسئله نیست و به فرآیندی تبدیل شده که هم مردم و هم نظام را دچار مشکلات فراوانی کرده است. چرا مرجعیت رسانهای در داخل با معضل و تنگنا مواجه است؟ چطور این مرجعیت آرام آرام به آن سوی مرزها کشیده شد و افکارعمومی را به شکلی سیستماتیک به سمت رسانههایی سوق داد که همه میدانیم به شکل بسیار متحد و هماهنگی برای از بین بردن اقتصاد ایران و انسجام داخلی و بستن روزنههای امید تلاش میکنند؟ اینها سوالاتی است که پاسخهای مبسوط و پیچیدهای دارد. حتما وزیر محترم و مجموعه دستاندرکاران نیز اشراف و آگاهی دارند رسیدن به این نقطه سالها زمان برده و در این سالها بارها از سوی اساتید ارتباطات و روزنامهنگاری طرح مسئله شده است. با این حال توجه و باریک بینی وزیر اقتصاد در طرح دوباره موضوع بیانگر این نکته است که بدنه کارشناسی دولت این آسیب جدی را درک کرده و مورد بررسی قرار دادهاند. پس باید منتظر ارائه راهکارهای جدی از سوی وزرای دولت سیزدهم بود. بدون تردید بخشهای فرهنگی و اجتماعی دولت نیز در این مسیر میتوانند به اقتصاد و حوزههای عمومی تصمیمگیری کمک کنند. اظهار نظر در این باره را باید به فال نیک گرفت.
چاپ در شماره ۱۳۹۵روزنامه ی یادگار امروز مورخ۱۴۰۲/۰۸/۱۴
دیدگاه ها