جعفررضایی/ روزنامه نگار
فضای اقتصاد را فقط بازیگران مولد نمیسازند، بلکه دهههاست که دلالان و واسطهها با روشهای مختلف این میدان را ازآن خود کردهاند. دلالان در کمین فرصتها و روشهای جدید اغلب نبض اقتصاد در کشورهای مختلف را به دست گرفتهاند. واسطه گری در اقتصاد از کارخانه تا مصرف کننده، جامعه را درگیر مسائلی کرده است که گویا مقابله با آن به امری روزمره برای دولتها تبدیل شده است. اقتصاددانان بر این عقیدهاند که سطوح مختلف ریسک در اقتصاد ایران موجب افزایش قیمتها و نابسامانیهایی است که منجر به توزیع ناصحیح منابع و درآمدها شده است، اما نکتهای در این میان وجود دارد اینکه چه کسانی و با چه روشهایی در این نابسامانیهای دورهای در دولتهای مختلف توانستهاند نبض بازار را به دست بگیرند؟ پاسخ شاید کوتاه باشد ؛ واسطهها. اما این واژه به گستردگی اقتصاد هر کشوری است، وسعتی که همه حوزههای مرتبط با کالاها و داراییها و عرضه و تقاضا را در برمیگیرد. جالب است بدانید که همین طور که ما به شکل تجربی و فرهنگی دریافت بسیار منفی از واسطهها در اقتصاد داریم برخی از پژوهشگران بر این عقیدهاند که نقش واسطهها در اقتصاد همیشه منفی نیست، بلکه آنها گاهی با آفرینش ارزش با حضور در چرخه خرید و فروش عملکرد مثبتی بر جا میگذارند. «مارینا کراکوفسکی» در کتاب «واسطهگری در اقتصاد» مینویسد که دلالان و واسطهها با خلق ارزش و منفعت، نقش مفیدی در اقتصاد بازی میکنند، نقشی تسهیلگر که برای بازیگران مولد و مصرف کنندهها پل میسازد. او در این کتاب اشارهای دارد به اقتصادهای مختلف دنیا از جمله آمریکا و میگوید تا سال ۲۰۱۰ حدود ۳۴ درصد تولید ناخالص ملی در آمریکا توسط واسطهها ایجاد شده است. کراکوفسکی هرچند نظریه لیبرالی را دنبال میکند، اما معتقد است دلالان و واسطهها لازمه حرکت در اقتصاد هستند. اما در بسیاری از کشورها دلالی با بار معنایی منفی که یافته است تداعیگر مخرب بودن در اقتصاد و محرک نابسامانیهاست. در ایران درماده ۳۳۵ قانون تجارت آمده است ” دلال کسی است که در مقابل اجرت، واسطه انجام معاملاتی شده یا برای کسی که میخواهد طرف معامله پیدا کند، طرف پیدا میکند”. دلال به معنی دلالتدهنده و ریشه آن دال است و دلال کسی است که در قبال دریافت اجرت، واسطه انجام معامله میشود. به عبارتی دیگر دلال کسی است که انجام معامله را تسهیل(آسان) میکند یا اینکه دلال کسی است که معامله با وساطت و راهنمایی او منعقد میشود. اما آیا این، همه واقعیت اقتصاد در دنیاست؟ بدون تردید واسطهگری در اقتصاد باز توانسته است جایگاه مثبتی داشته باشد اما واسطهگری و دلالی در کشوری همچون ایران در سالهای گذشته آسیبهای فراوانی به همراه داشته است. واسطهها در حوزه طلا و ارز، مسکن و حتی کالاهای اساسی به روشهای مختلف نفوذ خود را تثبیت کردهاند. واسطهها در ایران تبدیل به گروه متحدالشکلی شدهاند که نادیده زیر پوست هر معاملهای نفوذ میکنند. نفوذ این گروه گاهی با وابستگی به جریانهای اقتصادی و جهتدهی به بازار و ایجاد رفتارهای هیجانی منجر به اتفاقات ناگواری شده که بسیاری از مردم را با مشکلات متعدد رو به رو کرده است. اما چرا این واسطهها در اقتصاد ایران نه تنها نقش تسهیلگر ایفا نمیکنند، بلکه جهشهای ناگهانی قیمتها و افزایش ریسکهای اقتصادی را هدایت کردهاند. بی شک تشکیل و فعالیت این گروهها که از جریان عادی واسطهگری خارج شده اند یک هدف مهم را دنبال میکند؛ تبخیر پول مردم از راه ایجاد نگرانی در کلیت اقتصاد و تزریق جذابیتهای غیرمنطقی و غیر واقعی به بازارهایی که منشا تغییرات قیمتی در کوتاه مدت میشوند. سفته بازی و دلالی در بازار دلار و سکه در دهههای گذشته در حالی که ریسکهای سیاسی و اقتصادی در اقتصاد افزایش یافته بود مصداق بارز رفتار واسطههاست که توانستند نقدینگی را به سمت و سوی دلخواهشان هدایت کنند. خروج ترامپ از برجام و تغییرات ساعتی قیمت دلار که همه بازارهای کشور را تحت تاثیر قرار داده بود فقط ناشی از یک اتفاق مهم سیاسی در دنیا نبود ، بلکه بیانگر این نکته بود که واسطه ها مترصد استقاده از فرصتها میمانند. این اتفاق نه فقط یکبار بلکه بارها و بارها در سالهای گذشته رخ داده است و دولتها با ایجاد محدودیتها و کنترل دستوری بازارها توانستند از تاثیر منفی این افراد بر بازارها بکاهند.
چاپ در شماره ی۱۳۷۳روزنامه ی یادگار امروز مورخ۱۴۰۲/۰۷/۱۸
اما چه راهی برای ایجاد ثبات و کاهش اثرگذاری واسطهها پیش روی دولت است؟ پاسخ به این سوال بسیار ساده و اما اجرای آن بسیار دشوار است. تصمیمگیران باید با تجربه و توجه به حساسیتهای هر بازاری نظارت منطقی و اصولی خود را گسترش بدهند . این یک اصل بدیهی است که نظارت دولت نباید مخدوش و کم اثر باشد. اما در مرحله بعد مهمترین سیاستی که میتواند به بهبود این وضع کمک کند پیشگیری است. دولتها با اتخاذ تصمیمهای منطقی و کاهش ریسکهای اقتصادی و سیاسی در بازار میتوانند فضای تنفس واسطهها را کوچک کنند. هر تصمیم کوچکی در اقتصاد مملو از واسطه میتواند تکانههای بزرگ ایجاد کند، مگر اینکه هر تصمیمی را با پیوست اثرگذاریهای کوتاه مدت و بلند مدتش اطلاع رسانی و اجرا کنیم. پرهیز از ایجاد شوک و کنترل ریسک سرمایهگذاری در اقتصاد شرط اولیه بیرون راندن واسطههایی است که به هر اتفاق منفی یا مثبت در کشور دامن میزنند، تنها برای اینکه بتوانند جیب مردم را خالی کنند.
دیدگاه ها