بسیاری از چشمه ها، رودخانه ها و آبهای زیرزمینی خشک شدند
تابستان به پایان رسید و طبق روال هر سال موضوع کم آبی به حاشیه می رود تا تابستان سال آینده در حالیکه بسیاری از چشمهها، رودخانهها و آب های زیرزمینی خشک شده اند و یا در حال خشک شدن هستند.
چند سالی است که موضوع بحران آب برای برخی از مناطق کم آب کشور به معضل تبدیل شده است، برداشتهای بی رویه از آبهای زیرزمینی، توسعه شهرها، مدیریت نامناسب در منابع آبی، استفاده از آب شرب برای مصارف صنعتی و کشاورزی، کمبود بارشها و نابودی چاهها از مواردی هستند که موجب شده اند بسیاری از مناطق کشور با بحران آب روبه رو شوند.
بر اساس آخرین آمارها، کشور ما از سال ۱۳۹۱ از شرایط نرمال خارج شده و در حال حاضر در مرز تنش و بحران آب قرار دارد و تنها یک قدم تا بحران آب و بدنبال آن ورشکستگی آبی فاصله دارد.
طی سال های گذشته بارها درمورد خشکسالی و فقر منابع آبی در سراسر کشور هشدار داده شد و مدام درمورد نامحدود نبودن منابع آبی مطالب و گزارش های بسیاری منتشر گردید. از الگوهای سنتی کشاورزی و معایبش که آب را برای کاشت هندوانه و گوجه فرنگی هدر می داد تا استفاده از آب شیرین در صنایع پرآب بر هشدار داده شد.
اما تنها رویکردی که طی این سالها در مواجهه با بحران آب سراسری در کشور مشاهده کرده ایم، کشیدن آب از این استان به آن استان و انتقال خط لوله آب از این رودخانه به فلان حوزه آبی و ساختن سد و آب بند و تغییر مسیر بستر رودخانه و از این قبیل اقدامات بودیم که تماماً مصداق برهم زدن چرخه طبیعی آب و اختلال در زنجیره اکوسیستم مناطق مختلف کشور بوده است
امروز به جایی رسیده ایم که بیشتر چشمه ها و رودخانه ها خشک شده یا در معرض خشک شدن هستند.
یکی از چشمه هایی که به تازگی خشک شده «چشمه علی» است که قدمت آن به حدود ۸۰۰۰ سال پیش میرسد. این چشمه در ۲۵ فروردین ماه ۱۳۱۳ با شماره ۲۰۲ در فهرست آثار ملی و به عنوان سومین اثر طبیعی استان تهران به ثبت رسیده است.
متأسفانه این چشمه از حدود یک ماه گذشته برای سومین بار خشک شده است. نخستین بار اوایل دهه ۹۰ بود که در آستانه خشکی قرار گرفت. آغاز فعالیتهای پروژه خط شش متروی تهران، برای دومین بار این چشمه را در معرض خشکی قرار داد که در سال ۹۶ با پیگیریهای میراث فرهنگی، شهرداری و شورای شهر تهران و ری، شرایط تاحدودی بهبود یافت. اما طی یک ماه اخیر، بدون رخ دادن هیچ اتفاق بخصوصی، مجدداً شاهد خشک شدن این چشمه بودیم.
از سوی دیگر پژوهشهای دانشگاهی انجامشده در اصفهان نشان میدهد که سهم عوامل انسانی در فرو نشست زمینها در اصفهان، بیش از ۸۰ درصد است و چیزی در حدود ۲۰ درصد به تغییر اقلیم مربوط میشود. یعنی عمدتاً مدیریت غلط باعث کاهش منابع آب و فرونشست زمین بوده است.
امروز چشمه کوهرنگ زردکوه که قدمتش به بلندای افسانه های فردوسی در شاهنامه است گل آلود گشته و آب آشامیدنی مردم غرب کشور را با مشکل مواجه ساخته است. علت گل آلودشدن چشمه کوهرنگ به زعم برخی کارشناسان به سبب برخی انفجارهای معادن اطراف و برهم زدن لایه ها زمین در سرچشمه می باشد و لایه آهکی را با لایه مارونی خاک مخلوط کرده است.
در سالهای گذشته بسیاری از روستاهای استان آذربایجانشرقی دارای قنات و چشمه بودند که متاسفانه به دلیل خشکسالیهای اخیر، بیش از ۹۰ درصد از آنها خشک شدهاند.
همچنین به گفته مظفر زیودار، مدیر مطالعات پایه منابع آب شرکت آب منطقهای لرستان، آبدهی رودخانه کشکان ۹۳ درصد کاهش یافته و بسیاری از چشمههای این استان خشک شدهاست.
بعد از جنگ، با سر و صدای زیاد شروع به سدسازی کردیم، اما ظاهراً آن سدسازیها درست جانمایی نشده و کارشناسانه نبوده و مشکل بی آبی و کم آبی ما را بر طرف نکرده است.
خیلی از آن سدها خود آسیب های بیشتری در پی داشته و باعث خشکیدن رودخانه هایی مثل زاینده رود شده وخشک شدن گاوخونی و حتی سهم بزرگی از ماجرای خشکیدن دریاچه ارومیه را از تبعات منفی سدسازیهای بی حساب دانسته اند.
فولاد مبارکه، ذوبآهن اصفهان، کشت برنج در ساحل زایندهرود و کاشت صیفیها (هندوانه، طالبی، خربزه و…) تمام این عملیات آببر هستند یعنی آب زیاد مصرف میکنند و موجب خشک شدن رودی که سال هاست به زایندگی شهرت دارد و به تبع آن تالاب گاوخونی شد.
اسماعیل کهرم ، کارشناس محیط زیست ، زاینده رود را قربانی اشتباهات گذشته مدیران در انتخاب محل احداث کارخانه هایی چون کارخانه فولاد و محصولات فولادی مثل پروفیل مبلی دانست. به گفته ایشان در آن زمان کارشناس های محیط زیست چندین بار درباره عواقب خطرناک احداث صنایعی آب بری چون فولاد در اصفهان و جوار زاینده رود که در دل کویر مرکزی ایران واقع شده اند، هشدار دادند اما مسئولین وقت، هیچ توجهی به این هشدار ها نداشتند.
از سوی دیگر به گفته حسین وحیدا، عضو هیئت مدیره نظام صنفی کشاورزان اصفهان، بر اساس اعلام شرکت آب منطقهای، فولاد مبارکه با سرعت ۲۱۷ متر بر ثانیه آب برداشت میکرده که رفع تخلف شده است، اما در واقع این شرکت نه تنها از آب آزادسازی شده برداشت میکند، بلکه حجم آب برداشتی بسیار بیشتر از چیزی است که شرکت آب منطقهای اصفهان اعلام کرده است.
دریاچه ارومیه در میان دریاچه های جهان ششمین دریاچه آب شور به حساب می آید که بزرگترین دریاچه ایران و بزرگترین دریاچه آب شور در خاورمیانه هم هست. اما در حال حاضر این دریاچه حال و روز خوبی ندارد و به دلیل افراط گری در برداشت کردن از آبخوان ها همچنین سوء مدیریت، دست کاری در وضعیت طبیعی دریاچه، برداشت کردن بیرویه از آب های زیرزمینی برای کشاورزی به صورت غیر استاندارد و غیر علمی، این دریاچه در بدترین حالت ممکن خود به سر می برد.
در گذشته متوسط عمق دریاچه، حدود ۶ متر بوده است. طول آن نیز به ۱۲۰ کیلومتر و پهنایش به ۱۵ تا ۵۰ کیلومتر می رسید که مساحتی حدود ۵۰۰۰ تا ۶۰۰۰ کیلومتر مربع را شامل می شد. مساحتی که هم اکنون دیگر شاهد آن نیستیم.
خشک شدن دریاچه ارومیه خصوصا در سال های اخیر به یکی از دغدغه های اصلی تبدیل شده است و متاسفانه پیامدهای ناگوار فراوانی هم دارد.
بر اساس پژوهش های انجام شده سهم عوامل مختلف طبیعی مانند افزایش یافتن ۵/۱ درجهای دمای هوا در دو دهه اخیر و کاهش یافتن ۱۸ درصدی میزان بارش ها نسبت به دوران بلند مدت گذشته در خشک شدن این دریاچه ۳۱ درصد بوده است در حالیکه انسان ها با احداث کردن سدهای مختلف و توسعه دادن بخش کشاورزی، حفر چاه های بی رویه و غیر مجاز در اطراف دریاچه، افزایش دادن میزان برداشت از منابع مختلف آب زیرزمینی در این حوزه، احداث کردن بزرگراه بر روی دریاچه و همینطور استفاده کردن بی رویه از منابع آبی این حوزه آبریز، ۶۹ درصد در خشک شدن دریاچه ارومیه سهیم هستند.
این کم آبی و بی آبی، همزاد اقلیم خشک سرزمین ایران بوده و هست. به همین دلیل در گذشته بیشتر کشاورزی ما دیم بود. آب کشاورزی غرقابی و آب شرب مردم معمولاً از رودخانه ها، چشمه ها، قنات ها و آب انبار ها تامین می شد.
مساله مهم و قابل تاکید این است که ما در ایران هم بحران آب داریم و هم بحران مدیریت آب. ایران در مدیریت بحران آب در جهان، مقام ۱۳۱ را کسب کرده است که نشان دهنده این است در چنین شرایط دشواری هنوز سیاست های مشخص و برنامه ریزی شده ای وجود ندارد.
طی سال های اخیر به سادگی از خشک شدن ارومیه، زاینده رود، سفیدرود، هیرمند، کشکان و چشمه علی گذشتیم و بی جان شدن کارون وکرخه نیز چندان اهمیتی نداشته است. اما وقت آن است که باور کنیم منابع آبی کشورمان رمقی برای ادامه حیات ندارند.
اگر نخواهیم مدیریت بحران آب را جدی بگیریم و فکری اساسی و کارشناسی در این حوزه نداشته و تصمیم مناسبی گرفته نشود، به زودی با خشک شدن اکثر چشمه ها و رودخانه ها و فاجعه ای انسانی و اجتماعی مواجه خواهیم شد که حتی تصور تبعاتش وحشتناک است.
چاپ در شماره ۱۳۶۵ روزنامه ی یادگار امروز مورخ ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
دیدگاه ها