کسب و کارهای کوچک با اهداف بزرگ

جعفررضایی/ فعال رسانه ای

چندی پیش کتاب « کوچک زیباست» نوشته ارنست فردریک شوماخر را برای چندمین بار خواندم. نه اینکه کتاب سخت و سنگینی باشد، که کتابی خواندنی است با کنایه‌های قابل توجه به توسعه لجام گسیخته در دنیای امروز اقتصاد جهانی. نوشته‌های این اقتصاددان که در زمان خودش غوغایی به پا کرده بود امروز در نظام اقتصادی دنیا کاربرد اندیشه‌ای و آگاهی بخشی دارد. شوماخر زمانی عنوان کرده بود ناکارآیی و رکود اقتصاد اروپا و آمریکا دلیلی به جز بزرگ شدن ابعاد کارخانجات و خارج شدن آنها از کنترل مدیریت مدیران ندارد . از این رو حرکت به سوی کوچک شدن کسب و کار‌ها علاوه بر درون زا کردن  دانش فنی تولید می تواند جلوی افزایش ابعاد را به نحو چشمگیری بگیرد و مدیریت را غیر متمرکز  کند. راه عملی که وی پیشنهاد می داد ، روی آوردن به کسب و کارهای کوچک بود که ضمن ایجاد ارزش افزوده باعث کاهش میزان بیکاری می شود. استراتژی «کوچک زیباست»  توسط شوماخر اقتصاددان آلمانی در ادبیات اقتصادی مطرح شد. از آن دوران بود که به بحث توسعه در کشورها توجه بیشتری شد و ابعاد انسانی پیشرفت و آسیب چرخ دنده‌های تیز توسعه در برخورد با قشرهای مختلف اجتماعی مورد توجه قرار گرفت. یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های این اقتصاددان این بود تبیین کند که کسب و کارهای کوچک هم نجات دهنده اقتصادهای بحران زده‌اند و هم می‌توانند توسعه را برای طبقات اجتماعی قابل تحمل کنند.  در آلمان، انگلیس و آمریکا (به عنوان اقتصادهای بزرگ دنیا) به سرعت کسب و کارهای کوچک مورد توجه قرار گرفت و برآیند بسیار خوشایندی داشت. در آلمان فقط دو ایالت بایرن و وستفالن به عنوان پایلوت اجرای طرح‌های کوچک و زودبازده در دهه گذشته توانستند ۴۰ درصد از سهم تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص دهند. در آمریکا شرکت‌های کوچک همچون اپل، آمازون و مایکروسافت توانستند در قالب کسب و کارهای کوچک از چنان رشدی برخوردار شوند که غول‌های فناوری و تجارت دنیا نام بگیرند. اما چرا در برخی کشورها مثل ایران طرح‌های پرهزینه‌ای چون خود اشتغالی، بنگاه‌های زودبازده و اشتغالزایی خرد و خانگی تاکنون به نتایج مطلوب نرسیده‌اند؟

ابتدای دولت یازدهم و انتقادها از وضعیت اشتغال در کشور شاید امروز فراموش شده باشد. حافظه تاریخی در اقتصاد ایران نیز همچون بخش‌های دیگر کوتاه مدت و ضعیف است. در سال ۹۲ وقتی علی ربیعی لب به انتقاد از وام‌های اشتغالزایی دوران احمدی‌نژاد گشود کسی فکر نمی‌کرد یکی از مهم‌ترین طرح‌های دولت نهم و دهم با چنین عواقب اسف‌باری روبرو شده باشد. گویا ماجرا از این قرار بود که بسیاری از وام‌ها و تسهیلات پرداختی دولت نهم و دهم در بخش اشتغال بنگاه‌های زودبازده و مشاغل خانگی صرف حاشیه ها شده بود. ربیعی می‌گفت منابع صرف شده برای بنگاه‌های زودبازده سر از دلالی در مسکن درآرود و تسهیلات اشتغال خانگی هم صرف عمل زیبایی شد

۲۸ هزار میلیارد تومان در سال‌هایی که هنوز ارزش پول به این اندازه کاهش نیافته بود و درآمد زیادی از فروش نفت به کشور می‌آمد، فقط در بخش بنگاه‌های زودبازده هزینه شد در حالی که اعداد و ارقام نشان می‌داد بخش زیادی از اشتغال کشور از بین رفته است.

اما احمدی‌نژاد در سخنرانی‌هایش در ابتدای دهه ۹۰ نظر دیگری داشت و می‌گفت اگر ۱۰ درصد منابع بانکی را به مردم بدهیم تا اشتغال خانگی راه بیندازند پیشرفت بسیاری ایجاد خواهد شد و توده مردم خوش حساب‌ترین بدهکاران بانکی هستند. این شعارها زیبا بود. با این حال بعد از این دولت مشخص شد که تیرها به هدف نخوردند و تسهیلات زیادی به هدر رفت. اناگفته نماند که وام‌های خوداشتغالی زمان ریاست جمهوری  خاتمی نیز سرنوشتی بهتر از این نداشت. در زمان خاتمی نیز این وام‌ها صرف خرید خودرو برای مسافرکشی شد و هرگز به سمت مولدهای کوچک و بزرگ نرفت. پرسش مهم همیشه این بوده که آیا ایران با توجه به زیرساخت‌ها و بافت جمعیتی متقاضیان اشتغال نتوانسته با طرح‌های بزرگ برای راه‌اندازی کسب و کارهای کوچک موفق باشد یا اینکه برنامه ریزی دولت‌ها منسجم و کارآمد نیست؟

برای پاسخ باید مسیر کشورهایی که راه را پیموده‌اند مورد پژوهش و تحقیق قرار داد.نگاهی به تجربه کشورهای توسعه یافته همچون آلمان نشان می‌دهد نظارت مهم‌ترین بخش تامین مالی و گسترش کسب و کارهای کوچک است. آنها حتی در نظارت تا آنجا پیش رفتند که توانسته‌اند با شناسایی بنگاه‌ها میزان تسهیلات را فراخور بازدهی و کارآفرینی در انواع تولید ارائه کنند.

اما دولت‌ها در ایران در دوره‌های مختلف،  برای ایجاد آمارهای اشتغال خود به پول‌پاشی بدون نظارت روی آورده‌اند. حتی در دوره دولت‌های یازدهم و دوازدهم که خود منتقد روش‌های اشتغالزایی احمدی‌نژاد بود، طرح حمایت از مشاغل خرد با ارئه وام پیگیری شد که ثمر چندانی نداشت. بعد از این دوره تقریبا بسیاری از کارشناسان ناامید از تطبیق طرح‌های زودبازده در ایران فقط به تقویت کارخانجات تولیدی بزرگ روی آورده‌اند. البته دانش‌بنیان‌ها نیز مورد توجه قرار گرفتند که هنوز نتایج حمایت‌های دولتی از این رسته کاری در کشور متشر نشده است. از سوی دیگر نگاه دولت‌ها به کسب و کارهای کوچک و بنگاه‌های زودبازده بیش از اینکه تخصصی و دانش محور باشد برای خالی نبودن عریضه و ایجاد آمارهای اشتغالزایی در هر دوره بوده است. ازاین رو مسئولان به جای ایجاد شرایط کسب و کار به وام‌دهی و انتشار کارنامه هزینه‌هایشان در این ارتباط توجه داشته‌اند.

نکته دیگر که در آسیب شناسی کارکرد دولت ها مهم و قابل توجه است اینکه هیچ یک نتوانستند با شناسایی ظرفیت‌های دانش بنیان و کارآفرینی در کشور این کسب و کارها را توسعه دهند. بدون تردید اقتصاد دیجیتال و کسب و کارهای اینترنتی و سکوهای ارئه دهنده خدمات در ایران یکی از نوپاترین و آینده دار ترین عرصه‌های اشتغال هستند که باید مورد توجه ویژه باشند.

باید به این نکته مهم توجه داشت که بزرگ‌ترین غول‌های اقتصادی دنیا در چند دهه گذشته از بنگاه‌های کوچک و دانش بنیانی سربرآورده‌اند که در حوزه‌های دیجیتال و مجازی فعالیت داشته‌اند. بدون تردید نگاه به کسب و کارهای کوچک باید معطوف به سکوهای ارئه خدمات و تولیدات دیجیتالی باشد که امروزه دنیا را با تحولات وسیع و غیرقابل پیش‌بینی روبرو کرده است. در آخر باید به توصیه شوماخر بازگشت که  می‌گوید‌ عصر کارخانجات بزرگ و تولید متمرکز در صنعت به اتمام رسیده است. برای نجات اقتصاد باید کسب و کارهای کوچک را حمایت و تقویت کرد.

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

منشور اخلاقی

تبلیغات

پیشخوان

روزنامه امروز خراسان جنوبی

خوش آمدید

ورود

ثبت نام

بازیابی رمز عبور