« یادگار امروز» انواع انحراف در جامعه را بررسی می کند

تنور داغ انحراف یقه سفیدان

عباس دارایی/  اختصاصی یادگار امروز

هرگاه با نماد انحراف در  مسیر جاده ای در جاده ها، به خصوص جاده های نا ایمن ایران، که پیچ ها و دست اندازهای  آن کرم خداست، مواجه شده اید چون از علائم هشدار دهنده است، اندک  احتیاطی در دل خود نسبت به آن نشان داده اید، اما  این نماد امروز کلمه دیگری را هم به  ذهن متبادر می سازد و آن کلمه انحراف است. انحراف واژه ای است که همانند بسیاری مفاهیم دیگر  وارد ادبیات سیاسی ما شده و در محافل مختلف ورد زبان هاست و افراد به فراخور موقعیت خود آن را به کار می گیرند.

اما اینکه انحراف چیست و آنچه امروز متداول شده کدام نوع انحراف است؟ با گذری بر نظریه های جامعه شناسی تا حدودی معنای آن روشن می شود. در میان جامعه شناسان نظرات  رابرت کی مرتن به دنبال راه حلی جامعه شناسانه برای انحرافات اجتماعی جامعه آمریکایی نیمه اول قرن بیستم بود. او معتقد بود ریشه انحرافات ناشی از شرایط ساختی جامعه است. از نظر وی، در هر جامعه دو ساخت اساسی وجود دارد که میان آنها در درون یک نظام اجتماعی روابطی کارکردی وجود دارد. این دو ساخت اساسی یکی اهداف نهادی شده و دیگری وسایل نهادی شده است. اهداف نهادی شده عبارتست از ارزش ها و امور مطلوب و وسایل نهادی شده عبارت است از شیوه های استاندارد شده کنش برای نیل به اهداف.مرتن معتقد بود هرگاه میان اهداف جامعه و راه های رسیدن به آن اهداف تعادل برقرار باشد، جامعه دارای انسجام است ولی هرگاه میان این دو شکرآب شود یعنی تعادل میان اهداف  و ابزارها و وسایل دستیابی تهدید شود انحراف در جامعه رخ می دهد . بر این اساس او چهار  نوع رفتار را نام می ببرد که هرکدام نوعی از انحراف محسوب می شود:

۱-      مناسک گرایی (ritualism ): حالتی است که در آن افراد به خاطر مأیوس شدن از اهداف نهادی شده آنها را فراموش کرده یا از آنها غفلت می  ورزند و در مقابل با تأکید یک سویه بر وسایل نهادی شده مانع تحقق موفقیت سایر اقشار اجتماعی نیز می شوند. این افراد معمولاً در سازمان ها و نهادهای اجرایی کار می کنند.

۲- انزواطلبی  (ritreatment) : حالتی است که در آن افراد به دلیل ناموفق بودن خود در دسترسی به اهداف اجتماعی سعی کرده اند که خود را از جامعه دور نگه دارند تا هم از اهداف و هم از وسایل نهادی شده غفلت پیدا کنند. این افراد احتمالاً بارها در صدد بوده اند که به شیوه های مختلف هنجاری و غیر هنجاری به سوی اهداف اجتماعی حرکت کنند، اما عدم توفیق مکرر آنها باعث شده تا سرخویش پیش گرفته و خود را از مسیر تبلیغ اهداف و وسایل نهادی شده دور کنند.

۳-شورش   (rebellion  ) : حالتی است که در آن ضمن آنکه افراد اهداف و وسایل نهادی شده جامعه را برای موفقیت های فردی و اجتماعی خود و دیگران کافی نمی دانند، درصدد بر می آیند تا در مقابل آن از طریق خشونت ، قیام کنند. این افراد چیزهای جدید و تأیید نشده ای را جایگزین آنها می سازند. مثلاً طغیانگر ممکن است حرفه تجارت و سرمایه داری را به عنوان راه رسیدن به ثروت شخصی رد کند و در عوض هدف برابری اجتماعی و راه رسیدن به آن را از طریق انقلاب برگزینند.

۴- نوآوری  (innovation ): حالتی است که در آن افراد اهداف نهادی شده را تعقیب می کنند، اما نه به اتکا هنجارها و مقررات و وسایل نهادی شده جامعه، بلکه با خلق و ابداع شیوه های غیرهنجاری و خلاف قانون و عرف اجتماعی. مثلاً در جامعه ما انواع شیوه های کسب مسئولیت برای خدمتگذاری وجود دارد از جمله خرید رأ ی ، تهدید به عزل و نصب مدیران ، پرداخت وجه نقد و… .. از نوع نوآورانه یا بدعت گذارانه است .

 

انحرافی که از جنس توده های مستمند نیست

حال باید دید گروه انحرافی که در جامعه امروز ما،  مد نظر است در کدام  تیپ از دسته بندی مرتون قرار می گیرد ، آنچه مسلم است ، این انحراف مد امروزی انحراف توده های مستمند، کودکان کار، جوانان بیکار و بزهکار یا معتادین به مواد مخدر نیست ، زیرا این دسته آنقدر ناتوان و در پیچ و خم روزمرگی خود گرفتارند که عطای زندگی را به لقایش بخشیده اند و در قد وقواره ای هم نیستند که بخواهند مزاحمتی ایجاد کنند تا نامی از معابر و منابر از آنان به میان آوردند. اینان همان منحرفین یقه چرکین هستند، که به قول مرتن جامعه آنان را به کج رفتاری وا داشته است، چون جامعه طوری ساخت یافته که طبقات فرودست، فرصت های کمتری برای تحقق آرزوهای خود دارند در نتیجه چون امکان  دسترسی به ابزار مشروع ندارند،تحت فشار جامعه برای دستیابی به آنها از ابزار نامشروع استفاده می کنند . انحرافی که امروز تنورش داغ است انحراف یقه سفیدان است، یعنی همان هایی که در جامعه از موقعیت و پایگاه اجتماعی بالاتری برخوردارند، و دارای مزایای اجتماعی (قدرت،ثروت ومنزلت) بیشتری هستند وعموماً  جزءکارمندان عالیرتبه دولت می باشند. به اعتقاد «مارک آنسل» این نوع از انحراف  محصول فعالیت یک طبقه ممتاز است. طبقه ای که معمولاً ظاهری آراسته دارند و در سایه قدرت یا توان اقتصادی و اجتماعی خود به ضرر حقوق و منافع دیگران مرتکب سوءاستفاده می شوند. «آنتونی گیدنز» جامعه شناس شهیر انگلیسی هم می گوید: این اصطلاح ( انحراف یقه سفیدها )  انواع بسیاری از فعالیت های تبهکارانه را دربر می گیرد. از جمله کلاهبرداری های مالیاتی، رویه های غیر قانونی فروش، کلاهبرداری های مربوط به اسناد و املاک، اختلاس، ساخت یا فروش فرآورده های خطرناک، آلودگی غیر قانونی محیط و… نکته مهم آنکه به گفته «گیدنز» اندازه گیری توزیع جرایم یقه سفیدان حتی از اندازه گیری توزیع انواع دیگر جرایم دشوارتر است، زیرا بیشتر این گونه شکل های جرم اصلاً در آمار رسمی ظاهر نمی شوند. یقه سفیدان منحرف، تمایلی به دیده شدن از خود نشان نمی دهند.برای مجرمان یقه سفید، قرار گرفتن در معرض دید دیگران یعنی شکست و بر همین اساس تلاش  آنها همیشه بر این پایه استوار بوده که در سایه باشند تا از آن طریق به فعالیت های غیرقانونی خود ادامه دهند. یقه سفیدان شهرت طلب نیستند، چه منافع مالی آنها در گرو پرده نشینی است. آنها از پس پرده همه چیز را کنترل می کنند. بزهکاران یقه سفید دارای سازمان و تشکیلات منسجمی هستند. آنها افرادی سازگار با محیط محسوب می شوند. هر چند در عین حال قواعد حاکم بر فعالیت های قانونی شغلی خود را نیز به کرات نقض می کنند. جرایم یقه سفیدان به ندرت کشف می شود، بنابراین آنها به ندرت دستگیر می شوند. اگر هم چنین شود آنگاه با استفاده از کارشناسان خبره مالی و حقوقی که به استخدام خود درمی آورند، سعی در قانونی جلوه دادن اعمال خود خواهند داشت،  اما خدا کند پرسش از آنها خط قرمز نباشد.

چاپ در شماره ۱۳۰۳ روزنامه ی یادگار امروز مورخ ۱۴۰۲/۰۴/۲۰

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

منشور اخلاقی

تبلیغات

پیشخوان

روزنامه امروز خراسان جنوبی

خوش آمدید

ورود

ثبت نام

بازیابی رمز عبور