« یادگار امروز» به مناسبت هفته ازدواج بررسی کرد؛
صحرا ثابت قدم / یادگار امروز
اکثرا در نزدیکان خود، کسانی را میشناسیم که تمایلی به ازدواج و تشکیل خانواده ندارند و برای این عدم تمایل نیز دلایل متعددی ذکر میکنند.این دلایل میتوانند، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و روانشناختی باشند.
مشکلات بیکاری، فقر، عدم مسولیت پذیری، گسترش روابط نا سالم، اعتقاد به برتری جنسیتی و غیره، بخشی از این دلایل عنوان میشوند. در کل این روزها به طور قطع ازدواج یکی از دغدغههای جوانان و خانوادههای آنها محسوب میشود و در شرایط فعلی میل به مجرد ماندن بین جوانان بیشتر شده است و دلایل آن را مشکلات اقتصادی، بیکاری و نبود شغل، نداشتن مسکن، تجملگرایی و … بیان میکنند. کسانی هم که میخواهند ازدواج کنند و وارد زندگی مشترک شوند، باید مشکلات زیادی را پشت سر بگذارند تا بتوانند زندگی زناشویی خود را آغاز کنند و در ادامه با مشکلاتی از جمله مشکلات اقتصادی برای فرزندآوری و … مواجه میشوند. این شرایط و عدم تمایل به ازدواج در جوانان در حالی است که پیری و سالمندی جمعیت در کشور دیگر از مساله گذشته و به بحران تبدیل شده است که به عقیده صاحبنظران کنترل و حل این بحران رو به گسترش نیازمند تغییر نگاه مدیران و تصمیمگیران و تشکیل مدیریتی منسجم و کارآمد است. بنابراین در جامعهای که در حال رشد است و نیاز مبرمی به جوان شدن دارند، معضل ازدواج گریزی جوانان باید به طور دقیق مورد بررسی قرار بگیرد. همچنین در شرایطی که اغلب جوانان تحصیل کرده، از مشاغل مرتبط با رشته تحصیلی آنها برکنار هستند و بسیاری از آنها در مشاغل کاذب به فعالیت میپردازند و عده کثیری با بیکاری دست و پنجه نرم میکنند؛ بررسی مشکلات اقتصادی و تلاش در صدد رفع این موانع باید در اولویت قرار بگیرد.
افزایش سن ازدواج زمینهساز چه آسیبهایی در جامعه است؟
نوشین میرجهانیان، دکتری تخصصی مشاوره با بیان اینکه ازدواج و تشکیل خانواده از جمله رویدادهای مهم و اصلی در زندگی انسانها در طول تاریخ بوده است، اظهار کرد: در جامعه ازدواج یکی از عوامل اصلی برای بقای نسل، رهایی از انزوای فردی و راهی برای جلوگیری از آسیبهای اجتماعی بوده، ازدواج یک سنت دینی و الهی و عامل مؤثر برای بیان احساسات و رفع نیازهای جسمی و روانی به صورت سالم است.وی افزود: در حقیقت میتوان این رویکرد را این گونه تعریف کرد که یک فرایند عرفی و قانونی است که دو جنس مخالف را به طور دائم و در یک مسیر مشترک به هم پیوند میدهد، اگر این پیوند از استحکام خوبی برخوردار باشد سلامت جامعه بیش از پیش تضمین میشود، باید این موضوع را در نظر داشت که ازدواج همیشه یک روند سنتی و مشخص شده را در جامعهها طی نکرده و در تحولات زمانی دچار دگرگونی و تغییر شده است. این دکتری تخصصی مشاوره خاطر نشان کرد: این رویکرد به طور آشکار و مشخص در طول زمان در حال نوسازی و بازسازی است، زیرا همواره انسان تحت تأثیر تغییرات مختلف در جامعه قرار دارد و سعی میکند خود را با شرایط تازه هماهنگ کند. وی در ادامه تصریح کرد: ازدواج و زمان درست انجام آن را میتوان یکی از شاخصهای مهم و اصلی دانست که از آن میتوان برای سنجش میزان سلامت روان و بهداشت جسمی و ذهنی افراد یک جامعه استفاده کرد، این مورد علاوه بر اینکه مذهبها و دینهای متفاوت همواره مورد تأیید و پیگیری بوده است، مورد توجه علومی همانند بهداشت روانی و سلامت روان، تعلیم و تربیت، روانشناسی و مشاوره، زیستشناسی، جامعهشناسی و مردمشناسی قرار دارد. میرجهانیان اضافه کرد: امروزه به طور قطع و یقین میتوان گفت دچار مشکلات و معضلهای بزرگی در این زمینه هستیم و عواملی زیادی این شاخص را تحت تأثیر قرار داده است، یکی از این موارد که در جامعه امروزی به صورت یک چالش در آمده و پدیده ازدواج را دچار تغییر و دگرگونی کرده است، افزایش سن ازدواج است، آمارهای به دست آمده به خوبی مشخص میکند که این مسئله هم در میان زنان و هم در میان مردان دیده میشود و تأثیرات نامطلوب آن جامعه را تحت الشعاع قرار میدهد.
بالا رفتن سن ازدواج چه مشکلاتی را برای افراد به همراه دارد؟
وی ادامه داد: جوانانی که تجرد را انتخاب کردهاند، جوانانی که به خاطر مشکلات اجتماعی و اقتصادی خود و خانواده نمیتوانند ازدواج کنند و حتی جوانانی که به خاطر سنتهای غلط و کلیشهای فرصت ازدواج نمییابند، را میتوان جزو این دسته قرار داد، این مسائل و عواملی دیگری مانند تأثیرپذیری از فرهنگهای دیگر و آسیبهای اجتماعی با یکدیگر همراه شده و دستور العمل جدیدی برای ازدواج فراهم کرده که در جامعه باید به عنوان یک مسئله اصلی پیگیری شود. این دکتری تخصصی مشاوره اظهار کرد: البته باید در نظر داشت امروزه، بالا رفتن سطح آگاهیها، گسترش تحصیلات دانشگاهی و درخواست شغل و استقلال مالی نیز زمان ازدواج و تشکیل خانواده را تحت تأثیر قرار داده است و اثرات این پدیده در جامعه امروزی را میتوان از بسیاری از جهات بررسی کرد، هم از نظر آسیبهای فردی و هم آسیبهای اجتماعی. وی در ادامه اظهار کرد: بالا رفتن سن ازدواج فرد را با مشکلات و مسائلی درگیر میکند که گاهی رفع آن بسیار دشوار یا در مواردی غیرممکن است، این موارد را به طور خلاصه میتوان در چند زمینه از جمله بروز مشکلات و آسیبها روانیمانند افسردگیها و اضطرابهای ناشی از تنهایی، انزوا و پوچی، احساس ناکامی، خشم و پرخاشگری و احساس امنیت و حمایت عاطفی و اجتماعی نداشتن تقسیمبندی کرد. میرجهانیان افزود: بالا رفتن سن ازدواج علاوهبر موارد مطرح شده، میتواند تأثیر مستقیم بر تعلیم و تربیت فرزندان آنها نیز داشته باشد. فاصله عمیق بین آنها و فرزندان که در تفاهم و دید مشترک به مسائل دیده میشود، میتواند در رفتار و پذیرش فرزندان در آینده تأثیر گذار باشد. این فاصله ناشی از رشد و تربیت یافتن در ابعاد متفاوت زمانی است و والدین را از فرزندان دور میکند، به طور قطع میتوان گفت توانایی، حوصله و درک و همدلی با فرزند در والدین با سن بالاتر کمتر است، آنان انرژی و وقت کمتری برای همراهی با فرزندان خود دارند و این امر باعث ایجاد سبک فرزندپروری نامناسب، دلبستگیهای ناایمن و مشکلات و ناهنجاریهای رفتاری در کودک میشود و عواقب ناخوشایندی را برای خانواده و جامعه در پی خواهد داشت. وی اضافه کرد: هر چه سن ازدواج بالا برود سطح توقعات و انتظارات افراد از طرف مقابل بیشتر میشود، اگر ازدواج در محدوده زمانی سالم انجام نشود، فرد را برای تشکیل زندگی دچار وسواس میکند و نگرانیها و تشویشهای او را بیشتر کرده و افراد سختتر میتوانند خود را با شرایط نفر مقابل تطبیق دهند. این دکتری تخصصی مشاوره تصریح کرد: ازدواج نقطه عطف زندگی انسانها است، داشتن آگاهی از ابعاد مختلف ازدواج و داشتن نگرش مثبت به پیوند سالم در زمان مناسب میتواند از اقدامات مؤثر برای جلوگیری از مشکلات فردی و اجتماعی شود.
چاپ در شماره ۱۲۸۹ روزنامه ی یادگار امروز مورخ ۱۴۰۲/۰۴/۰۳
دیدگاه ها