حبیب احسنی پور / گروه جامعه
یک متخصص تغذیه و دانشجوی دکترای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، گفت: شیر و لبنیات از دیرباز بخشی از فرهنگ غذایی کشورهای مختلف از جمله ایران بوده است. اما در دهه گذشته مصرف لبنیات در خانوارهای ایرانی روند نزولی داشته است، به طوری که در چند سال گذشته مصرف لبنیات در ایران به مقادیر مصرف دهه ۷۰ و حتی کمتر از آن رسیده است.این مسئله در کنار افت کلی کیفیت رژیم غذایی جامعه در سالهای اخیر نگرانیهای جدی در زمینه تأمین و حفظ سلامت عمومی ایجاد کرده است. به ویژه در شرایطی که در سالهایی نه چندان دور سالمندان بخش قابل توجهی از جمعیت کشور را تشکیل خواهند داد. غفلت از بهبود وضعیت تغذیه و پیشگیری از بروز بیماریهای غیرواگیر در اثر تغذیه نامناسب، هزینههای هنگفت بهداشتی و درمانی برای جامعه به بار خواهد آورد. روشنک روستایی ادامه داد: علل متعددی در توضیح این روند کاهشی مصرف لبنیات ذکر شده است که عوامل اقتصادی در صدر آن قرار دارند. بی ثباتی وضعیت اقتصادی در کشور و تورم بالا برای سالهای متمادی باعث کاهش شدید قدرت اقتصادی خانوادهها شده و در نتیجه بسیاری از خانوادهها به ویژه خانوادههای کم درآمد قادر به خرید لبنیات نیستند. اما در بین سایر عوامل تأثیرگذار بر مصرف لبنیات موضوعی که شاید کمتر بدان پرداخته شده تأثیر کاهش شدید سرمایه اجتماعی و قربانی شدن اعتماد به عنوان یکی از مهمترین اجزای آن بر مصرف شیر و لبنیات است.روشنک روستایی افزود: هرچند به طور کلی مدرن شدن جوامع و شهرنشینی خود از عوامل کاهش اعتماد بین اعضای جامعه به شمار میرود، اما شرایط اقتصادی نابسامان در عمق بخشیدن به بی اعتمادی موجود نقش به سزایی دارد. در شرایط اقتصادی نامناسب، تلاشهای افراد جامعه به جای ارتقا حول محور بقا تعریف میشود و عدم رعایت بسیاری اصول برای بقا توجیه مییابد و رفتارهای غیراخلاقی و از جمله سودجویی در جامعه گسترش مییابد و نهایتاً بستری از بی اعتمادی عمومی خلق میشود. در چنین شرایطی، روابط بازیگران در حوزههای مختلف مخدوش میگردد و نهایتاً نتایج مطلوب حاصل نخواهند شد و حوزه شیر و لبنیات نیز از این مسئله مستثنی نیست. اگر تولید کنندگان، مصرف کنندگان و جامعه علمی و دانشگاهی را به عنوان بازیگران اصلی در موضوع مصرف شیر و لبنیات در نظر بگیریم، مثالهای متعددی از بی اعتمادی در روابط داخلی هر یک از گروهها و نیز بین گروهها وجود دارد که بر موضوع مصرف لبنیات در جامعه تأثیر گذار است.اما مهمتر از همه، این تعاملات در زمینه و بستری که توسط دولت، به عنوان بازیگر اصلی، شکل گرفته است رخ میدهد و بنابراین نقش دولت و مسئولیت آن بسیار پررنگتر از سایر گروهها است. در حقیقت، دولتها با مجموعه سیاستهای اقتصادی خود در سالهای گذشته، مسبب وضعیت اقتصادی به شمار میروند. در اقتصاد تورمی قیمت کالا و خدمات مدام در حال افزایش است، اما دولتها با متهم کردن تولید کنندگان و پزشکان و سایر اقشار به سودجویی، مسئولیت را از خود سلب و بخشی از سرمایه اجتماعی جامعه را تخریب میکند. از سوی دیگر دولت با اتخاذ سیاستهای تعیین قیمت برخی فرآوردههای لبنی پرمصرف تلاش کرده تا ضمن حمایت از تولیدکنندگان، اثر تورم بر مصرف کننده لبنیات را تعدیل نماید. از آنجا که ارزشیابی دقیقی از اثرات اجرای این سیاست در دست نیست، نمیتوان درباره میزان اثربخشی آن در حوزه مصرف اظهار نظر کرد اما در حوزه تولید، اتخاذ این سیاست را میتوان یکی از عوامل اصلی سوق دهنده تولید کنندگان به کاهش مقدار و کیفیت فرآوردههای لبنی و حتی بروز تقلب در این حوزه دانست که به باز تولید بی اعتمادی بین تولید کنندگان و مصرف کنندگان میانجامد.وی تاکید کرد: با توجه به آنچه ذکر گردید، به نظر میرسد بی اعتمادی یکی از عوامل زمینه ساز در کاهش مصرف شیر و لبنیات در جامعه به شمار میرود. از سوی دیگر، اعتماد سازی فرایندی تدریجی و نیازمند مشارکت گروهها و ذی نفعان مختلف است.
چاپ در شماره ی ۱۲۶۹روزنامه ی یادگار امروز مورخ۱۴۰۲/۰۳/۰۸
دیدگاه ها