وزارت خارجه اتهامات زنجیره ای آذربایجان علیه ایران را رد کرد؛
پرسشهای زیادی در مورد تبدیل اختلافات سیاسی تهران و باکو به درگیری نظامی وجود دارد؛ اگرچه اختلافات تنها از مسیر مذاکرات جدی و شفاف قابل حل هستند، اما دو طرف فعلا برای آغاز مذاکرات رسمی محافظه کاری به خرج میدهند و انتظار را بر عجله ترجیح میدهند.
روابط ایران و آذربایجان پس از حادثه سفارت جمهوری آذربایجان در تهران وارد مسیر پرچالش و بحث و برانگیزی شده است که نقش کشورهای ثالث روز به روز در آن نیز پر رنگتر میشود. اما علی رغم تمام بدبینیها پس از چند دور مذاکره تلفنی وزرای خارجه دو کشور در چند هفته اخیر تنشها در روابط به میزان قابل توجهی کاهش یافته و نامههای مناسبتی – به دور از اتهام زنی متقابل – میان رهبران و مقامات تبادل شده است.
به نظر میرسد مقامات نظامی دو کشور به صورت ضمنی نیز اعلام کرده اند که اختلافات سیاسی میان دو همسایه نباید به درگیری نظامی منجر شود. اما با این حال هنوز بسیار زود است که بگویم اختلافات جدی میان تهران و باکو حل و فصل شده و دو کشور میتوانند وارد مسیر عادی سازی روابط شوند.
اختلافات مدنظر تنها از مسیر مذاکرات جدی و شفاف قابل حل هستند، اما دو طرف فعلا برای آغاز مذاکرات رسمی محافظه کاری به خرج میدهند و انتظار را بر عجله ترجیح میدهند.
پورتال تحلیلی Middle East Eye در مقالهای نوشت بحران اخیر بالاترین میزان خطر بروز درگیری نظامی میان ایران و ج. آذربایجان را رقم زده است، هرچند تنش ها، اتهام زنیهای شدید مقامات به یکدیگر و جنگ رسانهای بین دو کشور با روندی کاهشی همراه بوده، اما همچنان نیروهای نظامی دو کشور ارزیابی آماده باش کامل برای درگیری نقطهای و گسترده دارند.
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که ایران هیچگاه به سمت درگیری مستقیم با ج. آذربایجان حرکت نمیکند و در صورت اوج گرفتن درگیری نظامی میان آذربایجان و ارمنستان، تلاش میکند تا با حمایت از ارمنستان راه مذاکره با آذربایجان را باز کند. اما در صورت درهم شکستن خط قرمزهای ایران در منطقه قفقاز، ایران راهی جز مداخله مستقیم برای تامین منافع ملی خود در منطقه ندارد.
آذربایجان به اتکای برخی همپیمانان غربی و منطقهای از جمله اسرائیل و ترکیه، تلاش میکند تا به نحوی سیاست مهار اقدام جدی را در مقابل ایران اجرا کند. ایران نیز از یک سو برای حل مساله با ترکیه همکاری میکند و از سوی دیگر پیش بینی شرایط بدتر منطقهای را کرده است.
بازیگران منطقهای توافق دارند که بروز درگیری نظامی در راستای منافع هیچ یک از کشورهای منطقه نیست و باید هرچه سریعتر این مساله را از طریق مذاکرات مستقیم و یا غیر مستقیم حل کرد.
نکتهای که ج. آذربایجان نباید بیش از حد بر روی آن حساب کند تامین امنیت از سوی اسرائیل است. در دراز مدت پر رنگ شدن نقش اسرائیل در منطقه قطعا به یک عامل تنش زا و اختلاف آفرین تبدیل خواهد شد.
“الهام علی اف” رئیس جمهور آذربایجان، یکی از متحدان نزدیک رقیب تاریخی ایران یعنی ترکیه، پس از حمله مردی به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران در اواخر ژانویه و کشته شدن یکی از کارکنان آن و مجروح شدن یک نفر دیگر، انگشت اتهام را به سوی دولت ایران گرفت. این در حالیست که ایران آن را حادثهای با انگیزههای شخصی اعلام کرده که نباید بر روی روابط دیپلماتیک تاثیر بگذارد، اما علی اف آن اقدام را حمله تروریستی خواند.
جمهوری آذربایجان هم چنین از ایران به دلیل حمایت ادعایی از ارمنستان در مناقشه چند دهه بر سر منطقه ناگورنو – قره باغ انتقاد کرده است. از سوی دیگر، ایران مدت هاست که جمهوری آذربایجان را به تحریک احساسات جدایی طلبانه در مرزهای شمال غربی خود متهم کرده است.
عامل اسرائیل
با این وجود، علیرغم تمام اختلافات در روابط دو جانبه آن چه بیش از همه چیز به تنش میان تهران و باکو افزوده گرم شدن روابط باکو با تل آویو است. عصبانیت ایران پس از آن افزایش یافت که دیپلماتهای ارشد اسرائیل و جمهوری آذربایجان در یک کنفرانس مطبوعاتی درباره “تشکیل یک جبهه متحد” علیه ایران بحث کردند. وزارت خارجه ایران هشدار داد که این رویکرد جدید میتواند تهدیدی برای امنیت ملی ایران باشد که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
“ولی کالجی” تحلیلگر قفقاز و آسیای مرکزی مقیم تهران معتقد است دلایل و اهداف مختلفی پشت روابط رو به رشد بین جمهوری آذربایجان و اسرائیل وجود دارند که تمام آن مستقیما با ایران مرتبط نیستند.
او به “الجزیره” میگوید جمهوری آذربایجان از نظر سیاسی به یک لابی یهودی برای مقابله با نفوذ ارمنستان در غرب به ویژه در ایالات متحده نیاز دارد؛ در حالی که از نظر اقتصادی جمهوری آذربایجان تامین کننده اصلی نفت اسرائیل است.
او میافزاید: “جمهوری آذربایجان به دلیل تاثیرگذاری جامعه ارمنی دیاسپورا از نظر نظامی قادر به تامین صلح و تامین تجهیزات نظامی و دفاعی پیشرفته از کشورهای اروپایی و آمریکا نیست”.
او میافزاید: “در چنین شرایطی ترکیه، اسرائیل و پاکستان به سه منبع اصلی تامین نیازهای دفاعی و نظامی جمهوری آذربایجان تبدیل شده اند و این موضوع یکی از دغدغههای اصلی ایران است”.
آیا جنگ رخ خواهد داد؟
تنشها بین باکو و تهران به طور فزایندهای به شکل نظامی تجلی یافته و هر دو طرف با برگزاری مانور قابلیتهای نظامی و آمادگی خود را به رخ میکشند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش ایران از زمان پایان جنگ قره باغ در سال ۲۰۲۰ میلادی چندین دوره مانور در سطوح بالا را در مناطق شمال غربی آن کشور در نزدیکی مرز ایران با جمهوری آذربایجان برگزار کرده و در آن قابلیتهای زمینی و هوایی خود را به نمایش گذاشته اند.
تازهترین مانور در اکتبر گذشته برگزار شد زمانی که سپاه برای نخستین بار پلی شناور را بر روی بخشی از رودخانه ارس ایجاد کرد که بخشی از مرز طولانی ایران و جمهوری آذربایجان را مشخص میکند. چند روز پس از آن “حسین امیرعبداللهیان” وزیر امور خارجه ایران در سیونیک جنوبیترین استان ارمنستان حضور داشت تا با افتتاح کنسولگری و اعلام امنیت ارمنستان به عنوان امنیت ایران، پیام مستقیم دیگری به جمهوری آذربایجان و ترکیه ارسال کند. هدف از این اقدام مقابله با “کریدور زنگزور” بود که جمهوری آذربایجان و ترکیه میخواهند بین منطقه نخجوان و سرزمین اصلی آذربایجان ایجاد کنند که عملاً یک مسیر ارتباط بزرگ ترانزیتی ایران را با قفقاز جنوبی و فراتر از آن قطع میکند.
کالجی میگوید مشابه روند تنشها بین تهران و باکو در سه دهه گذشته تشدید تنش کنونی میتواند در نهایت به چرخه تنش زدایی منجر شود.
او میافزاید: “اگرچه تنشهای اخیر بسیار جدی هستند، اما عوامل متعددی مانع درگیری نظامی میشود که از آن جمله میتوان به وابستگی اقتصادی و تجاری، مسیرهای ترانزیتی ایران، جمهوری آذربایجان و روسیه و هم چنین وابستگی جمهوری آذربایجان به مسیر ارتباطی ایران برای رسیدن به نخجوان اشاره کرد”.
او هم چنین میافزاید: “علیرغم تعطیلی سفارت جمهوری آذربایجان در تهران مجاری دیپلماتیک از طریق کنسولگری جمهوری آذربایجان در تبریز، سفارت ایران در باکو و کنسولگری جمهوری آذربایجان در نخجوان هم چنان باز و برقرار هستند”.
به گفته “کالجی” ترکیه و روسیه که پس از جنگ اوکراین به طور فزایندهای به ایران نزدیک میشوند میتوانند به عنوان میانجی عمل کنند نقشی مشابه نقش ایفا شده توسط چین در ترمیم روابط ایران و عربستان سعودی.
او میافزاید: “واقعیت این است که ترکیه و روسیه برخلاف ایران تصور تهدیدآمیزی از نقش اسرائیل در جمهوری آذربایجان، کریدور زنگزور و تهدید مرز مشترک ایران و ارمنستان ندارند. اولین قدم درک این نگرانیها و پیگیری احتمالی مذاکرات منطقهای مشترک خواهد بود”.
چاپ در شماره ی ۱۲۶۱روزنامه ی یادگار امروز مورخ۱۴۰۲/۰۲/۳۰
دیدگاه ها