(دکتر آرش فکری/ روانشناس)
در خصوص چگونگی نگرش و تعامل خانوادهها با دختر خودساخته با توجه به تغییراتی که در احوالات جامعه نسبت به گذشته رخ داده؛ باید گفت که مهمترین ویژگی انسان این است که موجودی سازنده و ابداع کننده خلق شده و ابعاد زندگی فردی و اجتماعیاش گستردهتر و پیچیدهتر از هر موجود دیگری است، انسان سازنده باید ویژگیها و کارآمدیهایی داشته باشد که به آموزش و کسب مهارتهای تخصصی نیاز دارد؛ بنابراین با توجه به اینکه متخصص بودن و مشارکت در تولید و آبادانی هیچ انحصار جنسیتی ندارد، باید از همان کودکی و در بستر خانواده این دیدگاه نهادینه شود و دختران با یک برنامه مسنجم و هدفمند برای مشارکت در سازندگی در همه عرصهها اعم از عملی، هنری، ورزشی و صنعتی آماده شوند.
هر خانوادهای که بتواند شرایط و تسهیلات فکری و عملی لازم را برای دخترانش فراهم کند تا به صورت جدی نقشهای اجتماعی سازندهای را در بزرگسالی کسب کند، به طور قطع حضور مؤثری در زندگی فرزندش داشته و از سویی نقش مهمی را در رشد و توسعه جامعهاش ایفا کرده است. بازداری از حرکتهای تخصصی و اجتماعی دختران یا جدی نگرفتن زنان برای بر عهده گرفتن نقشهای مهم، چیزی جز شکاف و ایجاد فاصله میان خانواده و فرزندان دختر خود نخواهد داشت.
از طرفی با توجه به سرعت فزاینده رشد و پیشرفت جهان در تمامی عرصهها، جوامع چارهای جز این ندارند تا از تمام نیروها و امکانات خود برای مشارکت در رشد و پیشرفت استفاده کنند، در این میان نادیده گرفتن نیمی از جامعه میتواند بهای سنگینی داشته باشد و منجر به جا ماندن از جریان توسعه هر چه بیشتر میگردد. اینکه دختران را بهعنوان بخش مهمی از منابع ارزشمند انسانی نادیده بگیریم یا کم اهمیت و ناتوان فرض کنیم، تمام جامعه آسیب خواهد دید؛ همچنین با توجه به مطالعات صورت گرفته بر ساختارها و عملکرد مغز زنان و مردان، هیچگونه تفاوت اساسی و بنیادینی در توانایی یادگیری، کسب مهارت، خلاقیت، حل مسئله و سایر کارکردهای اجرایی مغز وجود ندارد.
بنابراین در طول تاریخ هر جامعهای که به زنانش اهمیت داده و آنها را برای مشارکت در امور مهم و جدی آماده ساخته، دستاوردهای مهم و ارزشمندی را به دست آورده است و سرمایه گذاری یکنواخت و متوازن روی بانوان و مردان جامعه، توسعه و پیشرفت را همگنتر و سریعتر میسازد و امید به آینده درخشان را تقویت میکند، از سوی دیگر زنانی که خود در کشاکش مسائل مهم زندگی تخصصی و اجتماعی نیستند، توانایی پرورش فرزندانی با تفکر سازنده و بالغانه را ندارند و این امر هزینههای زیادی برای جامعه در پی خواهد داشت.
از طرفی جامعه از جمله نهادهای علمی و اقتصادی در حوزه اشتغال و به کارگیری تواناییهای دختران خودساخته، باید از آنها حمایت کند، پیش از به کارگرفتن هر فردی در حوزههای تخصصی و اقتصادی، باید به آماده سازی و کسب مهارتهای لازم در وی مبادرت ورزید، بنابراین اگر قرار است دختران و زنان نقشهای کلیدی در تمام حوزههای تخصصی داشته باشند، باید دانش و مهارت لازم و واقعی برای آن کسب کنند؛ در همین راستا نهادهای علمی جامعه از جمله مدارس و دانشگاهها در این شرایط در خط مقدم قرار میگیرند، همچنین جدیت در آموزش زنان و دختران به یک تصمیم واقعی نیاز دارد.
در ابتدا باید به اصلاح نگاههای قالبی پرداخت، پرسش مهم این است که آیا، زنان را توانا در بر عهده گرفتن نقشهای تخصصی مهم و حضور در عرصههای جدی میدانیم؟ نهادهای عملی در کنار انتقال تخصص باید این دیدگاه را در خود و همینطور در دختران و زنان ایجاد کنند که زنان میتوانند با تلاش به سطح اول هر حوزهای دست یابند.هم دختران و زنان و هم جامعه باید دیدگاهها و نگرشهای خود را نسبت به نقش جدی زنان در آینده تغییر دهند و مطالبات مهمتر و جدیتری برای نقشآفرینی زنان در پیشرفت و توسعه داشته باشند، امری که تضمین میکند آینده کشورمان درخشانتر و امیدوارکنندهتر خواهد بود.
(چاپ در شمارهی ۱۲۵۶ روزنامهی یادگار امروز
مورخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲)
دیدگاه ها