(فریبرز ناطقی الهی)
چرا کسی به مسئولان مدیریت سوانح در کشور کاری ندارد؟ مگر میشود سالیان متمادی در یک فصل، در مناطق مشخص هر ساله در کشور سیل بیاید و تمامی جادهها، شهرها و روستاها، پلها و بندهای تازه بازسازی شده سیل سال قبل را خراب کند و مجددا وامهای بلاعوض و با عوض و … به همان مناطق تخصیص یابد؟
مدیریت سیل امری است که از ابتدا تا انتهای آن کاملا روشن است. فصول بارندگی مشخص است، پهنههای سیل کاملا مشخص است، مسیر غالب سیل و سازههای موجود کاملا مشخص است، دبی و حجم سیل با توجه به نقشههای هواشناسی کاملا قابل محاسبه است، امکانات لازم برای آمادگی و رویارویی با پدیده کاملا قابل ارزیابی است و … خلاصه فرایند مدیریت سیلابها از ابتدا تا انتها قابل ارزیابی و محاسبه از ماهها قبل میباشد.
حال ما هر ساله در این فصل در استانهای شناخته شده ناگهان غافلگیر میشویم؟ و شب قبل از سیل تصمیم میگیریم روستایی یا شهری را تخلیه کنیم؟ بعد از تحمل مقدار قابل توجهی خسارت مالی و مرگ و میر از دولت کمک مالی برای مناطق خسارت دیده در قالب وامهای گوناگون میکنیم، پلهای خسارت دیده را دوباره ترمیم و بازسازی میکنیم برای چندمینبار و منتظر سال بعد میمانیم. اگر جادهای، یا بندی یا پلی یا سازهای یا … برای چندمین بار در طول سالیان در اثر سیل خراب و منهدم میشود آیا با زبان بیزبانی به عزیزان مسئول استانی و شهری و روستایی نمیگوید که وجود من در اینجا نادرست است؟ یا اینکه نمیگوید بالا دست من اوضاع باید مدیریت شود؟ یا میگوید و درک هم میشود لاکن بودجههای بازسازی جذابتر جلوه میکنند. حیرانم تا کی باید بودجههای اساسی و عمومی کشور هر ساله صرف بیمسئولیتی عدهای در مناطق خاص شود.
(چاپ در شمارهی ۱۲۳۶ روزنامهی یادگار امروز
مورخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲)
دیدگاه ها