«یادگار امروز» هزینههای سنگین فرسودگی شغلی بر جامعه را بررسی کرد؛
(امیر پروسنان/ گروه جامعه یادگار امروز)
فرسودگی شغلی یکی از اجتناب ناپذیرترین پیامدهای اضطراب شغلی است و حتی بسیاری آن را با استرس شغلی یکی میدانند. در واقع اصطلاح فرسودگی واژهای رایج است که برای توصیف نوعی ناراحتی در مشاغلی که کارکنان آن تماس گستردهای با ارباب رجوع، مشتریان و بیماران دارند به کار میرود.
نازنین آهنگری، دکترای روانشناسی بالینی درباره فرسودگی شغلی میگوید: این اصطلاح با عناوین دیگری مانند واماندگی عاطفی و جسمانی ناشی از شرایط کار نیز نامیده میشود و اولینبار در سال ۱۹۷۴ توسط هربرت فرویدنبرگر مطرح شد. در تعریف وی فرسودگی شغلی به عنوان پدیدهای عمومی و فراگیر تعریف شده که از کنش متقابل شخصیت فرد با محیط کار ناشی میشود و نتیجه آن از دست رفتن انگیزه، انرژی و کاهش عملکرد در زندگی است.
این روان شناس بالینی ادامه میدهد: فرسودگی شغلی یا Job Burnout به خستگی مفرط عاطفی به دنبال سالها درگیری و تعهد نسبت به کار و مردم گفته میشود. به عبارت دیگر فرسودگی شغلی خستگی فیزیکی، هیجانی و روانی به دنبال قرار گرفتن طولانی مدت در موقعیت کار سخت است. این نشانگان حالتی است که در آن قدرت و توانایی افراد کم و رغبت و تمایل آنها برای انجام کار و فعالیت کاهش پیدا میکند. در واقع فرسودگی شغلی پاسخی تأخیری به عوامل استرسزای مزمن هیجانی و بین فردی در حیطه مشاغل است. بر اساس نظر «مازلاک» فرسودگی شغلی سندرمی است که در پاسخ به فشار روانی مزمن به وجود میآید و شامل سه جزء خستگی یا تحلیل عاطفی، از خود بیگانگی یا مسخ شخصیت، فقدان موفقیت فردی یا پیشرفت شخص است. با علائمی نظیر بیرمقی، دلزدگی از کار، خستگی مفرط، احساس ناتوانی در انجام کار همراه است.
کارشناسان فرسودگی شغلی را چطور تعریف میکنند؟
از نظر کارشناسان، فرسودگی شغلی تعاریف متعددی دارد. برخی میگویند که فرسودگی شغلی، نوعی خستگی همراه با احساس ناکامی است که بر اثر تلاش بیش از حد در انجام وظایف شغلی به وقوع میپیوندد. برخی دیگر اعتقاد دارند که فرسودگی شغلی، آسیب جدی شغلی بر اثر احساس فشار مستمر از اشتغال به وجود میآید و مانع از احساس رضایت شغلی میشود. همچنین برخی از کارشناسان اعتقاد دارند که جذاب نبودن شغل، تعریف فرسودگی شغلی است که دل سردی در انجام وظیفه و درگیری با ارباب رجوع از نشانههای آن محسوب میشوند.
بر اساس تعریفها، فرسودگی شغلی سه مولفه اصلی دارد: ۱-خستگی: از دست رفتن انرژی و خستگیآور بودن کار که در این مرحله فرد احساس بیکفایتی میکند. ۲- مسخ شخصیت: بیتفاوتی و نادیده گرفتن ارباب رجوع که در این مرحله فرد نسبت به انجام وظایف شغلی خود بیتفاوت میشود. ۳- کاهش کارآمدی و احساس عدم موفقیت که در این مرحله فرد در کارش ناموفق شده و شکست میخورد. عدهای دیگر از کارشناسان میگویند که فرسودگی شغلی عبارتند از: کاهش نیروی مقابله با محیط، احساس خستگی و نارضایتی، احساس بدبینی به دیگران، بروز خشم و افسردگی.
آهنگری، دکترای روانشناسی بالینی میگوید: فرسودگی شغلی به سه نوع حاد، مزمن و خاص تقسیم میشود. فرسودگی شغلی حاد نتیجه یک ضربه روانی ناشی از شرایط محیط کار و یا خارج آن است. فرسودگی مزمن یک واکنش طولانی مدت و مستمر مرتبط با استرسهای کاری است و بسیاری قائلند که فرسودگی شغلی نتیجه نهایی فشارهای شغلی مزمن و طولانی است. در نتیجه این موضوع بیشتر بین افرادی باید اتفاق بیفتد که مدت بیشتری در یک شغل اشتغال داشتهاند تا افرادی که به تازگی شغلی را انتخاب کردهاند. فرسودگی خاص مخصوص شخصیت آسیبپذیر است، یعنی این نوع افراد در شرایط فشارزا که قرار میگیرند، قادر به حل مسئله نیستند.
نقش حمایتهای اجتماعی بر مشاغلی که فرسودگی شغلی بیشتری دارند
یکی از بحثهای ارزشمند و مهم در این راستا این است که نقش حمایتهای اجتماعی را روی مشاغلی که فرسودگی شغلی بیشتری دارند بررسی کنیم و حمایتهایی را که کمک میکند این فرسودگی کمتر شود، انجام دهیم. علائم فرسودگی شغلی بیشتر میان انواع مشاغل مددرسان و یاری دهنده نظیر مشاوران، معلمان، مددکاران اجتماعی، پزشکان، پلیس، پرستاران و نگهبانی مشاهده میشود.
آهنگری، دکترای روان شناسی بالینی در این زمینه بیان میکند: متغیرهایی مانند جنس، سن، تاهل، درآمد، سابقه کار، بخش محل کار، ساعات نوبت کاری و میزان تابآوری از جمله عواملی هستند که فرسودگی شغلی را تحت تأثیر قرار میدهد. مشاورانی که این سندروم را تجربه میکنند برخی از رفتارهایشان عبارتند از: کمتوجهی به مراجعان، برخورد سرد و بیتفاوت، سرزنش مراجعان، خوشحالی از لغو جلسه مشاوره، پایاندهی زودهنگام جلسه، به تعویق انداختن نوشتن خلاصه جلسه، بیارزش شمردن شغل مشاوره، شک در توانمندی خود، کاهش فعالیتهای مشاورهای و در نهایت رهاسازی آن.
وی ادامه میدهد: یکی از مواردی که روی فرسودگی شغلی اثر مستقیم دارد، وجود استرس شغلی و احساس خستگی عاطفی است. فرسودگی شغلی توسط استرس ایجاد میشود و این استرس هم ناشی از عوامل متعددی است. از جمله عوامل به وجود آورنده فرسودگی شغلی عبارتند از: آشنایی نداشتن با اهداف سازمان محل کار، سختی و غیرقابل انعطاف بودن قوانین محل کار، ارتباط از بالا به پایین سخت در سازمانهای کاری، توجه نکردن مدیران به کارگران و افراد رده پایین، ابهام در نقش فرد در سازمان و کارهایی که باید انجام بدهد، نارضایتی فرد از شغل و محل کار خودش، کمبود شرایط و فرصت برای رشد فرد در زمینه کاری، تحمیل کارهای زیاد به فرد که توانایی انجام آنها را ندارد، قبول نقشهای متعدد و متعارض در سازمان، فقدان نظام ارزیابی عملکرد شغلی مناسب، ترجیح رابطه به ضابطه برای ارتقای شغلی، عدم آموزش موثر و مناسب برای کارکنان، عدم همخوانی بین حقوق و کاری که فرد انجام میدهد، محیط شغلی دلگیر و غیرمفرح، شرایط سخت و طاقت فرسای کاری، ناکامیها و فشارهای عصبی فراوان، فشار مداوم برای سعی و تلاش بیشتر، صرف وقت و انرژی زیاد و ناملموس و بیثمر، تعارض مستمر بین فعالیتهایی که زمان و تلاش میطلبند، فقدان بازخورد مثبت و پاداشدهنده، بیتوجهی و روشن نبودن انتظارات و توقعات کاری، محیط شغلی غمافزا (مثل کار کردن در بهشت زهرا)، روابط ضعیف انسانی، کار زیاد و بدون تفریح، اهمیت و ضرورت مطالعه فرسودگی شغلی.
با فرسودگی شغلی چه کنیم؟
اگر علتهای بروز سندروم فرسودگی شغلی در مشاغل مختلف شناسایی شود، میتوان راهکارهایی برای رفع یا کاهش آن ارائه داد. به گواه کارشناسان، مداخلات مقابله با فرسودگی شغلی در محیط کار در سه سطح مختلف ارائه میشود؛ مداخلات سطح اول: با هدف شناسایی و کاهش یا حذف علل اصلی استرس محیط کار ارائه میشوند، اما چون گاهی نمیتوان جنبههای استرسزای محیط کار را به حداقل رساند، لازم است از مداخلات سطح دوم کمک بگیریم. مداخلات سطح دوم: بیشتر به مهارتهای مقابلهای به کارکنان متمرکز هستند. به مدیران و افراد شاغل آموزش داده میشود تا با علائم مربوطه آشنا باشند و به محض بروز برای پیشگیری از مشاور شغلی کمک بگیرند. مداخلات سطح سوم: مداخلات روانشناختی نامیده میشود. با استفاده از پرسشنامههای مناسب مانند ام بی تی آی، الگوی آسیبپذیری شناختی بک، تست طرحواره درمانی علائم فرسودگی شغلی را در بین کارکنان بررسی میکنند و در صورت نیاز به موقع کارکنان نزد مشاور شغلی ارجاع داده میشوند تا گام مؤثری برای رفع این مسئله برداشته شود. دیگر راهکار این است که به منظور توانمندسازی مشاغلی که در برابر استرسها هستند و فرسودگی شغلی بالایی دارند تابآوری، مدیتیشن و یوگا در برنامه آموزشی آنها مدنظر قرار گیرد.
جمعبندی
شناسایی و واکنش مناسب به فرسودگی شغلی در مشاغل مختلف و به خصوص در شغلهای مرتبط با سلامت اهمیت ویژهای دارد. در مورد فرسودگی شغلی کارکنان، مطالعات مختلفی در ایران و جهان انجام شده است. مطالعات نشان داده که فرسودگی شغلی ارتباط منفی با رضایت شغلی و حمایت شغلی و ارتباط مثبت با تعارض در نقش شغلی دارد. بررسی ارتباط میزان فرسودگی شغلی با متغیرهای جمعیت شناختی و شغلی نشان میدهد که مسخ شخصیت در مردان و افرادی که ساعتهای کاری بیشتری دارند و بیرون از محل کار نیز کار میکنند، بیشتر و خستگی هیجانی در تحصیلات بالاتر کمتر است. همچنین سلامت عمومی ضعیفتر با فرسودگی شغلی بیشتر ارتباط دارد. بر اساس شواهد در مطالعات مختلف، فرسودگی شغلی عواقب و هزینههای بسیاری بر سازمانها و وزارتخانهها اعمال میکند و در نتیجه حاکمیت در بخشهای مختلف باید به این فکر کند که چطور میتواند، فرسودگی شغلی را کاهش دهد.
(چاپ در شماره ی ۱۱۷۳ روزنامهی یادگار امروز
مورخ ۲۴ دی ۱۴۰۱)
دیدگاه ها