صالحآبادی دومین قربانیِ دلار؛
(عباس دارایی/ یادگار امروز)
همزمان با تشدید نوسانات ارزی در هفتههای اخیر، فرزین به عنوان رئیس جدید بانک مرکزی انتخاب شد. وی از مدافعان تجمیع نرخها و اتصال شبکه بانکی کشور به برخی متحدان سیاسی مثل روسیه با هدف جابجایی روانتر ارز است. اینکه انتصاب او تا چه حد در مدیریت نرخ ارز و پول ملی تاثیرگذار خواهد بود و نسخه جدید دولت رئیسی نرخ دلار و سکه را کاهشی میکند یا خیر را باید به نظاره نشست اما حداقل تا زمانی که سطح انتظارات و چشمانداز سیاسی و اقتصادی به مسائل داخلی و بینالمللی به حد مطلوبی نرسد، اقداماتی مانند ارزپاشی و تغییر مهرههای اصلی بانک مرکزی اگر هم باعث کنترل نرخ ارز شود، صرفا به عنوان یک مُسکن کوتاهمدت عمل خواهد کرد و به نظر نمیرسد در بلندمدت چاره کار باشد.
از دو زاویه و منظر متفاوت به ارزش پول ملی باید نگریست، از یکسو وضعیت اقتصادی داخل کشور و میزان دارایی و مقدار پول و اعتبارات بانک مرکزی و از سوی دیگر نرخ برابری با ارزهای سایر کشورها، امروزه بررسیها بیشتر از نگاه دوم مورد توجه قرار میگیرند. واضح است که ارزش برابری پول ملی با سایر ارزها، نتیجه معاملات و مراودات در مقادیر عرضه شده و خریداران ارز است. مهمترین بخشهای تأمین عرضه ارز، انواع مختلف صادرات اعم از کالا و خدمات و بیشترین هدف خریداران ارز، واردات انواع کالا است که در این حوزه عملا کشور با چالشهای عظیمی مواجه است. در کنار این موضوع نباید فراموش کرد که افزایش نرخ تورم داخلی به هر دلیل از چاپ پول بیپشتوانه و افزایش اعتبارات بانکی گرفته تا کاهش رشد اقتصادی در نهایت سبب کاهش ارزش پول ملی خواهد شد.
مفهوم تورم، تقلیل ارزش پول کشور بوده که در نتیجه آن کاهش ارزش نسبی پول ملی در برابر ارزهای خارجی نیز مؤثر خواهد بود. کسری در بودجه عمومی کشور و محقق نشدن درآمدهای پیشبینی شده در بودجه و افزایش هزینههای مقرر شده نیز در وضع موجود دخیل بوده است، دولت برای جبران و جایگزینی کسری درآمد، ارز را بهطور مستقیم وارد بازار کرده و با افزایش قیمت، آن را به فروش میرساند و در قبال این خدمات پول ملی بیشتری دریافت کرده و اتوماتیکوار سبب کاهش ارزش آن میشود. مضاف بر این وضعیت و دورنمای سیاسی و اقتصادی فعلی ما بر ارزش پول ملی تأثیر مستقیم گذاشته و موجبت بیاعتباری پول ملی و افزایش بیرویه نرخ ارز شده است. اگر میخواهیم ارزش پول ملی تقویت شود باید ارز مورد نیاز برای واردات به جای درآمد ناشی از فروش نفت و فرآوردههای آن از بخش تولیدات داخلی و سایر بخشها چون صادرات غیرنفتی تامین شود و بدین منظور باید وابستگیها به درآمدهای نفتی قطع شود.
با وضعیت فعلی به راحتی نمیتوان دورنمای مثبتی از آینده برای اقتصاد ایران متصور بود و از اینرو تغییر رئیس بانک مرکزی نمی تواند گرهگشای مشکلات در یک بازه زمانی بلند مدت باشد، زیرا اقتصاد ایران با مشکلات ساختاری زیادی دست و پنجه نرم میکند و مولفههای مختلفی چون رشد بالای نقدینگی، مداخلات دستوری در قیمتگذاری، انحصار شدید بنگاههای تولیدی، رشد پایین اقتصادی، نرخ تورم و انتظارات تورمی بالا در کنار تحریمها در نرخ ارز تاثیرگذار است. انتصاب فرزین بدین معنا نیست که او کارهای نیست و نمیتواند اثربخش باشد اما دست کم در کوتاه مدت میتوان اقداماتی انجام دهد که وضع آشفته فعلی را مدیریت کند، با تصمیمگیری درباره ساختار رژیم ارزی، شناورسازی نرخ ارز، رژیم ارزی چند نرخی، میزان نرخ بهره، اضافه برداشت بانکها، برداشت دولت از تنخواه در ساختمان بانک مرکزی رخ میدهد و رئیس کل بانک مرکزی میتواند با تصمیمگیری درست و اصولی در موارد مذکور تا حدودی از شدت وخامت اوضاع کم کند اما باید توجه داشت که نمیتوانیم انتظار معجزه از رئیس جدید بانک مرکزی داشته باشیم.
(چاپ در شماره ی ۱۱۶۷ روزنامهی یادگار امروز
مورخ ۱۸ دی ۱۴۰۱)
دیدگاه ها