(شبنم طلوعی/ روانشناس)
گاهی افراد بی آنکه متوجه باشند در روابط روزمره خود با افراد به اصطلاح «منفی باف» هم صحبت میشوند و ناخودآگاه این هم صحبتی و شنیدن حرفهای منفی یا ناامیدکننده مستقیما بر حال روحی و روانی اثر میگذارد.
همصحبتی که به اصطلاح انرژی ما را تخلیه میکند، تمام افراد در شرایطی که دچار بحرانهای زندگی شخصی میشوند چند راه حل پیش رو دارند؛ اول آنکه کماکان قربانی شرایط و مشکلات و بحرانهای زندگی بمانند؛ دوم آنکه شرایط را تغییر دهند؛ سوم، نگاهشان به آن بحران یا مشکل را تغییر دهند و چهارم آنکه شرایط زندگی و بحران پیش آمده را بپذیرند و راه حل آخر این است که شرایط رخ داده را متوقف کنند.
در شرایط همکلامی با افراد منفیباف نیز تمام انتخابهای یاد شده را پیش رو داریم، بنابراین برای رهایی از «تله» حرفهای «خشمزا» افراد بپذیرند که چنین فرد منفیبافی در محیط اطراف آنها وجود دارد و آنها فقط باید مانند یک ناظر، بدون دخالت احساسات خود به حرفهای او گوش دهند و یا با چنین افراد منفیبافی قطع رابطه کنند. چون ما نمیتوانیم رفتار و افکار دیگران را تغییر دهیم تنها میتوانیم برای دوری از این به اصطلاح انرژیهای منفی یکی از این راهها را انتخاب کنیم.
بهرحال ما هیچگاه مجبور نیستیم کاری را انجام دهیم و رفتار و اعمال روزانه ما انتخابهای ما در لحظه هستند و انتخاب نوع احساسات و چگونگی اقدامات در زندگی با ما است. برای حفظ امید در زندگی در میان بحرانهای شخصی، داشتن فعالیتهای ذهنی نظیر کتاب خواندن و فعالیتهای آرامبخش نظیر پیادهروی بسیار کمک کننده است. یادتان باشد که «امید» دارویی است که گاهی شفا میدهد و گاهی درد را قابل تحمل میکند. در این میان همصحبتی با افرادی که دائما منفیبافی میکنند میتواند آرامش و صلح را بر هم زند از این رو باید مراقب بود که در تله چنین حرفهایی گرفتار نشد.
(چاپ در شماره ی ۱۱۳۳ روزنامهی یادگار امروز
مورخ ۷ آذر ۱۴۰۱)
دیدگاه ها