ایرانیان در فهرست مردم عصبی جهان قرار دارند؛
(عباس دارایی/ یادگار امروز)
ایران در میان فهرست کشورهایی قرار گرفته است که دارای مردمی عصبی است. بر اساس آنچه موسسه نظرسنجی گالوپ در بررسیهای خود در سال ۲۰۲۱ و اوایل سال ۲۰۲۲ استخراج و اخیرآ منتشر کرده است، در فهرست رتبهبندی جدید عصبانیترین مردم جهان در رتبه نهم قرار دارد. در این رتبهبندی که از ننایج نظرسنجیهای موسسه گالوپ استخراج شده است پس از لبنانِ صدرنشین، چهار کشور ترکیه (۴۸ درصد)، عراق (۴۶ درصد)، ارمنستان (۴۶ درصد) و افغانستان (۴۱ درصد) به ترتیب جایگاه دوم تا پنجم خشمگینترین مردم جهان را به خود اختصاص دادهاند. ایرانیها پس از سیرالئون، مالی و اردن در رتبه نهم قرار گرفتهاند. علت آن است که ۳۴ درصد ایرانیهای شرکت کننده در مصاحبه موسسه گالوپ، عنوان کردهاند که اخیرا به شدت خشمگین و عصبانی شدهاند. معیار موسسه گالوپ برای میزان عصبانیت مردم دنیا، میزان تجارب منفی شامل «درد فیزیکی، نگرانی، غم، استرس و عصبانیت» است که در این شاخص وضعیت ایران به گونهای بوده که پایینتر از چهار همسایهاش در جایگاه نهم قرار گیرد. درباره اینکه این نظرسنجی تا چه میزان توانسته است موید واقعیات جوامع در کشورهای عصبی استخراج شده باشد نمیتوان به راحتی اظهار نظر کرد اما واقعیت این است که ما در تجربههای زیست روزانه شاهد برخوردهای خشن، رفتارهای عصبی و درگیریهای ذهنی و بگو و مگوها و درگیریهای کلامی و فیزیکی در محیط خانوادهها، خیابان، مترو، ورزشگاهها و محیطهایی هستیم که نشان میدهد جامعه ایران بیش از حد عصبی شده است. در جامعهای که فضای حاکم بر روابط اجتماعی میان گروهها، قشرها، اقوام و فرهنگها به گونهای پیش رفته است که در آن دیگری به رسمیت شناخته نشده، تحمل و مدارا در پایینترین سطح قرار دارد و به صورت کاملا سازمان یافتهای شاهد فرهنگ پذیرش و تحمل همدیگر نیستیم، هر روز میتوان شاهد درگیریهایی بود که به دلیل پارک نامناسب یک خودرو، ازدحام در یک واگن مترو، شلوغ بودن صف نانوایی و یا مسائل پیش پا افتادهای از این دست در سطح جامعه رخ میدهد. مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) هم اسفندماه ۱۴۰۰ طرح «سنجش احساس خشم مردم ایران» را با حجم نمونه ۲۰۸۸ نفر از ساکنین مناطق شهری و روستایی به صورت تلفنی اجرا کرده است. جامعه ایرانی در مواجهه با شرایط سخت اقتصادی و دشواریهای زندگی، واقعیت این است شکننده شده است، بین وضع اقتصادی و ناتوانی خانوارهای ایرانی در تامین معیشت و مشکلات روحی و روانی آنها یک ارتباط معنا داری وجود دارد، بررسی وضع کشور در دو حوزه اقتصادی و روحی روانی حاکی از این نتیجه مهم است که بین این دو یک ارتباط کاملا ملموسی وجود دارد، متاثر از وضع نامناسب اقتصادی ایران به علت تحریمها و کرونا در یک بازه زمانی بین سالهای ۱۳۹۸تا ۱۴۰۰ آمارهای رسمی سیری افزایشی در زمینه آسیبهای اجتماعی دارد. مطابق با این آمار، در آن مقطع سازمان بهزیستی اعلام کرده بود ۴۶ درصد از مردم رفتار پرخاشگرانه و خشونتآمیز در خانوادهها داشتهاند و در خصوص رتبهبندی خشونت در کشور ۶۰ درصد خشونتها از نوع کلامی و روانی و ۴۰ درصد نیز اذیت و آزار جسمی و اقتصادی بوده است.
آمارهای رسمی دقیقا حاکی از ارتباط معنادار وضعیت اقتصادی، تورم، فشارهای اقتصادی با سرقت، خشونت خانگی و آسیبهای اجتماعی است. تورم نقطه به نقطه در سال ۹۳ و در ماههای منتهی به مذاکرات هستهای در دولت سابق از ۱۷.۶ درصد در فروردینماه همان سال به ۱۴.۲ درصد در پایان سال رسید و تورم سالانه از ۳۰.۲ درصد در فروردین با کاهش ۱۵ درصدی به ۱۴.۸ درصد در اسفند ۱۳۹۳ رسید. سال ۱۳۹۴ یعنی سالی که برجام شکل گرفت، تورم تکرقمی رقم خورد و تورم نقطه به نقطه (مقایسه قیمت در هر ماه نسبت بـه ماه مشابه سال قبل) در آذرماه تک رقمی شد و به ۹.۹ درصد رسید، در انتهای سال هم تا ۸.۵ درصد کاهش پیدا کرد. تورم سالانه نیز از ۱۴.۵ درصد در ابتدای آن سال به ۱۱.۳ درصد در اسفندماه رسیده بود. سال ۱۳۹۵، دوره ای برای تورم تک رقمی شدن تورم در شاخص سالانه بود و نرخ تورم از ۱۰.۸ درصد در فروردین به ۹.۵ درصد در خرداد رسید تا هر دو شاخص سالانه و نقطه به نقطه تک رقمی بشوند،تورم تکرقمی بهدست آمده در سال ۱۳۹۵، در سال ۱۳۹۶ هم در اقتصاد ایران ماند و این سال با نرخ ۷.۲ درصد برای نقطه به نقطه و ۸.۲ درصد برای سالانه در اسفندماه تمام شد. خروج آمریکا از برجام وضعیت اقتصادی ایران را بر هم زد.
بر اساس گزارش مرکز آمار ایران شمار سرقتها در سال ۹۵ حدود ۳۴۳ هزار و ۴۲۵ فقره بوده که بنا به اعلام معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه در سال ۱۴۰۰شمار سرقتها به حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار فقره رسیده است، این آمار افزایشی در سایر آسیبها نظیر طلاق، خشنونت خانگی، خودکشی نیز کاملا نمایان است و به نظر میرسد افزایش آسیبهای اجتماعی در ایران با رشد نرخ تورم و وضعیت نامناسب اقتصادی و در نتیجه عصبی شدن جامعه رابطه معنادار دارد. نرخ تورم در سال ۹۵ تکرقمی و ۹ درصد بوده است و حالا مرکز آمار ایران نرخ تورم سال ۱۴۰۰ را ۴۰.۲ درصد عنوان میکند، در یک تشریح کاملا ساده در بازه زمانی پنج سال بین سالهای ۹۵ تا ۱۴۰۰ نرخ تورم حدود ۴.۴ برابر شده است!!
در حالی ایران یکی از ۱۰ کشور جهان با بیشترین نرخ تورم و یکی از هشت کشور جهان با بیشترین نرخ فلاکت است که دارای یک جامعه با آستانه پایین تحمل و مردمی عصبی است. مولفه های زیادی به ما میگویند که این جامعه خشمگین و عصبی بخش عمدهای از عصبی شدنش متاثر از وضعیت نابسامانی است که در جامعه بدان گرفتار شده است، توان خرید ندارد، زیر خط فقر قرار دارد، معیشتش ناچیز است، مادامی که نزدیک به ۶۰ درصد شاغلان کشور فاقد حمایتهای بیمهای هستند و بسیاری از کارگران و دیگر اقشار فرودست جامعه میگویند دیگر نان شب هم نداریم بخوریم و کسی هم به ما قرض نمیدهد، میزان رشد ماهانه تورم برخی اقلام خوراکی مانند روغن تا حدود ۲۰۰ درصد افزایش پیدا می کند، اجاره مسکن ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصد افزایش پیدا میکند، خط فقر به ۱۸ میلیون تومان میرسد اما ۹۰ درصد ایرانیها درآمدشان بسیار ناچیز است، افزایش بیش از پیش فقر مطلق در کنار فقر نسبی در ایران و کم شدن امید به زندگی در کنار آن رقم میخورد و در نتیجه جامعه طغیان کرده و عصبی میشود.
(چاپ در شماره ی ۱۱۱۲ روزنامهی یادگار امروز
مورخ ۱۲ آبان ۱۴۰۱)
دیدگاه ها