(سمیه بهزادیپور/ کارشناس حوزه آسیبهای اجتماعی)
در راستای مدارای اجتماعی و اهمیت بخشش در حوزه مهارتهای مؤثر و روابط بین فردی، باید به نکتهای کلیدی تحت عنوان «بخشش و گذشت آگاهانه» اشاره کرد که مقابل این مفهوم «بخشش و گذشت کورکورانه و ناآگاهانه» قرار دارد. افراد از دوران خردسالی، کودکی و نوجوانی در حوزههای مختلف مهارتهای زندگی را آموزش نمیبینند، به همین علت برخی مفاهیم، اصول و ارزشهای ارتباطی و انسانی در جامعه ما بدون هیچ اغماضی، ضعیف است.
در حوزه بخشش آگاهانه، انسانها باید بیاموزند که بیشتر اوقات مسائل را تنها از ذهن خود نبینند و از ذهن دیگران نیز به موضوعات نگاه کنند؛ همین نکته بسیار ساده اما کلیدی، باعث میشود میزان زیادی از سوءتفاهمها از بین برود. به علت ضعف مهارتهای زندگی و مهارتهای آموزشی، جامعه ما در مهارتهای ارتباطی ضعیف بوده و سطح انتظار از افراد در راستای تأیید کردن خواستههای خود است.
در کشورهای رشد یافته از دوره یک سالگی به بعد طی برنامههای مختلف، مدیریت و تسلط برخورد، شناخت و مدیریت احساسات و هیجانات آموزش داده میشود و هنگامی که یک فرد به عنوان نوجوان یا جوان وارد اجتماع میشود، به بلوغ هفتگانه رسیده است اما هنگامی که در جامعهای آموزشی وجود ندارد، افراد توان شناخت و مدیریت احساسات و هیجانات خود را نیز ندارند. این یعنی پرخاشگری، نزاع و سایر مواردی که میتواند به آسیبهای اجتماعی جبرانناپذیری نظیر قتل غیرعمد منجر شود، در چنین جامعه ای افزایش می یابد.
هر انرژی مثبت و منفی باید از چندین بعد بررسی شود، به همین علت آموزش مهارتها و وجود فضاهای شهری مناسب جهت تفریح در راستای مدیریت بهتر احساسات شهروندان تأثیر دارد. نخستین تاکید بر لزوم آموزش و کسب مهارت است اما در شرایط فعلی سهل کردن زندگی اقتصادی برای افراد اهمیت دارد. از طرفی با توجه به آمار روزافزون و مشکلات گسترده و عمیق اقتصادی، مسئولان امر باید به این حوزه نگاه ویژهای داشته باشند و فراتر از شعار به این مسئله بپردازند تا بر آمار مجرمان و بزهکاران افزوده نشود.
دیدگاه ها