(سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران)
خاطرم هست اوایل انقلاب خودم با چشمان خودم دیدم که شلوار لی را تیغ میزدند، آستین کوتاه را رنگ میکردند، اگر موی جوانی بلند میشد با ماشین در سر چهارراه روی سرش چهارراه درست میکردند، آن موقع نامش گشت منکرات بود و برخوردهایی با زنانی که به اصطلاح خودشان بدحجاب بودند داشتند. در واقع ما با خشنترین رفتارها برخورد کردیم، شلاق زدیم، حبس کردیم، تعهد گرفتیم، اما سوال این است آیا آن برخوردها در آن مقطع زمانی نتیجهای داد تا به امروز؟ تجربه من بهعنوان یک کارشناس که در این جامعه زندگی میکنم میگوید اگر آن برخوردها تاثیر میگذاشت، ما امروز نباید گشتی به اصطلاح بهنام «گشت ارشاد» میداشتیم، اگر منصفانه و بدون حب و بغض سیاسی تحلیل کنیم، آنچه به دست خواهد آمد این است که وضعیت نه تنها بهتر نشد، بلکه از نظر معیارهای خودمان در ۴۰ سال قبل به مراتب بدتر شد، این وضعیت یک پیام دارد، اینکه ما با برخوردهای قهری هیچگاه نمیتوانیم یک ارزش و هنجاری را در جامعه به زور جا بیندازیم. درباره موضوع حجاب ما بارها طرحهای مختلف را اجرا کردیم، اما نتیجه آن چه شد؟ غیر از این است که اعتماد مردم کمتر شده است و خشم مردم بیشتر، در همین ماجرای «مهسا امینی» که نه اولین مورد هست و نه آخرین مورد، همه این پیام را میدهد که مردم از این قبیل رفتارها خشمگین هستند، ممکن است یک عدهای هم علاقهمند باشند اما در همین چند روز واکنشهایی که از اصولگرا، اصلاحطلب، کارشناس، استاد دانشگاه و مردم عادی منتشر شد، همه اینها را وقتی تحلیل محتوا کنیم، متوجه میشویم مردم از این نوع رفتارها دلچرکین هستند، حتی متوجه میشویم افراد به شدت محافظهکار امروز دارند نقد میکنند و جریتر شدهاند. اگر پیام واکنش مردم نسبت به فوت مهسا امینی را نگیریم، که متاسفانه بارها نگرفتیم و تاوان آن را پس دادیم، مطمئناً در آینده به شکل خشونتوار مردم واکنش نشان میدهند و من نگران هستم.
(چاپ در شماره ی ۱۰۷۷ روزنامهی یادگار امروز
مورخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۱)
دیدگاه ها