تفاوت حسرت، حسادت و غبطه چیست؟
(بهمن بهمنی، روانشناس)
حسرت، غبطه و حسادت سه تجربه هیجانی عاطفی انسانهاست، برداشت غلط از این احساسها باعث سوء تفاهمهای جدی در ارتباط با خود و دیگران میشود. کار وقتی خراب میشود که برچسب اشتباهی به یک تجربه عاطفی بزنند و آن را حسادت بنامند. افراد زیادی هنگام حسادت کردن از خود بیزار میشوند. از طرفی وقتی که در داشتههای دیگران و یا چیز خوبی که دیگران دارند و من ندارم احساس غبطه کنم و این حس که ای کاش طرف مقابل نداشته باشد را ندارم به معنای غبطه خوردن است. غبطه احساس بدی نیست و باعث دردسر نمیشود. غبطه نیز میتواند باعث رشد و درک عمیق انسان شود. حسرت یعنی به گذشته خودم بیاندیشم و برداشتم این باشد که فرصتهای زیادی را خراب کردهام، امکانات و مقدورات زیادی را بی ثمر گذاشتهام و فرصتها را سوزاندهام. حسرت رنجآورترین حس بشر است. اگر از حسرت به عنوان عبرت استفاده کنیم و الان خود را با تکرار نکردن الگوهای غلط، سامان دهیم بسیار خوب و سازنده عمل کردهایم. آینده چیزی جز الانهای درست نیست.
حسادت بدخواهانه و رنج آور است و با آسیبهای درونی همراه است. در صورت بروز حسادت افراد باید شروع به مدیریت آن کنند و به خودشان بگویند من باید این فکر بد را مدیریت کنم، من صاحب فکر بد هستم اما خودم بد نیستم. از طرفی کسانی که حسادت را تجربه میکنند لزوما آدمهای بدی نیستند، آنها باید این حس را بشناسند و بدانند که این حس اصیلی نیست و با مدیریت این حس نامناسب آن را به رفتار درست تبدیل کنند. برای اینکه احساس حسادت را به غبطه تبدیل کنیم لازم است که خود را بد نبیند و وقتی این احساس ناخوشایند را تجربه میکند در همان لحظه از چیزهای خوبی که در زندگی دارد، یاد کند و پاسخ به این حس را به دست گیرد و خیرمند رفتار کند و تکرار کند این احساس درونی حسادت، در شان من نیست و میتوانم آن را به خیر خواهی تبدیل کنم.
دیدگاه ها