عباس دارایی/ یادگار امروز: معاون اداره اطلاعات و مطبوعات وزارت خارجه روسیه ۲۰ مرداد در نشست خبری اعلام کرده است: «نتیجه مثبت مذاکرات وین کاملا محتمل است و هیچ مسئله لاینحلی در این باره وجود ندارد».
«جوزف بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم در پیامی توئیتری نوشته است: «مذاکره کنندگان این چند روز از گفتگوها و مذاکرات غیرمستقیم بین ایالات متحده و ایران برای تنظیم دقیق و رسیدگی به تعداد انگشت شماری از موضوعات باقیمانده در متنی که من در ۲۱ ژوئیه گذشته به عنوان هماهنگ کننده برجام بر روی میز گذاشتم، استفاده کردند.
با این حال، پشت هر موضوع فنی و هر پاراگراف یک تصمیم سیاسی نهفته است که باید در پایتخت ها اتخاذ شود.
اگر این پاسخ ها مثبت باشد، ما می توانیم این قرارداد را امضا کنیم.»
رئیس جمهور هم در سفر اخیر به کرمان در اشاره ای تلویحی که گواهی بر تمایل او و دولتش به احیای برجام، گفته است: «بگذارید گره مردم باز شود، به نام هرکس تمام شد بگذارید بشود، هر گره ای که از مردم باز شود رهبر انقلاب از آن راضی است.»
این اظهارات سه طرف غربی و ایرانی حاکی از این است که با وجود همه اختلاف نظرها اما روزنه های امیدبخشی به احیای برجام و به سرانجام رسیدن برجام در دولت رئیسی با طرف های غربی وجود دارد.
جملات و اشارات تلویحی رئیسی در کرمان هم نشان می دهد دولت تمایل بسیار پررنگی به احیای برجام دارد و باز شدن گره مردم اشاره به همین بن بستی است که با خروج آمریکا از برجام و تحریم های ظالمانه بر کشور حاکم شد.
چندی پیش هم لیجیان جائو سخنگوی وزارت امور خارجه چین با طرح رقم سنگینی به عنوان خسارت به ایران، از تصمیم آمریکا برای خروج از برجام انتقاد کرد.
او گفته بود: «ایران به خاطر خروج آمریکا از برجام ۲۰۰ میلیارد دلار ضرر کرد». این موضوع بسیار روشن از وضعیتی حکایت دارد که به واسطه خروج آمریکا از برجام و بر هم خوردن آن معاهده تاریخی بر کشور حاکم شده است و تردیدی وجود ندارد به رغم اینکه دولت کنونی در جریان رقابت های انتخاباتی، برجام و چشم دوختن به احیای آن را در بهبود شرایط داخلی کشور بیهوده و ناچیز شمرده و تا می توانستند بر برجام و توافق آن بین دولت سابق و قدرت های غربی و جهانی تاختند.
حالا اما قصه متفاوت شده است. منتقدین دیروز دولت سابق، امروز در جایگاه اجرایی نشسته و باید وعده های انتخاباتی خود را عملی کنند اما واقعیت های موجود حاکی از این است که تحریم های ظالمانه همه چیز را تحت شعاع قرار داده و مخالفین دیروز برجام، امروز چشم امیدشان به احیای برجام است و در توجیه کار خود نیز ابایی ندارند که توجیه کرده و بگویند «ما مصمم به توافقی خوب هستیم که در آن منافع ملی متضرر نشود و بر عکس دولت سابق ما به استقبال قدرت های جهانی نرفته ایم، آنها خود ضرورتِ احیای برجام را دریافته و نیازمند توافقی هستند که از وضع فعلی رهایی پیدا کنند».
در برهه کنونی جامعه به شرایطی رسیده است که مردم ناتوان از وضع موجود در حوزه اقتصادی به شدت آسیب پذیر شده اند و به یک وضعیت بحرانی از حیث اقتصادی رسیده است که درماندگی در این حوزه این امکان را به سایر حوزه ها داده است متاثر از این وضعیت آنها نیز تحت تاثیر قرار گرفته و به مانند یک بیماری فراگیر، کشور با بحران وسیعی مواجه شود.
در حوزه سیاست خارجی یک حلقه پنهان عملا کشور را از جریان امورات جاری دور کرده و سالهاست کشور با یک بحران در عرصه سیاست خارجی روبروست که ماحصل آن سفره های مردم را نیز درگیر کرده است.
بخش عمده ای از تندروها اما عملا با بازگشت کشور به شرایط عادی مخالف بوده و سد راه هر گونه توفیق در احیای برجام و لغو تحریم ها هستند، برجام در حالی از سوی مخالفینش به عنوان یک سند خیانت در دولت سابق قلمداد می شود که این سند تاریخی در ۲۳ تیرماه ۱۳۹۴ میان ایران و کشورهای گروه ۱+۵ تحت عنوان «برنامه جامع اقدام مشترک» مورد تفاهم قرار گرفت، نگاهی دقیق به وضعیت کشور در حوزه اقتصادی پسا برجامی نشان می دهد که میتوان اهمیت این مزایای برجامی را در دوره بلافاصله پس از لغو تحریمها در سال ۲۰۱۶ دنبال کرد، سالی که در آن اقتصاد ایران در حالی شاهد رشد ۱۳.۴ درصدی بود که در سال ۲۰۱۵ رشد اقتصادی منفی ۱.۳ درصدی را داشت. حتی بدون رفع کامل تحریمها، اقتصاد ایران در چندین حوزه کلیدی با رونق بالایی مواجه بود.
بر اساس آمارهای رسمی برجام توانست با حذف تحریمهای بینالمللی صادرات نفت ایران را تسهیل کند تا جایی که کاهش صادرات نفت که به سطح روزانه ۱.۵ میلیون بشکه رسیده بود جبران شد و مشتریان جدیدی از کشورهای اروپایی به خریداران نفت ایران اضافه شدند. در واقع برجام توانست میزان فروش نفت را که در دوران تحریم از حدود ۲.۵ میلیون بشکه در روز به ۸۰۰ هزار بشکه کاهش یافته بود به سه میلیون بشکه در روز برساند. افزایش حجم تولید بنزین پس از اجرای برجام موجب شد کشور در این دوره از واردکننده بنزین به صادرکننده این فراورده تبدیل شود.
آغاز به کار فاز نخست پالایشگاه ستاره خلیج فارس از جمله دستاوردهای برجام در حوزه انرژی بود. با شروع به کار این پروژه، ظرفیت روزانه تولید بنزین در کشور ۱۲میلیون لیتر افزایش یافت و مسیر را برای صادرات این فرآورده نفتی فراهم کرد، پیش از اجرای برجام، گشایش اعتبار اسنادی ۱۰ میلیون یورویی هزینهای ۷۵ هزار یورویی را به فعالان اقتصادی تحمیل میکرد. هزینهای که دلیل آن، کار با واسطهها و ارتباط غیرمستقیم با بانکهای خارجی بود.
این در حالی است که اجرایی شدن برجام این هزینه را به ۵۰ یورو کاهش داد. روابط کارگزاری بانکی که بهواسطه تحریمها با بانکهای معتبر بینالمللی قطع شده و از ۶۰۰ مورد به ۵۰ بانک کوچک محدود شده بود، پس از برجام به ۲۰۰ مورد افزایش یافت.
افزون بر این، تحریمها موجب بازگشت به سازوکارهای سنتی در حوزه ارتباط بانکی مانند تلکس و فکس شده بود، اما اجرایی شدن برجام، بار دیگر امکان دسترسی به سوئیفت را فراهم کرد.
حضور سرمایهگذاران خارجی نه تنها در صنایع تولیدی بلکه در بازار سرمایه از جمله دستاوردهای اقتصادی برجام بود، سرمایهگذارانی از ۳۸ کشور خارجی وارد بورس تهران شدند و بیش از ۸۰۰ کد بورسی برای سهامداران خارجی صادر شد.
همچنین ایرانیان مقیم خارج نیز بهواسطه سهولت نقلوانتقال مالی توانستند به سرمایهگذاران بورس تهران بپیوندند. در سال ۹۵ پسا برجام رشد اقتصادی بدون نفت مثبت شد و به ۳.۳ درصد رسید اما بزرگترین اتفاق در نفت رخ داد، رشد اقتصادی سال ۹۵ با احتساب نفت ۱۲.۵ درصد بود که نشان میدهد افزایش صادرات نفت نقش مهمی در افزایش تولید ناخالص داخلی ایران بعد از برجام داشته است.
در پسا برجام تولید نفت و میعانات به بیش از ۵.۴ میلیون بشکه در روز و صادرات آن بالغ بر ۲.۶ میلیون بشکه رسیده بود و درآمدهای نفتی ما در هیچ کشوری مسدود نشده و عواید آن در اقتصاد ایران گردش میکرد، بالغ بر ۸۰ میلیارد دلار قرارداد نفتی و گازی در حال انعقاد بوده و بزرگترین افتتاح صنعت نفت با سرمایه گذاری ۲۰میلیارد دلاری اجرایی شد.
به گفته مقامات اقتصادی دولت در آن سالهای پس از برجام جذب سرمایهگذاری خارجی در دولت روحانی بیش از ۱۳۰۰ درصد افزایش یافته و به عدد ۱۲ هزار و ۳۰۰ میلیارد ریال رسیده بود.
بانک مرکزی به تمامی وجوه مسدود شده در دوره تحریمها دسترسی داشته و تمامی حسابهای بانک مرکزی در بانکها؛ به ویژه بانکهای اروپایی به حالت عادی بازگشته بود.
پس از حصول توافق هستهای، ایران منابعی که به واسطه تحریمهای هستهای آمریکا مسدود شده بودند دسترسی مجدد پیدا کرد. این منابع، همان منابع بلوکه شده ایران بودند که پسا برجام به کشور بازگشت داده شد، ترامپ اعتقاد دارد دولت اوباما مبلغ ۱۵۰ میلیارد دلار پول بلوکه شده را پس از توافقات برجامی به ایران داده است.
در برهه کنونی و در شرایطی که آمریکا از برجام خودسرانه خارج و خسارات زیادی را در قالب تحریمهای ظالمانه و یکجانبه بر ملت ایران وارد کرد، حصول یک توافق برد – برد که در آن منافع ملی ایران حفظ و به بن بست موجود در عرصه سیاست خارجی پایان دهد، بیش از پیش ضروری به نظر می رسد.
ایران موضعش در قبال احیای برجام روشن است: «درصورتی ایران به تعهدهای خود عمل میکند که طرف آمریکایی نیز تحریمها را لغو کند و تضمین دهد مجددا تحریمهای برجامی و پسابرجامی را اعمال نخواهد کرد و ازسوی دیگر مانعی در برابر فعالیت شرکتهای خارجی با هدف سرمایهگذاری و آغاز فعالیتهای اقتصادی در ایران نیز ایجاد نمیکند.»
غرب اما به همان میزانی که از تضمین طرفهای غربی برای توافقی درازمدت و قدرتمند نگران هستیم، از سوی اسرائیل و برخی همسایگان ما در خاورمیانه تحت فشار است زیرا آنها اعتقاد دارند یک مذاکره خوب با ایران و احیای برجام می تواند وضع فعلی ایران را بهبود بخشیده و منافع آنها را در تمامی ابعاد به خطر بیاندازد. دولت نیز اهمیت احیای برجام را دریافته و می داند در وضع کنونی تا چه اندازه کشور تحت فشار است، فقط در یک قسم یعنی آزاد شدن صادرات نفت و بازگشت ایران به حالت عادی برای صدور نفت می تواند درآمدهای زیادی را عاید کشور کرده و ما را به سرمایه های بلوکه شدهمان برساند.
امروز بهدلیل جنگ اوکراین و نیاز کشورهای جهان و بهویژه کشورهای صنعتی، تقاضا برای خرید نفت بیش از عرضه است و این روند تا مدتها و حداقل تا پایان جنگ اوکراین، که نمیتوان چشمانداز شفافی برای آن ارائه داد، ادامه خواهد یافت و به هر میزانی که نفت وارد بازارهای جهانی شود، مشتری خود را دارد و رقابتی در این عرصه ایجاد نخواهد نشد و چه بسا به همکاری روسیه، ایران و اوپک در این زمینه هم منجر شود تا قیمتها به تعادل مناسبی برسد، این وضع نشان میدهد تا چه میزان کشور نیازمند احیای برجام بر اساس سه اصل عزت، حکمت و مصلحت است.
از آنجا که روابط بینالمللی و حضور در بازارهای جهانی لازمه پیشبرد اهداف اقتصادی برای همه کشورهاست در حال حاضر این فرصت از ایران سلب شده است، امکان مبادلات بانکی برای ایران فراهم نیست، ظرفیت تولید نفت به شکل بیسابقهای کاهش یافته و متاثر از موانع تحریمهای بینالمللی، توان فروش نفت را در بازارهای جهانی نداریم، مضاف بر اینکه بحران تحریمی منجر به کاهش شدید ارزش ریال شده است. از نوامبر ۲۰۱۸، زمانی که ایالات متحده مجددا تحریمهای ثانویه خود را به طور کامل اعمال کرد، ریال ۶۲ درصد از ارزش خود را در بازار متمرکزی که واردکنندگان ایرانی برای خرید ارز استفاده میکنند، از دست داده است. این مسئله تأثیراتی دفعی بر تورم داشته، زیرا کالاهای وارداتی گرانتر شدهاند. اینک کشور در دو راهی دفن برجام و احیای آن قرار گرفته است، نیازمند یک تصمیم فرادستیتر از دولت هستیم که ضمن تجدید نظر در برخی سیاستها در حوزه دیپلماسی بینالمللی، با همسایگان سیاست عادی سازی روابط را برای جلوگیری از هزینههای وارد شده بر منافع ملی پیریزی کند، روابطش با چین و روسیه را بر اساس عزت ملی و منافع کشور بنا گذاشته و از فرصت کنونی برای بهرهگیری از امتیازات ویژه در راستای برون رفت از این شرایط سخت استفاده کند.
(چاپ در شمارهی ۱۰۴۸ روزنامهی یادگار امروز
مورخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۱)
دیدگاه ها
1 دیدگاه در “گردنه سخت تصمیمات سیاسی/ فرجامِ برجام، دفن یا احیا؟”
بسیارعالی بود